hearken

/ˈhɑːrkən//ˈhɑːkən/

معنی: استماع کردن، گوش دادن به، گوش کردن به، بگوش دل پذیرفتن
معانی دیگر: (با دقت) گوش کردن، گوش فرا دادن، به گوش گرفتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: harkens, hearkens, harkening, hearkening, harkened, hearkened
• : تعریف: to listen carefully; pay attention.
مشابه: listen

جمله های نمونه

1. Lioness, Queen of the Battle, Hearken and Remember!
[ترجمه گوگل]شیر، ملکه نبرد، گوش کن و به خاطر بسپار!
[ترجمه ترگمان]Lioness، ملکه جنگ، Hearken و به خاطر داشته باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Howbeit they did not hearken, but they did after their former manner.
[ترجمه گوگل]با این حال آنها گوش نکردند، اما به شیوه سابق خود گوش کردند
[ترجمه ترگمان]هر دو گوش نمی کردند، اما از رفتار قبلی خود پیروی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. KJV Give ye ear, and hear my voice; hearken, and hear my speech.
[ترجمه گوگل]KJV گوش دهید و صدای مرا بشنوید بشنو و سخنان مرا بشنو
[ترجمه ترگمان]گوش بدهید و صدای من را بشنوید، گوش بدهید، و صدای من را بشنوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. NINIB, Dark Wandered of the Forgotten Lands, Hearken and Remember!
[ترجمه گوگل]NINIB، سرگردان تاریک سرزمین های فراموش شده، گوش کن و به خاطر بسپار!
[ترجمه ترگمان]NINIB، wandered، سرزمین فراموشی، به یاد داشته باش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But my people would not hearken to my voice; and Israel would none of me.
[ترجمه گوگل]اما قوم من به صدای من گوش نکردند و اسرائیل هیچ یک از من را نمی خواهد
[ترجمه ترگمان]اما مردم من به صدای من گوش نمی دهند؛ و اسرائیل هیچ کدام از من نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hearken unto this, O Job : stand still, and consider the wondrous works of God.
[ترجمه گوگل]ای ایوب به این گوش کن: ایستاده و کارهای شگفت انگیز خدا را در نظر بگیر
[ترجمه ترگمان]ای ایوب، ای ایوب: بی حرکت بایستید و کاره ای حیرت انگیز خداوند را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. KJV Mark well, O Job, hearken unto me: hold thy peace, and I will speak.
[ترجمه گوگل]ای ایوب، به من گوش کن، سکوت کن تا من صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]ای ایوب، ای ایوب، به من گوش فرا ده: آرامش خود را حفظ کن و من صحبت خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You shall therefore hearken to the voice of the LORD, your God, and keep his commandments and statutes which I enjoin on you today.
[ترجمه گوگل]پس به صدای خداوند، خدای خود گوش فرا دهید و احکام و فرایض او را که امروز به شما امر می کنم نگاه دارید
[ترجمه ترگمان]به همین جهت به صدای خداوند، خداوند و statutes که امروز بر شما اعمال می کنم، گوش بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hearken, hearken, shoo's cursing on'em!'muttered Joseph, towards whom I had been steering.
[ترجمه گوگل]گوش کن، بشنو، شوو به آنها نفرین می کند!
[ترجمه ترگمان]گوش کنید، shoo، کیش کیش! جوزف که به طرف من می آمد زیر لب گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gate of the Vanquisher of all Evil Spells, Hearken and Open!
[ترجمه گوگل]دروازه پیروز تمام طلسم های شیطانی، گوش کن و باز کن!
[ترجمه ترگمان]این دروازه پر از طلسم های شیطانی، Hearken و باز یل!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But to be learned is good if they hearken unto the counsels of God.
[ترجمه گوگل]اما آموختن خوب است اگر به نصایح خدا گوش فرا دهند
[ترجمه ترگمان]اما اگر به توصیه های خداوند گوش فرا دهند، خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hearken unto thy father that begat thee and despise not thy mother when she is old.
[ترجمه گوگل]به پدرت که تو را زاییده گوش کن و مادرت را در پیری تحقیر مکن
[ترجمه ترگمان]باور کن که پدر تو را در وجود آورد که تو را به وجود آورد و از مادر تو متنفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If a ruler hearken to lies, all his servants are wicked.
[ترجمه گوگل]اگر فرمانروایی به دروغ گوش کند، همه بندگانش شریرند
[ترجمه ترگمان]اگر یک خط کش به دروغ گوش بده، همه his شرور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To hearken to the voice of conscience is a good rule.
[ترجمه گوگل]گوش دادن به صدای وجدان قانون خوبی است
[ترجمه ترگمان]گوش دادن به ندای وجدان قانون خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استماع کردن (فعل)
hear, listen, hark, harken, hearken

گوش دادن به (فعل)
hear, harken, hearken

گوش کردن به (فعل)
harken, hearken

بگوش دل پذیرفتن (فعل)
harken, hearken

انگلیسی به انگلیسی

• listen, pay attention

پیشنهاد کاربران

آویزه ی گوش خود کردن.
او ناچار شد سخنان پند آمیز نزدیکانش را آویزه ی گوش خود کند. He had to hearken to the advice of his relatives.

بپرس