تاریخ
٢٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

نقشه بزرگ مقیاس ( که مساحت کوچکی با جزئیات بیشتر دارد )

تاریخ
٢٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

ترک عادت کردن ترک کردن

تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مراقب بودن زیر نظر داشتن رصد کردن

تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مطلع نگه داشتن کسی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

قضاوت درست ( ارزیابی درست از شرایط ) قضاوت صحیح

پیشنهاد
٠

قضاوت کسی را تحت تأثیر قرار دادن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

سفر یک شبه سفر شبانه

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

کوک کردن یک ساز

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

دچار آسیب دیدگی شدن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

افراد مجروح

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

سر و صدای بی وقفه

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

سرگرمی حین پرواز ( مانند فیلم و موسیقی وغیره )

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

این حس را داشتن این تصور را داشتن When I firs met my new boss, I got the impression that he might be a difficult person to work وقتی اولین بار رئیس ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

تصور بدی ایجاد کردن حس بدی ایجاد کردن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کاملا غیر ممکن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

به وضوح دلالت کردن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

بی تاب شدن بی صبر شدن بی حوصله شدن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

بطور لاعلاجی بیمار

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

با ایده ای هم سو بودن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

هم سو بودن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

عمیقاً آزرده عمیقاً رنجیده

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

هتل های هوشمند

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

این نظر را داشتن که

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

این دیدگاه را داشتن که

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

محکم چسبیدن به some economists hold firmly to the belief that a certain level of unemployment is inevitable برخی از اقتصاددانان محکم به این باور چس ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

شیوع پیدا کردن ( روزنامه انگلیسی ) Flu outbreak hits southern Eurppe آنفولانزا شمال اروپا شیوع پیدا می کند.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

سیل آمدن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

زلزله آمدن زلزله رخ دادن زلزله لرزاندن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تاریخ باستان

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به احتمال خیلی کم به احتمال خیلی ضعیف

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

خیلی تعریف شده بسیار توصیه شده

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بسیار سود آور بسیار پر منفعت بسیار مفید

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بسیار با هوش

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بسیار احساساتی به شدت احساساتی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به شدت انتقادی بسیار انتقادی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به شدت رقابتی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

اندکی تردید کمی تردید

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

میراث موسیقیایی میراث موسیقی

پیشنهاد
٠

اوج دوران حرفه ای خود اوج دوران کاری خود

پیشنهاد
٠

اوج دوران حرفه ای خود اوج دوران کاری خود

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشاره ی آشکار

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشاره های آشکار

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

جریمه سنگین

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

حساس به گرما گرمایی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

صبحانه جانانه صبحانه دلچسب

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

از صمیم قلب موافقت کردن قلباً موافق بودن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

شنوایی حساس حس شنوایی حساس

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

سر خط خبرها شدن

پیشنهاد
٠

قوه تخیل قوی داشتن

پیشنهاد
٠

وقت کردن انجام کاری وقت داشتن برای انجام کاری I'm sorry, I didn't have time to do my homework متاسفم، وقت نکردم تکالیفم را انجام دهم متاسفم وقت انجا ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

وقت کردن وقت داشتن I'm sorry, I didn't have time to do my homework متاسفم وقت نکردم تکالیفم را انجام دهم.

پیشنهاد
٠

دورانی برای خود داشتن Lena had the time of her life in Brazil لنا دورانی برای خودش داشت در برزیل

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

مزه کردن چشیدن do you think this cheeks is bad? it has a strong smell Have a taste, tell me what do you think فکر میکنی این پنیر بد هست؟ بوی تندی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

همدردی کردن I have no sympathy for airlines that lose customers من هیچ همدردی نمیکنم با خطوط هوایی که مشتریان خود را از دست می دهند.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

ظاهر جذاب ظاهر خیره کننده ظاهر گیرا

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

زبان تند و تیزی داشتن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

استراحت کردن استراحت داشتن Go home and get some rest برو خانه و مقداری استراحت کن ' After I've had a good rest, I'll tell you everything. بعد از ...

