پیشنهادهای برکه (١٥٧)
تقوا یعنی شرم از خداوند متعال و توجه به خدا در ذهن انسان
نگارنده : صفت فاعلی در معنای نقش کننده
کنایه است. در معنای کسی که ظاهر و باطنش یکی نیست . آدمی که دل و زبانش با هم تفاوت دارد.
توحید در اسلام بسیار ساده است و سادگی توحید مهمترین ویژگی پیام پیامبر اسلام است. در اسلام هیچ کس در جبروت و قدرت با خداوند یگانه، شریک نیست. حتی پی ...
کنایه است از آرامش داشتن به وقت دشواری و سختی، بی تفاوتی ، بی اعتنایی.
نزع : جان دادن ، شاهد مثال منطق الطیر حکیم عطار نیشابوری چون خلیل الله درنزع اوفتاد جان به عزرائیل آسان می نداد
این ترکیب کنایی است. کنایه از بی ادبی ، پستی و فرو مایگی .
اسم مفعول از کحل بفتح اول به معنای سرمه کشیدن و بضم اول به معنای سرمه
گواهی و آگاهی دادن در مورد یک حادثه توسط کسانی که نسبت به آن اتفاق آگاهی دارند، دادن شهادت برای شاهدان مسئولیت قضایی در پی خواهد داشت و شاهدان باید د ...
ترکیب کنایی است. کنایه از ضعیف و خسته شدن.
در ادبیات امروز معنای کنایی دارد به معنای اتفاقی که سریع ناگهانی رخ می دهد مثال : زد و ما بردیم
عیاری : به فتح اول و تشدید دوم اسم مصدر به معنای عیار بودن به معنی زیرک و چالاک و جوانمرد و شجاع . عیاران یا جوانمردان مردمی جلد ( به فتح اول و سکون ...
ساز ی قدیمی و تاریخی از آفریقا که تکامل یافته است . این ساز در دو نوع تخت و جعبه ای طراحی شده است.
ترکیب کنایی ؛کنایه از تهدید کردن و ترساندن. نوع کنایه قریب . در کنایه قریب رابطه بین معنای ظاهر و باطن یا همان مکنی به و مکنی عنه به سادگی پیدا می ...
کنایه از مطلع شدن از موضوعی ، فهمیدن و متوجه شدن.
کنایه است از وضعیت ظاهری افراد و اشخاص ، سر و صورت و وضع ظاهر .
ساز بندیر از یک یا چند زه که معمولا از جنس روده حیوانات هستند، ساخته شده. این ساز دایره ای شکل است و قطر آن بین ۴۰ - ۳۵ سانتی متر است. حفره ای کوچک د ...
سخن پوشیده و کنایه است از عاجز و ناتوان بودن. کنایه از صفت است و در اینجا باید با هوشیاری از صفتی به صفت دیگر برسیم.
آسمان جل معنای کنایی فقر و بی خانمانی دارد. کسی که از شدت فقر و بی نوایی رو اندازش آسمان است.
کنایه است و در ادبیات امروز عبارت است از زود و تند و فوری چیزی را تهیه کردن ، کم و کسری را رفع کردن ، مهیا کردن سریع چیزی.
هرمنوتیک به بیان ساده یعنی باز کردن و تفسیر کردن این واژه از ریشه ی هرمس گرفته شده است و فهم متون را بررسی می کند، ( تحلیل و تفسیر ) هدف هرمنوتیک در ...
کنایه از برای کسی نقشه کشیدن
آرایه ی کنایه . کنایه از هلاک کردن و شکست دادن.
خاکدان : در ادبیات کلاسیک فارسی کنایه از زمین است.
رسیدن از معنای ظاهری به معنای اصلی و پنهان شده.
