تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

شعر تعلیمی: شعری که گوینده وسراینده ی آن قصد تعلیم و آموزش دارد. این گونه شعر از گسترده ترینر و دامنه دار ترینر اقسام شعر در ادبیات فارسی است. و اس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دیولاخ : سرزمین دیوان ؛ لاخ پسوند مکان است ( در معنای کثرت ) ؛مانند سنگلاخ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عطر افشان شاهد مثال از دیوان لسان الغیب ( حافظ شیرازی ) مگر تو شانه زدی زلف عنبر افشان را که باد غالیه سا گشت و خاک عنبر بوست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاحی کنایه ای ، برای بیان حال شخص تنبل. یعنی از فرط تنبلی از چهارشنبه ، تعطیلی آخر هفته را آغاز می کند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلماتی که املای یکسانی دارند ، اما به لحاظ تلفظ و معنی هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. مثال: قُمری ، قَمَری حَسَن ، حُسن شِکر ، شُکر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

طایر دولت:پرنده ی اقبال، همای بخت طایر دولت اگر باز گذاری بکند یار باز آید و با وصل قراری بکند غزل 189 خواجه شمس الدینی محمد حافظ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حالیا : اینک ، قید زمان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گدوک : گردنه ی گدوک نام منطقه و گردنه ای در جنوب استان مازندران و شمال شرق استان تهران است که جاده شهرستان سوادکوه به شهرستان فیروزکوه از آن می گذرد. ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سیاست در فرهنگ روزگار ما واژه ای است در تعریف روشهای کسب قدرت و حفظ قدرت .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مرحبا : به فتح اول و سکون دوم در تلفظ زبان فارسی برای آفرین و خوش آمد از زبان عربی گرفته شده و مرحبا در زبان عربی مفعول مطلق است که فعل و متعلق آن به ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اغراق :صفتی را در فردی یا پدیده ای بیش از حد بزرگ نمایی کردن که در عالم واقعی میسر و ممکن نباشد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

عراق عجم شامل نواحی مرکزی ایران یعنی ری ، اراک، قم، اصفهانو شیراز بوده است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

حیرت در اصطلاح عرفان غرق شدن یا استغراق در جمال معشوق است. غایت معرفت و شناخت حیرت است . تماشای جمال معشوق سیری نا پذیر است .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیر دل :ترکیب وصفی مغلوب ؛ کنایه از شجاعت و دلیری سر نترس داشتن ، پر شهامت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترکیبی کنایی و عامیانه به معنای مهیا و آماده یانجام کاری شدن.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

قضا :اراده ی خداوند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

حس آمیزی آمیختن دو یا چند حس است به گونه ای که با ایجاد موسیقی معنوی به تأثیر سخن بیفزاید و سبب زیبایی شود. حس آمیزی با استفاده از حواس پنجگانه ی آد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به کلماتی می گویند که به یک صورت تلفِّظ و خوانده می شوند اما شکل نوشتاری آنها کاملا با هم متفاوت است. تلفظ آنها یکی است ولی املا و معنی آنها فرق دار ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرغ همایون: پرنده ی خجسته و مقصود هماست ، که در فرهنگ گذشته معتقد بودند بر سر هر کس سایه گسترد سبب ساز نیک بختی و خوش یمنی گردد. دولت از مرغ همایون ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

از خر بگو :ضرب المثل ؛معنای کنایی دارد. به صورت غیر مستقیم و کنایی پیگیر منفعت خود بودن. در گذشته پیر مردی با همسرش در خلوت صحبت کردند برای ازدواج ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

وا گذار ی مسئولیت و یا انجام کار خود به شخص دیگری مطابق با شرایط و اختیاراتی که میزان ، حدود و شرح آن در وکالتنامه قید می شود.

پیشنهاد
١

کنایه است در معنای آرامش موقتی و ظاهری، ( موذی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

صفت بن مضارع خوش نویس این ترکیب صفت فاعلی است ،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

این واژه کنایه محسوب می شود در معنای مقدار بسیار ناچیز و اندک.