پیشنهاد
٠

داشتن دلیلی برای باور کردن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

شک داشتن در موردِ شک داشتن در باره ی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

پایان خوشی داشتن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

داشتن سابقه کاری در

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

ملودی فراموش نشدنی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

تیجه گیری عجولانه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

حکم سنگین

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

منتقد سر سخت

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

دعوی حقوقی سخت نبرد حقوقی سخت

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

زوج خوشبخت they are happily married آنها زوج خوشبختی هستند

پیشنهاد
٠

چیزی را از همان رد کردن چیزی را از همان نپذیرفتن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

موی وز

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مو خرمایی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

بلند تر شدن ( صدا ) the noise grew louder and soon we realised it was a plane approaching صدا بلند تر میشد و زود ما فهمیدیم اون نزدیک شدن یک هواپیم ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مسن تر شدن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

پرورش دادن گیاهان

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

اوقات خوشی داشتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

غم بزرگ

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لذت فراوان لذت زیاد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عشق زیاد عشق فراوان

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درکی داشتن از

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درک عالی از

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درک عالی داشتن از ( چیزی )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیش رفت خوبی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طلایی ( رنگ ) شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

با دیدگاهی موافق بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سینه خود را خالی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به آرامی پیش زفتن به خوبی و خوشی پیش رفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وارد جزئیات ریز شدن وارد ریز ریز جزئیات شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تپه نوردی کردن تپه پیمایی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کایت سواری کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کوه نوردی کردن کوه نوردی رفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ارزان فروختن ارزان فروشی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

راه دادن ( هنگام رانندگی ) you must give way to traffic from the left شما باید به ترافیک از سمت چپ راه بدهید.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به کسی قول دادن

پیشنهاد
٠

از کسی به گرمی استقبال کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به کسی دستور دادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به کسی سرنخ دادن راهنمایی کردن کسی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خنده ای کردن خندیدن ( کوتاه )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

مطلقه شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نفس عمیق کشیدن ( به دلیل احساسات شدید مانند شوکه شدن، سورپرایز شدن، وحشت زده شدن )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آینده چه در بر دارد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اساسا مخالف بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با تمام امکانات مجهز

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آشپزخانه با تمام امکانات

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بطور کامل قبول کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوست خاص

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قانون ممنوع می کند قانون ممنوع کرده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لیز خوردن سر خوردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دنبال کردن مسیر مسیری را دنبال کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حاد شدن مشکلات

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شکست تماشایی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد

از وحشت پر شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مبارزه برای زندگی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خلق و خوی آتشین

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به تندی انتقاد کردن شدیدا انتقاد کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

احساس غربت کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خانواده تشکیل دادن زن و بچه دار شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عامل جزیی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عامل عمده عامل اصلی

پیشنهاد
٠

اشکها از صورت کسی جاری شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بسیار محتمل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ورزش کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال کامل مثال عالی مثال تمام و کمال

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به آسانی در یک امتحان قبول شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سر امتحان نشستن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ارائه کردن شواهد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جمع کردن شواهد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ارتباطی برقرار کردن ارتباطی یافتن ارتباطی پیدا کردن He attempts to establish a connection between mobile phone use and physical damage to users' b ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کاملا موافق بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پایان تمام و کمال

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاکید کردن روی ( چیز خاصی )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فرد مسن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

راه موثر

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تغییر ایجاد کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اثر معکوس

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تحصیلات متفرقه آموزش متفرقه and 20‰ of adults do some sort of further education course during their lives و20 درصد از بزرگسالان در طول زندگی خود نوع ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شکوفا شدن اقتصاد رونق گرفتن اقتصاد the economy boomed in the 1990s اقتصاد در 1990 رونق گرفت. اقتصاد در 1990 شکوفا شد.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

راحت کردن/شدن درد تسکین دادن درد

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خانه رویایی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بهبود چشمگیر

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

امتحان دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گذراندن دوره

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مأیوس

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت عمده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به حق شایسته بودن به حق سزاوار بودن به حق مستحق بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مزاحمت درست کردن مزاحمت ایجاد کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شغل پر زحمت

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عمیقا متأسف

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عمیقا نگران

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم خردمندانه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واحد پول

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صدای زنگ خطر

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کار تراشیدن a baby makes a lot of work for it's parents - but it's worth it یک بچه برای والدینش کلی کار می تراشه اما ارزشش را دارد.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شکایت مداوم

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درد مداوم

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مقایسه کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه پرده رنگ

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صحنه های پایانی ( فیلم )

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رساندن مطلب حق مطلب را ادا کردن رساندن پیام do you think I managed to get the message across in my speech فکر میکنی موفق شدم مطلب را در سخنرانی ام ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اعلام رسمی زمان مرگ فوت شدن/کردن He was pronounced dead at 1:10 او در ساعت 10؛1 فوت شد

