پیشنهادهای Mehran ZO (٣١)
پله متصل به کامیون جهت تسهیل در بالا رفتن
انتظار وقوع امری را نداشتن ( هرچند بقیه بر وقوع آن تاکید کنند )
نفس سینه پر کن The diver took in lungfuls of air as he returned to the surface He took a deep lungful of air.
سایبان صورت
دراُفتادن با کسی i feel like i can take on with most powerful men after eating this pills! بعد از مصرف این قرص ها احساس می کنم می تونم با قوی ترین ...
reasonable grounds for doing, thinking, or feeling something علت منطقی چیزی
فرد تکمیل گرا مانند فرد متمایل به تکمیل یک بازی یا کالکشن و تجربه هرچه تمام تر از چیزی
تلاش برای رسیدن به چیزی پیدا کردن راه حل رمزگشایی جوک گفتن ( انتقادی و سرزنشی ) فعالیت اجتماعی لذتبخش ( معاشرت )
با خشم و با تف از دهان پراندن سخن گفتن انفجاری سخن راندن
تکه های ریز چیزی there was wooden flakes on her cloth تکه های چوب روی لباسش بود
صمیمانه ترین، دوست دارانه ترین، عاشقانه ترین
محترمانه رفتار کردن
مردی که با مردان راحت تر است، تا با زنان
فردی که حریصانه/ مشتاقانه چیزی را تعقیب می کند. he has a reputation as a publicity hound
مکانی که دور افتاده است و پیدا کردن آن دشوار است
کارخانه ریسندگی ابریشم
بازوهای مکانیکی کمکی در لنگرگاه برای شستشو یا رنگ آمیزی کشتی
داد و قال کردن
جدی می فرمایید؟
در دسترس گذاشتن اطلاعات کامل به نحوی که شخص نیاز به تفکر نداشته باشد.
ساعت ثبت کننده زمان ورود و خروج کارکنان از طریق پانچ
مکررا پیش آمدن
بیماری گَر و خارش
خواب پریشان هنگام سرماخوردگی
شهیر بودن
به منظور دیگر
گرز زنجیری، گرز زنجیر دار، در عکس مشخص است.
حقه زدن Play a trick, deceive someone, as in We thought he was trying to pull something when he claimed he had never picked up our tickets. It is of ...
معنی مجازی "حزب باد" هم می دهد، کسی که بسته به منفعت و شرایط موجود تغییر جهت می دهد.
رفع حاجت کردن it's better to indulge the detective with correct informations
آدم پرچانه