پیشنهادهای رضوان صیامی (١٣٥)
معبر بودن، اگر برای انسان در متن به کار برده شود یعنی شخصی که نمی ماند و از جایی عبور می کندو می گذرد
آویزه ی گوش خود کردن. او ناچار شد سخنان پند آمیز نزدیکانش را آویزه ی گوش خود کند. He had to hearken to the advice of his relatives.
. Glasses going on my face عینک روی صورتم قرار می گیرد. می توانیم بگوییم ، عینک به صورتم می آید.
با اطمینان خاطر ، با خیال راحت
تجربه؛ تجربه ست دیگه
ارج نهادن
لب به لب
بار موتور
مسیر ابزار
توان فرزکاری
حرکات حذف ماده ، حرکات براده برداری
کلگی ، گلویی
ماشین فرز
آزمایشات برشی
موقعیت دهی
عملیات موقعیت دهی
برای مثال
سیالات برشی، سیالاتی هستند که برای خنک کاری و تمیز کردن محل برشی استفاده می شوند.
Automatic Tool Change تعویض اتوماتیک ابزار برشی
ماشین خم کاری، خم کن ضربه ای
جابه جایی قطعه کار
افزایش بازدهی، بهبود بازدهی
صنعتی
ماشین خم کار صنعتی، خم کن ضربه ای صنعتی
تعویض اتوماتیک ابزار
برشکاری در هوا
حرکت مولد
( مکانیک ) پیشروی
تراشکاری
سایش سطح آزاد ابزار
نرخ پیشروی
سایش ابزار
حذف ماده ، براده برداری
ماشین سنتر
فرز کف تراش