پیشنهاد
٠

انقلابی ایجاد کردن انقلابی رقم زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رسما شکایت کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رسما اعتراض کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایستادگی کردن در برابر ایستادن در برابر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محاسبه کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل/قلب کسی را به دست آوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سنگ خوردن ( استعاره از به سرانجام نرسیدن ) این استعاره بر مبنای شکسته شدن قایق در برخورد با صخره شکل گرفته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شکست انجامیدن گفتگوها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنار رفتن ابرها ( و بیرون آمدن خورشید ) شکاف در ابر ها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتاب قطور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتاب نازک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلوی دید را گرفتن مانع از دیدن شدن unfortunately the trees block the view of the snow covered mountains متاسفانه درختان مانع از دیدن کوههای پوشیده ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قهوه تلخ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاداش و مزایای عالی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیچ را دور زدن دور زدن پیچ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تب بالا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته مرده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ملاحضه گی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نبرد سرنوشت ساز نبرد تعیین کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شانس آوردن

پیشنهاد
٠

ارائه کردن ترجمه همزمان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته را پشت سر گذاشتن it's time you put the past behind you and started focusing on the future وقتشه گذشته را پشت سر می گذاشتی و شروع میکردی به تمر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدست گرفتن مالکیت ( چیزی ) they try to take possession of the ball آنها تلاش می کنند مالکیت توپ را بدست بگیرن

پیشنهاد
٠

بر هم زدن تعادل زیست بوم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد جوری احتیاج داشتن you badly need a haircut تو بد جوری به یه سلمونی احتیاج داری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازی خارج از خانه ( فوتبال )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایجاد آگاهی ایجاد کردن آگاهی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیزاری زیاد تنفر زیاد نفرت زیاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیابان درخت کاری شده خیابانی که در طرفین آن درخت وجود داشته باشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلب توجه کردن توجهات را جلب کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرکت کردن در جلسات سر کلاس ( دانشگاه ) حضور داشتن you must attend all the lectures to complete the course شما باید در همه جلسات برای تکمیل دوره شرکت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرض کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحث داغ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر قرار ( ملاقات ) خود ماندن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقبره باستانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقدار خیلی کمی مقدار ناچیزی I only put minute amount of chilli in the soup but it was still too hot for some people من فقط مقدار کمی فلفل ( chilli ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکان دیدنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توافق جامع

پیشنهاد
٠

تغییری جزئی ایجاد کردن

پیشنهاد
١

ذکر کردن منابع خود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهره بردن از

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسترسی سریع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رویکرد اتخاذ کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موضع اتخاذ کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملاً وحشت زده کاملا شوکه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا پوچ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختمان کلنگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رئیس فدراسیون the President of the National Badminton Federation رئیس فدراسیون ( تیم ) ملی بدمینتون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شدت مورد انتقاد قرار دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شدت انتقادی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگاه حاکی از نارضایتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشویق بلند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار شایسته کاملا مستحق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن مشتری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تهاجم زمینی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالاترین احترام بالاترین احترامات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشترین احترام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهره سیاسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتخاب سخت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشتر ترجیح دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم معقول

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درجه ای از عدم اطمینان درجه ای از عدم قطعیت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توافق جمعی توافق به اتفاق آرا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به تاخیر انداختن تصمیم گیری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باور همگانی باور متداول باور رایج

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختلافاتی وجود داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد حساس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرد عاقل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزرده خاطر پریشان حال

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عضو کوچک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر عمده ای داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل مستقیم دلیل عمده دلیل اصلی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن نمره نمره گرفتن gaining good marks in the end of year exam گرفتن نمرات خوب در امتحانات آخر سال

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جرأت از دست دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع دل گرم کننده شروع امیدوار کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع دلسرد کننده شروع نا امید کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع زود هنگام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع دیر هنگام

پیشنهاد
٠

کلید زدن آغاز پایان ( چیزی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( چند قدمی را ) بالا پایین کردن /رفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گام های بسیار بلند ( ی ) برداشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گام های بسیار بلند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدم های متزلزل گام های لرزان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با سر رفتن با کله رفتن عجله کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دایرةالمعارف زتده دایرةالمعارف متحرک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون هدف گشت زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدم زنی تفریحی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میانبر زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امید است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نادیده گرفتن واقعیت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوی اشتها آور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوی اشتها آور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوی تازگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طعم اکتسابی ( طعمی که به مرور زمان از آن خوشمان می آید )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوی گند غیر قابل تحمل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دود غلیظ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این یک ضرورت است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عطر خاص عطر مخصوص بوی خوش مخصوص the distinctive aroma of the local dishes and the smell of fresh coffee wafting across the square from the small ca ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگهای چرک تاب رنگهای ملایم رنگ مغلوب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام کسی را لکه دار کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی رمق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نور بی رمق تابش بی رمق the fain glow of dawn was viable on the horizon نور بی رمق سپیده دم در افق قابل رویت بود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک نقطه نورانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ رفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صحبت کوچولو

