پیشنهاد‌های ساحل ایرانی (١١٤)

بازدید
١٤٥
تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

جایگزین، پشتیبان، کمکی I have a back - up plan. من یه برنامه جایگزین دارم.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

( ناگهان ) چیزی پیش آمدن he had an important business trip pop up. ( یکهو/ناگهان ) سفر کاری مهمی برایش پیش آمد.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

سخنرانی خداحافظی

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

سیاست فروشگاهی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

آتش سوزی مهارنشدنی و زودگستر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( در آمریکا، در جاده ) پارکینگ، پارکینگ کنار جاده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( محاوره ) ( برای سفر ) راه افتادن، حرکت کردن، راهی شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تکنسین/متخصص رادیوگرافی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

افراد شرکتی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خوشامدگویی صوتی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کفِ حسابی کفِ مرتب تشویق جانانه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اوکی واژه فارسی نیست. با چیزی اوکی بودن نه، با چیزی موافق بودن موافق هم جزو وام واژه هاست و کاربردش ایرادی نداره، مثل بسیاری از واژه های غربی که د ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیف شد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سفرهای کوتاه تعطیلات کوتاه مدت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزمایشگر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشانی اینترنتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

فروشگاهی با ارائه فیزیکی محصولات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موفق با انجام کاری شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازدید از منزل ( برای خرید یا اجاره )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خودعقل کل پندار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازاریابی وابسته همکاری در فروش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست تنها I don't want to leave them high and dry. نمی خوام اونا رو دست تنها بذارم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( درباره فروشگاه و غیره، کالایی را ) تمام کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در مبل و صندلی و غیره ) پشتی، تکیه گاه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جایزه خوشامدگویی جایزه شرکت در رویداد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

( در مورد کفش ) جا باز کردن Shoes stretch with wear. کفش با پوشیدن جا باز می کند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از برنامه عقب بودن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش درآمد خوش پرداخت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارآموزی کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست شدنی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حتماً کاری را انجام دادن I'll make sure to study well for the exam. حتماً برای امتحان خوب درس می خوانم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهارت کاربردی مهارت عملی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوه رفتن به پیاده روی کوهستانی رفتن به پیاده روی در حومهٔ شهر رفتن ( پیاده روی طولانی در کوه یا بیرون شهر )

پیشنهاد
٠

این به جایِ/عوضِ تشکرته؟

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm afraid not. متاسفانه نه.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروشگاه غذای سالم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم کم غذا کم خوراک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد هوا: باد آمدن ( رسمی ) با وزش باد همراه بودن It’s windy. داره باد میاد. هوا با وزش باد همراه است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوباره تماس گرفتن دوباره زنگ زدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شستن لباس های کثیف در خود زبان انگلیسی هم فقط به همین معنی به کار می ره. اگه این اصطلاح رو در دیکشنری لانگمن نگاه کنید می بینید که در تعریفش نوشته: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماجراجویانه زندگی کردن زندگی پرهیجانی داشتن جسورانه زندگی کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلام مرا برسان!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

جا شدن This won't fit under the seat. این زیر صندلی جا نمی شه.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرکز تفریحی کانون تفریحی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختمان دولتی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور ناعادلانه به طور غیرمنصفانه به طور تبعیض آمیز با نابرابری با تبعیض

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همون defense lawyer: وکیل مدافع

پیشنهاد
٠

همون prosecutor: ( حقوق ) وکیل مدعی، وکیل شاکی، دادستان، مدعی العموم