لافگاه

لغت نامه دهخدا

لافگاه. ( اِ مرکب ) جای لاف. ( آنندراج ) :
لاف بسی شد که در این لافگاه
بر تو جهانی بجوی خاک راه.
نظامی ( مخزن الاسرار ص 113 ).
دل دو نیم نداری به گوشه ای بنشین
به لافگاه محبت به یک گواه مرو.
صائب.

پیشنهاد کاربران

لافگاه :محل و جایی که همه در آن لاف می زنند.
لاف :حرف مفت و پوچ بی پشتوانه ، ادعا ، رجز خوانی ، گاه : در اینجا پسونددر معنای محل و مکان

بپرس