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراد لاغر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراد چاق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکان دور افتاده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جای دور جای پرت she is always traveling to far - off places او همیشه در حال مسافرت به جاهای دور است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا دور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در فاصله چند قدمی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای مهیب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای ماشین

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای خراشیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای خش خش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای ترق تروق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای تالاپ ( خفیف )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( صدای ) چک چک باران

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای ( شر شر ) جریان آب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باد زوزه میکشید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکوت وحشتناک

پیشنهاد
٠

آینده ی بسیار خوبی در پیش داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از بین رفتن محصولات کشاورزی ضایع شدن محصولات کشاورزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آلودگی دریا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وضعیت وحشتناک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکاف در حال گسترش شکاف گسترده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناطق محروم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدمه جبران ناپذیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرابی محصولات کشاورزی از بین رفتن محصولات کشاورزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منابع آبزی ذخایر آبزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منطقه نا آرام

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنگ ناخواسته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیروهای مسلح

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آتش بس اعلام کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلطان مواد مخدر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آتش گشودن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار آسان کار راحت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صلح به ارمغان آوردن

پیشنهاد
٠

پول ریختن پای چیزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پول صرف کردن بابت ( چیزی ) she spends a lot of money on traveling او یه عالمه پول بابت مسافرت ( کردن ) صرف می کند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگزار کردن گفتگوها the government hold talks with all interested parties to try to end the strike. حکومت گفتگوهایی باتمام گروه های ذینفع جهت پایا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راس امور بالا ترین رده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزارش تفصیلی گزارش همراه با جزییات

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقابله با جرم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقدامات تروریستی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قانونی عمل کردن در چهارچوب قانون عمل کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل متقاعد کننده آوردن دلیل قانع کننده ای آوردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فیزیکدانان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش کشیدن ( بحث )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرداختن به مسئله ( بطور مختصر ) اشاره کردن به مسئله

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهره پیشتاز چهره سرشناس

پیشنهاد
٠

کمک چشمگیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتن تو یه کاری رفتن تو یه کسب کاری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرصت محدود فرصت کم بازه زمانی محدود/کوتاه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانا آگاه فرزانه مطلع با دانش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تهدید حیاتی تهدید جانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیم مقابل

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشی گرفتن ( در مسابقه )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارنده رکورد جهانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثبت کردن رکورد جدید جهانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکستن رکورد جهانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هدف غایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موضع شفاف موضع روشن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باد و باران باران به همراه باد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثل اینکه به نظر میرسه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

آفتاب گرفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موسیقی شاد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدرت حاکم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رو آمدن بهبود پیدا کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبعیت کردن

پیشنهاد
٠

به چیزی عادت داشتن/کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم دست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( سر ماجرایی ) نقش بازی کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محدوده ی نرخها

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاز دادن ( اتومبیل در حالت خلاص )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آج لاستیک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آج لاستیک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر راه به کسی سر زدن

پیشنهاد
٠

شوراندن کسی علیه کسی دیگر she is turning people against the boss اون داره افراد را علیه رییس می شوراند.

پیشنهاد
١

شوراندن کسی علیه کسی دیگر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افکار منفی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احساس بد داشتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دری وری گفتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی چاک و دهن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر ( یه صحبتی را ) باز کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه صندلی بردار بیار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موشک انداز ( دستی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشش بازار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باختن به باخت دادن به he lost out to his brother in the finals of tennis tournament او در فینال تورنومنت تنیس به برادرش باخت.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روز بازدید عموم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعظیم کردن به سر تسلیم/ تعظیم فرود آوردن به

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

از دستور خارج کردن از دستور کار خارج کردن از گزینه ها خارج کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی نصیب گذاشتن who feels life is passing them by چه کسی احساس میکنه زندگی آنها را بی نصیب گذاشته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بالای منبر رفتن پر گویی کردن روضه خواندن

