پیشنهاد‌های سید علیرضا سید خلیلی (٢٧)

بازدید
٦٤
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب زیرکاهانه. زیرکی و زیر آبی حرکت زدن. . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خلاف جهت رود حرکت کردن. ناهماهنگ بود.

پیشنهاد
٠

خوب و بد رو با هم از دست دادن. تر و خشک رو با هم سوروندن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از . . . استفاده کن/ لذتش ببر. بفرمائید. . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

جسارت. زبان تند و هتاکانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم بد قلق/تفلون/نچسب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hold sb in contempt : یعنی کسی رو تحقیر کردن

پیشنهاد
٠

با یک کاری حال کردن/لذت بردن Take delight in sth از یه چیزی خوشحال شدن و لذت بردن.

پیشنهاد
٠

به معنای خودمونی و غیر رسمی در زبان فارسی یعنی آدم فروشی کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بطور کلی. جمعا. روی هم رفته. اکثرا و. . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اغلب اوقات

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

آخِر کار پایان چیزی بعضیا In the end رو با At the end اشتباه میگیرن. In the end برای سرانجام یک قضیه بکار میره. درحالی که At the end برای انتها ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Assume یعنی حدس زدن، فکر کردن بد نیست بدونیم که وقتی این کلمه با کلماتی همچون Leadership و Responsibility همراه باشه، معنی به عهده گرفتن رهبری و ی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یعنی مشکل. ایراد. حتی یعنی بدی تنها بدی این مداد این هستش که. . . در کانتکست ببینیم: The only drawback of the car is its gear lever. تنها عیب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

to work very hard for a long period of time دفنیشن لانگمن معنی : سخت کار کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایه ی افتخار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

از این به بعد یک جمله ی جایگزین هم بلد باشید خوبه: From now on

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به سمت جلو به بعد مثلا: From now onward =From now on از این به بعد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خود این کلمه یعنی بالاترین حد حالا حد چیزی؟ مثلا: The utmost importance of sth The utmost care of sth The utmost respect به ترتیب یعنی بالاتری ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکدل و یک جهت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

به هر حال. در هر صورت. مثلا ما در فارسی میگیم: چه حالم خوب باشه چه بد، نگاهم به خداست . در انگلیسی بخوایم یک مثال خوب داشته باشیم: Whether I'm ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معنی این کلمه بستگی به جمله و متن داره. به طور کلی به معنای اصلی، اساسی و بنیادی است . برای مثال: I'm an integral part of the team من عضو اصلی این ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

این کلمه دو تا الگو داره: یکی: On sb's behalf و یکی هم: On behalf of sb برای مثال: I will do the assignment on your behalf. بجای تو این تکلیف ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

الگو هاش اینه: On behalf of somebody On sb's behalf برای مثال: I will do the assignment on your behalf به جای تو در این امتحان شرکت میکنم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

PA مخفف Personal assistant هست به معنای دستیار شخصی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از کاری استعفا دادن و ( به کارفرما ) اطلاع دادن.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یادداشت برداری کردن صورت جلسه کردن