پیشنهاد
١

برخی از واژه ها در زبان فارسی به دو صورت تلفظ می شوند که هر دو صورت صحیح است . به این قبیل کلمات دو تلفظی می گویند. مثال: باغِبان، باغبان اُستْوار، ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

قلندران : به فتح اول و دوم و سکون سوم و فتح چهارم وارستگان جهان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

طوطی طبع : طوطی سخنگوی قریحه ، تشبیه صریح

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در جمله کلمه یا کلماتی پیوسته ویا نزدیک هم آورده می شود که در حرف روی شبیه هم هستند . مثل رفیق شفیق ، جفایی و قفایی

پیشنهاد
١

کنایه است در معنای راز دار کسی بودن ، حفظ کننده ی اسرار دیگری . راز کسی را محفوظ کردن.

پیشنهاد
١

کنایه است از شخص درشت هیکل و قوی و بد قواره که کمتر کسی حریف او می شود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنایه است از شخص و آدمی که احساسات و عواطف جوشانی دارد. آدمی که احساس بر عقلش غلبه دارد . انسانی که زود به هیجان می آید .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

هنر نمایی ، کار شگرف ، مرکب از کار ستان پسوند مکان

پیشنهاد
١

به کسر اول کریمیان نویسندگان ؛ مقصود دو فرشته ی چپ و راست است که خداوند بر آدم گماشته تا نیکی ها و بدیها ی اورا برای الزام و اتمام حجت بنویسند. رجوع ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

آغوش گشادن :پذیرا شدن ، استقبال کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

زبان بسته ترکیبی است کنایی که به مظلومیت یک فرد یا کودک معصوم و نابالغ و یا فردی که مورد ظلم و ستمی قرار گرفته ، اشاره دارد . این واژه در محاوره ی عم ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کار و بار : شغل و پیشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسلوب معادله یا مدعا مثل : در یک بیت شعر هر دو مصرع مطلب واحدی را بیان می کنند و برای فهم راحت تر کلام یک مصرع مثال است برای مفهوم و معنای مصرع دیگر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

گذرنده : صفت فاعلی است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وصی کلمه ایست کلیدی در فهم و درک مذهب شیعه.

پیشنهاد
٠

از صنایع ادبی فارسی ، کنایه با دو معنای دور و نزدیک معنی نزدیک:کسی که جومی فروشد وانمود می کند که گندم می فروشد معنی دور: آدم مکار وحیله گر.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنایه است از محترم ، متشخص و فهمیده و گاهی به منظور طنز و تمسخر برای بیان اعتراض گفته می شود . مثال : ( آدم حسابی این چه حرفی بود زدی!؟! )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنایه است از تعجب کردن . حیرت بسیار کردن . شگفت زده شدن.

پیشنهاد
٠

ترکیبی کنایی به معنای در امور و یا کارهایی که احتمال شکست و زیان است وارد شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چگونگی خوانش و دیدن یک اثر را نقد ادبی می گویند. نقد یعنی تبدیل ذوق به معیار. در گذشته هدف از نقد بررسی و یافتن منظور نویسنده بود . اما امروزه در ا ...

پیشنهاد
٠

کنایه از خوار و حقیر و بدبخت کردن.

پیشنهاد
٠

کنایه است از صبر و تحمل داشتن و آزردگی و ناراحتی خود را آشکار نکردن.

پیشنهاد
٠

این ترکیب کنایی است. کنایه از صفت در این حالت یک یا چند صفت، جمله یا عبارت وصفی را پشت سر هم و در معنای کنایی استفاده می کنیم.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنگ درام یکی از سازهای کوبه ای جدید است که در سال ۲۰۰۰ میلادی ساخته شده و برای مدیتیشن و آرامش بهترین انتخاب است. این ساز کوبه ای از جنس برنج بوده، ش ...

پیشنهاد
٠

صنعتی از صنایع ادب پارسی. کنایه از انجام دادن کار عبث و بیهوده . آب نیازی به کوبیدن ندارد.

پیشنهاد
٠

خسارتی به بار آمده که جبران ناپذیر است. این ضرب المثل بیشتر در روابط بین انسانها ، و یا در رابطه با آبروی انسان به کار می رود.