پیشنهاد
١

گیر دادن به کسی برای چیزی the director gave him a ticking off for arriving late at the meeting مدیر به او برای دیر رسیدن گیر داد the boss gave the ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبض آب

پیشنهاد
٠

دنبال کاهای کسی دویدن کارای زیادی برای کسی انجام دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر طرف شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروه جدایی طلب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگینی خرد کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هر قیمتی شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقدامات ممکن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داروی لاغری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لاغری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفتن و ایستادن رسیدن و ایستادن could you just draw up in front of the garage, and I'll put the boxes in the boot میتونی فقط بری وایستی جلوی گاراژ و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرارت کم شعله کم we'll have to keep the sauce on a very low heat ما باید سس را روی حرارت /شعله خیلی کم قرار دهیم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

رقابت حذفی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

لاغر ماندن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

keep sth from sb چیزی را از کسی مخفی /پنهان کردن you are keeping something from me. aren't you

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی رو هم ریختن we were all very shocked when Emily left her husband and ran up with her boss ما همگی شوکه شدیم وقتی Emily شوهرش را ترک کرد و با ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تن در دادن تن دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکلات خانوادگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکل کوچک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به تدریج رو به افول رفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کم گذاشتن برای در ( چیزی ) کوتاهی کردن زدن از ( چیزی ) we mustn't skimp on the food and drink for the party. we don't want our friends to think we ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش افتادن جلو افتادن سر آمد شدن سر شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جسته گریخته خواندن ( کتاب ) I haven't read the book in detail. I just dipped into it من کتاب را با جزییات نخوانده ام. من فقط آن را جسته گریخته خوان ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بچه درس خوان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خواستار شدن خواهان شدن طلبیدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بالا خواه کسی درآمدن بالای کسی در آمدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

نهفته بودن در نهفته است در it's about time you realised that the secret of success lies in taking positive action وقتشه میفهمیدی که رمز موفقیت در ا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثل قارچ سبز شدن ناگهان ظاهر شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکلات کوچک مشکلات ناچیز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

برگه امتحانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برق گرفتگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجربه وحشتناک تجربه دردناک

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چراغ نفتی چراغ گردسوز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درب را روی خود بستن در ب را روی خو قفل کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو جعبه خودش گذاشتن تو کیف خودش گذاشتن تو کیسه خودش گذاشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بچسب بهش ( ولش نکن )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محکم این ور إون ور زدن/خوردن محکم این طرف اون طرف زدن / خوردن my suitcase got a bit bashed about on the plane چمدان من کمی در هواپیما محکم این ور او ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیکار دراز کشیدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بلند شدن از زمین

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از سر ( کسی ) انداختن از سر ( کسی ) بیرون کردن I think I've managed to turn him off the idea of building a model railway track in the back garden فکر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جیم شدن جیم زدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

( چیزها ) سر جای خود قرار گرفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا آشفته در هرج و مرج کامل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنترل را به دست گرفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چالش بزرگ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار بزرگ کار دشوار وظیفه دشوار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهرت فوق العاده شهرت زیاد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حریف قدرتمند حریف سخت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جزئیات فراوان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خلاصه جامع

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنس اصل کالای اورجینال

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلید آپارتمان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میانگین دما

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت پایه قیمت ثابت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجموعه لغات

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داده ورزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگر گیاهی همبرگر گیاهی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکنولوژی هراس ( کسی که از بکارگیری یا ارتباط با نوعی تکنولوژی میترسد مثل کسی که از کار با کامپیوتر یا کسی که در استفاده از پله برقی هراس دارد )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک چرخ یک چرخه ( وسیله ای دارای زین و رکاب و فقط یک چرخ که برای حرکات نمایشی استفاده میشود. )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به سن و سال

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مربوط به استرس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرشار از کلسیم غنی از کلسیم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غنی از فیبر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون افزودنی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی استرس بدون استرس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رأی نه رأی منفی ( بصورت جمع no votes ) آرای مخالف

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رأی آری ( بصورت جمع yes votes ) آرای موافق

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوال اساسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

VAT : value - added tax مالیات بر ارزش افزوده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی را سرکار گذاشتن اسگل کردن کسی کسی را خر کردن دست انداختن کسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

حرافی کردن حرفای الکی زدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یا حرفهایی از این قبیل یا حرفهایی از این دست

