پیشنهادهای عارفه (٥٠)
از کوره در رفتن عصبانی شدن
این اصطلاح زمانی کاربرد دارد که کسی میخواهد بگوید در کاری یا جست و جویی سنگ تمام گذاشته است و به اصطلاح هیچ سنگی را برنگردانده باقی نگذاشته است ودربا ...
این اصطلاحیست به معنی ایینه ی دق بودن ، ضربه ی روحی بدی بودن برای کسی
Ad absurdum زمانی اتفاق می افتد که شما یک ایده را ارائه میدهید مثلا میگویید که بستنی برای سلامتی مفید است سپس کسی با بزرگنمایی ایده ی شما به شما میگو ...
سنگ شور
این لغت سه معنی دارد : ۱. پرتاب کردن مثلا پرتاب کردن طناب از این طرف رودخانه به ان طرف رودخانه ۲. رد کردن چیزی ، قبول نکردن چیزی مثلا رد کردن غذایی ...
این کلمه به معنی دوست نداشتن ، متنفر بودن و عدم علاقه به چیزیست
نوعی شوخی که معنای دوپهلو میده
این کلمه در مواردی که میخواهند بگویند فردی مسائل اخلاقی را به درستی رعایت میکند هم کاربرد دارد .
نقد کردن چیزی ، این واژه در انگلیسی صحیح است
مسئله ی شوک کننده ، شوک و تحیر ، سردرگمی
اصطلاحی ایست به معنی غر زدن و ایرادات منفی گرفتن از چیزی یا کسی
این اصطلاح به معنی این است که چیزی به صورت ناگهانی و بدون پیش بینی قبلی اتفاق بیافتد و در موقعیت های بسیار زیادی کاربرد دارد
مخالف کلمه ی inertia که در فیزیک به معنی سکون و بی تحرکی است ertia به معتی تحرک است
یک اصطلاح به معنی این که مشکلات بین خودتان و همسرتان را به رخت خواب زناشویی نبرید
حس پرواز داشتن معمولا از خوش حالی به طوری که گویی در شکمتان یک پروانه بال بال میزند
روی مخ کسی رفتن موی دماغ کسی شدن
در مورد کسی بد حرف زدن معمولا پشت سرش
Its never "dawned on "them that they re being annoying هرگز به "ذهنشون خطور نمیکنه " که دارن باعث ازار میشن !! به معنی به" ذهن خطور کردن" هم هست د ...
یه اصطلاحه به معنای تلاش کن که زود عصبانی نشی !!
توجه نکردن به جزئیات کوچک
*Air dirty linen in public * به معنی *کتانی های کثیف کسی را هوا کردن * هم در معنای کنایی به این معنی است که کسی را در جمع مسخره کنید یا رازی را در جم ...
Seize an opportunity بدست اوردن فرصت * زیاد کاربرد دارد *
جابه جا کردن یک سری چیز از داخل جایی به جای دیگر
خط مقدم ، جلوی هرچیز ، طلایه
Break the mold اصطلاحی که به معنای این است که الگو های قبلی رو ( خصوصا الگوهای رفتاری ) بشکنید و الگوهای تازه بسازید
لعاب بر روی سفال
Plucking a guitar
نام خانوادگی
بخشی از مغز
نوعی استراتژی برای تغییر عادت ها که فرد با صدای بلند انچه میخواهد انجام دهد را میگوید
In every respect : از هر لحاظ ❤️
گاهی *از لحاظ تکنیکی * معنا میشود
ادای احترام
Forge a contract پیمان بستن
از روی شرمساری
Without them we'r toast بدون ان ها ما نابود میشیم
به حداکثر نزول نرسیدن در مدت کوتاه
سرپیچی کردن
با دقت خواندن
Plateaus in progress توقف پیشرفت
علوم نظامی : شکل دادن گرم یا سرد فلزات
به هم ریخته
Employees had gone on strike : کارمندان اعتصاب کردند
Stumping for vote : تقلا کردن برای رای
Come an excoriation of taxes
روانشناس ها
Warts and failures: اشتباهات و شکست ها