تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

دفتر کار

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

فعالیت های تجاری/کاری/شغلی/بازرگانی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آشفته بازار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در مورد قایق، هواپیما، پرنده و غیره: مماس با چیزی حرکت کردن مثال: The boat skims the surface of the water. قایق مماس با سطح آب حرکت می کند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قایق باله دار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در جایگاه اسم: سرزمین مادری زادگاه مثال: his native Scotland سرزمین مادری اش، اسکاتلند زادگاهش، اسکاتلند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در مورد دستگاه یا وسیله: از کار انداختن مثال: the virus killed his computer . ویروس رایانه اش را از کار انداخت.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زمان های قدیم دیرباز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به مخفف ها یا اختصارهایی میگن که در پیام های متنی به کار میره؛ با شکسته نویسی و محاوره نویسی و . . . فرق داره. مثال: رشتو = رشته توییت

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عموم خوانندگان عموم کتاب خوان ها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوع، جور، شاخه، گونه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَبَر کلیسا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ازدواج کردن مزدوج شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محبوس در

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمایش/برنامه/اجرای سیار/دوره گردی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرخ دستی ( مثلا موقع خریدکردن ) سبد خرید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نکته احتیاطی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالاتر از Further up the river بالاتر از رودخانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی رویه an extravagant use of water مصرف بی رویه آب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کانون گردشگری مرکز گردشگری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنار هم قرار دادن به هم وصل کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کودکی As a boy, he loved to read books. در کودکی، عاشق کتاب خواندن بود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در موسیقی ) ( در جمع ) شعر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرچند، اگرچه، با اینکه They are delighted with the meal, small as it is. آن ها با آن غذا خوش بودند، هرچند مختصر بود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نظر رسیدن به نظر رسیدن که That seemed like the best method. به نظر می رسید که این بهترین روش است. این بهترین روش به نظر می رسید. انگار بهترین ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جایگاه صفت: دولتی تحت پوشش دولت government - funded medical care مراقبت های پزشکی دولتی مراقبت های پزشکی تحت پوشش دولت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به چیزی فکر کردن به فکر چیزی افتادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطب مطب پزشکی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حوزه نظامی: سپاه پزشکی یگان پزشکی واحد پزشکی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

در رابطه با ضریح: پنجره grill of shrine پنجره ضریح

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

جناب Mohammadreza ARam، سین جیم درسته.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همسر، دوست دختر، دوست پسر، شریک عشقی، هم عشق

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کویر، نمکزار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

below deck تویِ کشتی داخلِ کشتی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موعدِ حرکت کشتی تاریخِ حرکت کشتی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی یا چیزی را به اجبار از جایی بیرون کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشته شدن زخمی شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هر حال

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای کسی خیلی جالب بودن کسی به چیزی خیلی علاقه داشتن مثال: These topics dear to my heart. این موضوعات خیلی برایم جالب هستند. خیلی به این موضوعات ع ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعالیت های هنری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

وضعیت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سخیف، سبک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با خاک یکسان کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی مسئول بودن مثال: On your watch! : تو مسئولی! مسئولیتش با توئه!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فضای سبز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خط/ریل راه آهن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در بریتانیا ) فهرست دریافت کنندگان نشان و لقب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رقص ضربی، رقص کوبه ای

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

نام اصلی مثال: Julie Andrews, born Julia Elizabeth Wells جولی اندروز، با نام اصلی جولیا الیزابت ولز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاتینگ ( نوعی بازی گلف ) توضیح: پوتینگ که نوشته بودم اشتباه بود.

١