پیشنهاد
٠

چیزی از این قبیل چیزی از این دست

پیشنهاد
٠

یه چیزی دور و برِ یه چیزی حول و حوشِ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محل سخنرانی تالار سخنرانی اتاق سخنرانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از جمله خودم

پیشنهاد
٠

شنیدم ناراحت شدی از چیزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قصد اهانت ندارم

پیشنهاد
٠

به زیباترین شکل ممکن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارها چندین بار چندین دفعه چند دفغه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی تنها شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانطور که همه چیز مشخص است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارها را مرتب کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه چیز دیگه اینکه دوما /ثانیا بعلاوه ( اینکه )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دلیل چیزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیوه غیر رسمی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عنوان فصل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره مختصری کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از حد نرمال خارج شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختلاف مذهبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم سو با

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخش عمده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر منفی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

موافق با موافق بودن با توافق نظر داشتن با

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

swear words کلمات رکیک

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهانه کامل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمیته تحقیق

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهانه ضعیف

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل و مدرک محکم ( دال بر عدم حضور در صحنه جرم ) the police questioned her about the murder, but she had a cast - iron alibi ; she had spent the who ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کافیه کافی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینو دیگه نداشتیم این دیگه قابل قبول نیست look, this is just not on. you promised to be here by two o'clock and it's almost three اینو دیگه نداشتیم ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رقم پیش بینی شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیچ گزینه ای نداشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این احتمال هست احتمالش هست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتفاق هست دیگه می افته. اتفاقِ می افته.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه زوری داره چقد زور داره

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مفهوم مبهم مفهوم غامض

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مفهوم مشکل ساز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وضعیت مشکل ساز شرایط مشکل ساز

پیشنهاد
٠

رابطه مشکل ساز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدم بسیار بزرگ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گام اصلی قدم اصلی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گام رو به عقب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدم بزرگ گام بزرگ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عطر ماندگار عطر با ماندگاری بالا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جر و بحث طولانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحث های طولانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مذاکرات طولانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فشار بی امان فشار غیر قابل تحمل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتهامات دائمی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شایعات بی وقفه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکلات دائمی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرفه های مداوم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لذت زودگذر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احساس گذرا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اثر ناپایدار اثر گذرا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاخیر طولانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مذاکرات طولانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحثهای طولانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحقیقات طولانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روند طولانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لحظه کوتاه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدار کوتاه بازدید کوتاه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگاه گذرا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در یک ثانیه ( sec کوتاه شده ی second است )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در یک لحظه ( mo کوتاه شده moment است )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمان کافی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذخایر نفت و گاز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طراحی کاربر پسند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جریان خون

پیشنهاد
٠

بیماری گوارشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مته الماسه مته دیوار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر پیچ گوشتی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چسب چوب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

قلمستان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنتور برق

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زخم و زیلی جراحت و کبودی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حمله حاد ( بیماری )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرح های بیمه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرایط حاد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وفور ارزانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متمایز از بقیه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی رقیب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از رکود ( اقتصادی ) خارج شدن بیرون آمدن از رکود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وارد رکود ( اقتصادی ) شدن به رکود رفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاد بیمار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارز واحد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشانه های دلگرم کننده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهادت دروغ دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تایید کردن حکم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حکم را لغو کردن

پیشنهاد
٠

تخریب محیط زیست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اهداف کلیدی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

سازمانهای دولتی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیازهای انسان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارایی های مادی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابری درآمد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوح سنگی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاست مرجوع کردن ( کالا )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارسال فوری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایجاد یک حساب کاربری درست کردن حساب کاربری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کارنامه ( حرفه ای، شغلی )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت الفظی : بدبین ها ( افراد ) بدبین

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : جوانه ی سبز استعاره از اولین نشانه های رشد یا بهبود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جو بی اعتمادی

پیشنهاد
٠

دنبال چیز غیر معمولی گشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرار کردن از شلوغی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منطقه حمل با جرثیل ( یدک کش )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نمره ی منفی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رانندگی کردن تحت تاثیر مواد مخدر رانندگی در حالت نعشه گی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کرده ی خود در عذاب بودن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محصول زمان خود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

جلو تر از زمان خود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرز لباس پوشیدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دختر بچه دختر کوچولو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست راستین

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چوب حراج خوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برنامه زمانی فشرده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیروی جدید

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاری کردن یه کاری کردن the children are very quiet. I wonder what they're getting up to بچه ها خیلی ساکت هستند. نمیدونم دارن چه کار میکنند. what h ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باران ( های ) پراکنده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیادی سخت گرفتن زیادی سخت کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

