پیشنهادهای ساحل ایرانی (٤٦)
بی رویه an extravagant use of water مصرف بی رویه آب
کانون گردشگری مرکز گردشگری
کنار هم قرار دادن به هم وصل کردن
در کودکی As a boy, he loved to read books. در کودکی، عاشق کتاب خواندن بود.
( در موسیقی ) ( در جمع ) شعر
هرچند، اگرچه، با اینکه They are delighted with the meal, small as it is. آن ها با آن غذا خوش بودند، هرچند مختصر بود.
به نظر رسیدن به نظر رسیدن که That seemed like the best method. به نظر می رسید که این بهترین روش است. این بهترین روش به نظر می رسید. انگار بهترین ...
در جایگاه صفت: دولتی تحت پوشش دولت government - funded medical care مراقبت های پزشکی دولتی مراقبت های پزشکی تحت پوشش دولت
به چیزی فکر کردن به فکر چیزی افتادن
مطب مطب پزشکی
در حوزه نظامی: سپاه پزشکی یگان پزشکی واحد پزشکی
در رابطه با ضریح: پنجره grill of shrine پنجره ضریح
جناب Mohammadreza ARam، سین جیم درسته.
همسر، دوست دختر، دوست پسر، شریک عشقی، هم عشق
کویر، نمکزار
below deck تویِ کشتی داخلِ کشتی
موعدِ حرکت کشتی تاریخِ حرکت کشتی
کسی یا چیزی را به اجبار از جایی بیرون کردن
کشته شدن زخمی شدن
به هر حال
برای کسی خیلی جالب بودن کسی به چیزی خیلی علاقه داشتن مثال: These topics dear to my heart. این موضوعات خیلی برایم جالب هستند. خیلی به این موضوعات ع ...
فعالیت های هنری
وضعیت
سخیف، سبک
با خاک یکسان کردن
کسی مسئول بودن مثال: On your watch! : تو مسئولی! مسئولیتش با توئه!
فضای سبز
خط/ریل راه آهن
( در بریتانیا ) فهرست دریافت کنندگان نشان و لقب
رقص ضربی، رقص کوبه ای
نام اصلی مثال: Julie Andrews, born Julia Elizabeth Wells جولی اندروز، با نام اصلی جولیا الیزابت ولز
پاتینگ ( نوعی بازی گلف ) توضیح: پوتینگ که نوشته بودم اشتباه بود.
پوتینگ ( نوعی بازی گلف )
( زمان ) بستری شدن در بیمارستان
( نظامی ) پزشک ارتش
شکلات تخته ای شمش شکلات
کلوچه پزی
کلوچه دانه شکلاتی
گفت وگوهای کاری ای که برای دیگران کسل کننده است.
هوشمندانه
لذت شرم آور/خجالت آور/پنهانی
ملازم، همراه
حساب بانکی
پیشتر، زودتر