پری وش: صفت مرکب از اسم و پسوند وش ( مفید مشابهت )
جنگ فرسایشی یک راهبرد نظامی است از سمت دشمن یا مهاجم و متخاصم برای فروپاشی کامل و تضعیف شدید رقیب با تلفات مستمر و تضعیف نیروی نظامی تا کسب پیروزی . ...
ترکیبی کنایی در معنای آشکار و بر ملا شدن راز کسی
کنایه است از محترم ، متشخص و فهمیده و گاهی به منظور طنز و تمسخر برای بیان اعتراض گفته می شود . مثال : ( آدم حسابی این چه حرفی بود زدی!؟! )
از صنایع ادبی فارسی ، کنایه با دو معنای دور و نزدیک معنی نزدیک:کسی که جومی فروشد وانمود می کند که گندم می فروشد معنی دور: آدم مکار وحیله گر.
کنایه است از تعجب کردن . حیرت بسیار کردن . شگفت زده شدن.
ترکیبی کنایی به معنای در امور و یا کارهایی که احتمال شکست و زیان است وارد شدن
چگونگی خوانش و دیدن یک اثر را نقد ادبی می گویند. نقد یعنی تبدیل ذوق به معیار. در گذشته هدف از نقد بررسی و یافتن منظور نویسنده بود . اما امروزه در ا ...
کنایه از خوار و حقیر و بدبخت کردن.
کنایه است از صبر و تحمل داشتن و آزردگی و ناراحتی خود را آشکار نکردن.
این ترکیب کنایی است. کنایه از صفت در این حالت یک یا چند صفت، جمله یا عبارت وصفی را پشت سر هم و در معنای کنایی استفاده می کنیم.
هنگ درام یکی از سازهای کوبه ای جدید است که در سال ۲۰۰۰ میلادی ساخته شده و برای مدیتیشن و آرامش بهترین انتخاب است. این ساز کوبه ای از جنس برنج بوده، ش ...
صنعتی از صنایع ادب پارسی. کنایه از انجام دادن کار عبث و بیهوده . آب نیازی به کوبیدن ندارد.
خسارتی به بار آمده که جبران ناپذیر است. این ضرب المثل بیشتر در روابط بین انسانها ، و یا در رابطه با آبروی انسان به کار می رود.
گاهی برای نوشتن برخی از عبارتها و جملات از حروفی که مختصر آنها استفاده می شود. که به آنها نشانه ی اختصاری می گویند. مثال : ( ص ) : صلواةالله علیه ...
کنایه است از به جایی یا به طرف چیزی به سرعت حرکت کردن و شتاب گرفتن ، پیشی گرفتن.
منحوص :اسم مفعول ، اسم مفعول در عربی برای فعل های ثلاثی مجرد با افزودن �مَـ� به ابتدای فعل و �ـو� به بعد از حرف دوم ریشه فعل �فَعَلَ� تشکیل می شود. د ...
تانگ درام : ساز کوبه ای جدید ی که در حال حاضر شهرت پیدا کرده است، تانگ درام است. این ساز تا حدی شبیه هنگ درام است اما تفاوت هایی نیز با آن دارد. نت ه ...
کار فزا یا کار افزا : کسی یا چیزی که کار یا مشغله و گرفتاری انسان را اضافه کند و بر آن بیفزاید.
بساط فلکی : در ادبیات فارسی کنایه از زمین است. خیز و بساط فلکی در مورد زان که وفا نیست در این تخته نرد �حکیم نظامی گنجوی�
لافگاه :محل و جایی که همه در آن لاف می زنند. لاف :حرف مفت و پوچ بی پشتوانه ، ادعا ، رجز خوانی ، گاه : در اینجا پسونددر معنای محل و مکان
فسیل شدن : در ادبیات و محاوره ی امروز کنایه از شدت پیری و بسیار قدیمی شدن چیزی است.
باد در غربیل کردن : کنایه از کار بیهوده کردن.
سر به زانو نهادن : کنایه از اندیشه کردن و مراقبت است.
مشعل صبح : کنایه از آفتاب