همه اینها درست همه اینها ( که گفتی ) درست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

وسیله نقلیه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اون موقع ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبل از آن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرعت ثابت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوله رد شدن گوله گذشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثروت بعد از مرگ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباسهای تیره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ممکنه که ممکن است که it is probabale that the next government will chang the tax laws ممکن است که دولت بعدی قوانین مالیات را تغییر دهد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معلوم نیست که بعید است که

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بواسطه فقدان به دلیل کمبود she could not concentrate through lack of sleep او به دلیل کمبود خواب نمی توانست تمرکز کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جایگزینی نداشتن جز اینکه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چاره ای نداشتن جز اینکه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از فاصله ی دور از دور I saw you in the distance yesterday من شما را از دور دیدم دیروز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

تا اون زمان تا اون وقت تا اون وقت که تا اون وقتی که

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصر کامپیوتر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصر حجر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوران سنگی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصر یخبندان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو یه گوشه گیر افتادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد گمانی داشتن در مورد چیزی I have my doubts about this plan من بد گمانی های خودم را درباره این طرح دارم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

له یا علیه موافق یا مخالف

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به نظر من به عقل من

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

روند پیری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رشته کوه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به نظرم می رسد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این هفته ای که گذشت نه هفته قبل این هفته ای که گذشت نه هفته ی قبل از اون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

She's well awawre of the problem او به خوبی از مشکل آگاه است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تحت بازداشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( آب، آب معدنی ) بدون گاز یا گازدار؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرمنده باعث شرمندگیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( لباس ) تیپ خاص زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه خود را رفتن

پیشنهاد
٠

در حال فروپاشی بودن زهوارش داره در میره

پیشنهاد
١

در دام چیزی افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت گرفتن کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت چونه زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به دوران سخت ( بی پولی ) افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت و خسته کننده I am finding it really really hard going فهمیدم اون واقعا سخت و خسته کننده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوش از سر کسی بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در نیمه شب تو نصف شب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرنوشتی بدتر از مرگ بدترین چیزی که میتونه اتفاق بیفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جون به لب شدن

پیشنهاد
٠

از ترس چیزی جون کسی در آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جون و تن خود را به خطر انداختن تن و جون خود را به خطر انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زندگی همراه با بخت واقبال داشتن

پیشنهاد
٠

تباه کردن زندگی کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضربه زدن به قلب ( چیزی ) it aims to strike at the heart of freedom and democracy هدف آن ضربه زدن به قلب آزادی و دموکراسی است.

پیشنهاد
٠

توانایی شمردن با انگشتان یک دست ( کنایه از تعداد خیلی کم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحت سرپرستی کسی نبودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای کسی بلند دست زدن. برای کسی کف بلند زدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حدس زدن نداره - معلومه - مشخصه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوشگل نبودن زیبا نبودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدون زحمت بدون ناراحتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

او همیشه همین طوری است. اون همین جوری است.

پیشنهاد
٢

لنگ یک قرون دو زار نبودن ( کنایه از پولدار بودن ) bob در این عبارت به معنی سکه یک شلینگی است. let's ask Mr Ross for a donation to the club. He's ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A: Did you enjoy the party last night? B: Not half! A:دیشب از مهمونی لذت بردی؟ B: نه یه کم /نه یه ذره /نه نصفه نیمه ( خیلی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگه یه شانس نصفه نیه دست بده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقشه راه راه کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

our competitors won an award this week. we're really going to have to raise our game رقبای ما این هفته جایزه گرفتند. ما واقعا باید سخت تر کار کنیم. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

well, I think anyone who mugs someone should go to prison, full stop. خوب، من فکر میکنم کسی که یه نفر را خِفت میکنه بایستی بره زندان، نقطه تمام.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فقط با یه مبلغ ناچیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کولاک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو تا بدشانسی در یک زمان دو تا بد شانسی پشت بند هم

پیشنهاد
٠

سکه یه پول شدن ضایع شدن خیط شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دست برتر داشتن دست برتر بودن موقعیت برتر داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رو فرم بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساز مخالف تحت الفظی:نُت ناموزون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنها صدا تنها the only person with a specific opinion

پیشنهاد
٢

یک صدا بودن ( در برابر عموم مردم ) ی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک صدا بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ولم کن بابا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

