تاریخ
٤ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

دست تنها I don't want to leave them high and dry. نمی خوام اونا رو دست تنها بذارم.

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

( درباره فروشگاه و غیره، کالایی را ) تمام کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( در مبل و صندلی و غیره ) پشتی، تکیه گاه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جایزه خوشامدگویی جایزه شرکت در رویداد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

( در مورد کفش ) جا باز کردن Shoes stretch with wear. کفش با پوشیدن جا باز می کند.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از برنامه عقب بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خوش درآمد خوش پرداخت

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کارآموزی کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درست شدنی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حتماً کاری را انجام دادن I'll make sure to study well for the exam. حتماً برای امتحان خوب درس می خوانم.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مهارت کاربردی مهارت عملی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کوه رفتن به پیاده روی کوهستانی رفتن به پیاده روی در حومهٔ شهر رفتن ( پیاده روی طولانی در کوه یا بیرون شهر )

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این به جایِ/عوضِ تشکرته؟

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

I'm afraid not. متاسفانه نه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروشگاه غذای سالم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم کم غذا کم خوراک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد هوا: باد آمدن ( رسمی ) با وزش باد همراه بودن It’s windy. داره باد میاد. هوا با وزش باد همراه است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوباره تماس گرفتن دوباره زنگ زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شستن لباس های کثیف در خود زبان انگلیسی هم فقط به همین معنی به کار می ره. اگه این اصطلاح رو در دیکشنری لانگمن نگاه کنید می بینید که در تعریفش نوشته: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماجراجویانه زندگی کردن زندگی پرهیجانی داشتن جسورانه زندگی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلام مرا برسان!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

جا شدن This won't fit under the seat. این زیر صندلی جا نمی شه.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرکز تفریحی کانون تفریحی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختمان دولتی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور ناعادلانه به طور غیرمنصفانه به طور تبعیض آمیز با نابرابری با تبعیض

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همون defense lawyer: وکیل مدافع

پیشنهاد
٠

همون prosecutor: ( حقوق ) وکیل مدعی، وکیل شاکی، دادستان، مدعی العموم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دفتر کار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعالیت های تجاری/کاری/شغلی/بازرگانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشفته بازار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد قایق، هواپیما، پرنده و غیره: مماس با چیزی حرکت کردن مثال: The boat skims the surface of the water. قایق مماس با سطح آب حرکت می کند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قایق باله دار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در جایگاه اسم: سرزمین مادری زادگاه مثال: his native Scotland سرزمین مادری اش، اسکاتلند زادگاهش، اسکاتلند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد دستگاه یا وسیله: از کار انداختن مثال: the virus killed his computer . ویروس رایانه اش را از کار انداخت.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمان های قدیم دیرباز

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به مخفف ها یا اختصارهایی میگن که در پیام های متنی به کار میره؛ با شکسته نویسی و محاوره نویسی و . . . فرق داره. مثال: رشتو = رشته توییت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عموم خوانندگان عموم کتاب خوان ها

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوع، جور، شاخه، گونه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَبَر کلیسا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ازدواج کردن مزدوج شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محبوس در

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمایش/برنامه/اجرای سیار/دوره گردی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرخ دستی ( مثلا موقع خریدکردن ) سبد خرید

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

نکته احتیاطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالاتر از Further up the river بالاتر از رودخانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی رویه an extravagant use of water مصرف بی رویه آب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کانون گردشگری مرکز گردشگری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنار هم قرار دادن به هم وصل کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کودکی As a boy, he loved to read books. در کودکی، عاشق کتاب خواندن بود.