منصفانه است ( قبول )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قضیه پیچیده تر شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی هست فرقش چیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فقط همینو کم داشتیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوب شد خلاص شدیم خوب شد راحت شدیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سوتی دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تلاش برای رسیدن به بالا بالاها

پیشنهاد
٣

تن به کار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

زمینه سازی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حرکت هوشمندانه حرکت عاقلانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک دنیا تفاوت تفاوت خیلی زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

غیر قابل تصور ترین رویاها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درگیریهای خونین رویارویی های خونین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گفتگوهای طولانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحت الفظی؛ اگر و این یه اگر بزرگه اگر، شایدم نشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بها ندادن بها ندادن به چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هوش از سر کسی رفتن / بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز گند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رای افراد مسن تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تقلب در انتخابات دستکاری انتخابات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برنده شدن با اختلاف بسیار زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دشمن شماره یک جامعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزان و خوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با صرفه جو یی زندگی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گوشمالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ید طولا ی قانون دست بلند قانون دست توانمند قانون چنگال قانون کنایه از پلیس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنگ اراده ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( فرانسه ) بهترین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

بند آمدن زبان قاصر بودن زبان از بیان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستاتو آلوده نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

امیدهای زیادی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مبارزه نفس گیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار نفس گیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کار تیمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حرکت هوشمندانه حرکت نبوغ آمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شهریه های نجومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعداد معدود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غلبه بر موانع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رسیدگی کردن به مشکل

پیشنهاد
٠

چیزی زیر لب زمزمه کردن زیر لب چیزی گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فضای کافی

پیشنهاد
١

کمک مهم وچشمگیری کردن کمک بزرگی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذشته ی نه چندان دور

پیشنهاد
٠

آینده نه چندان دور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

چهره ی بی احساس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ظاهر خشن ظاهر عبوس

پیشنهاد
٢

شرایط تخفیف دهنده مجازات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

امداد رسانی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متوقف نشدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیعانه دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مجوز دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زنجیره وقایع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حال و هوای جشنواره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیدن عکس العمل ( کسی یا چیزی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جا گرفتن برای نشستن جارفتن it's very crowded in this cafe. you grab a seat and i'll get our drink این کافه خیلی شلوغه تو برو جا بگیر من نوشیدنی های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

going by the weather forecast, there'll be snow tomorrow طبق پیش بینی هواشناسی فردا برف می بارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریزه خواری کردن - ناخونک زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گاز دادن ( وقتی خودرو در حالت خلاص است )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشک تو چشم جمع شدن؛ I could see her eyes misting over. می تونستم ببینم داره اشک تو چشماش جمع میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چپیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دزدکی بیرون رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در مخمصه افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کوچک تر کردن ( اندازه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

the TV series about his pottery pushed up the value of her work سریال تلویزیونی درباره سفالگری او ارزش کار او را بالا برد بالا بردن بردن بالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قرار داشتن در بینِ قرار گرفتن در بینِ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقسیم بندی کردن به گروه های کوچکتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوا کردن جدا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاربرد دوم داشتن کاربرد دیگر داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علیه ( کسی ) در آمدن علیه ( کسی ) شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه داشتن در

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حال و هوا عوض کردن حال و هوا عوض شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پدر در آوردن!!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو قوطی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وِلو بودن - افتاده بودن there were books lying around everywhere in the room کتابها همه جای اتاق وِلو بودند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تلاش برای به درد سر انداختن کسی چوب لای چرخ کسی انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

A : I am tired B : well, if you will go to bed so late, I'm not surprised. A : من خسته ام. B : خوب، وقتی اینقدر دیر میری به رخت خواب تعجبی نمیکنم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زیر بار رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کلک کاری را کندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو گوش ( کسی ) فرو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تو گوش کسی فرو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به توفیق دست پیدا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر بدترین حالت تو بدترین شرایط پیش بیاد

پیشنهاد
٤

بالا سر کسی وایستادن بالا سر کسی ایستادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نگاه ها را به سمت خود جلب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اعصاب خردی راه - اعصاب خردی ترافیک؛

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : یه تبر برای تیز کردن داشتن معنی معادل : غرض داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرس و جو کردن

پیشنهاد
٣

در گرما گرم اون لحظات ( که فرد بدون فکر است چون عصبانی یا هیجان زده ست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همه جا را گشتن تا پیدا کردن

پیشنهاد
١

( برای انجام کاری ) تا ته دنیا رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همون جا همون زمان - همون جا بعدش - همون جا بعد