پیشنهاد
٠

It's tough to keep up your spirit with all this injustice.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Their marriage got ruined for they couldn't have a baby

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Their marriage ruined for they couldn't have a baby

پیشنهاد
٠

Mess up . Don't cook without me. You will mess up.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To break the back of sth سخت ترین قسمت کاری یا چیزی را انجام دادن و تکمیل کردن

پیشنهاد
٠

Put off Put him off as long as u can when ha calls وقتی زنگ زد تا میتونی سر کارش بذار. سر بدوانش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Marriage

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Withdraw She wanted to be a nurse but thought of night shift put her off or caused her to withdraw

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Content of the word

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Hesitate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بی خیال شدن withdraw How can you withdraw this huge fortune?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Put off به تعویق انداختن دست دست کردن Mina put off so long that Ali withdrew his proposal مینا اونقدر دست دست کرد که علی بی خیال خواستگاریش شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Republicans increased their share of the vote but still fell short of a majority جمهوریخواهان سهمشان از رای زیاد کردن اما هنوز به اکثریت نرسیدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The students fell short of their teacher'expectations دانش آموزان به حد انتظارات معلمشان نرسیدند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The economy fell short of the target of 2% growth اقتصاد به حد مورد انتظار رشد ۲ درصد نرسید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی hinder Put sb off doing sth She put us off making clear what had to be done او نمیگذاشت معلوم کنیم چه باید کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fall short of standards به حد استانداردها نرسیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سوق دادن

پیشنهاد
٠

Break He can't break me. I don't give in

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Restore, retrieve, regain

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Deadline

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Work,

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ignore

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تصویب شدن. The law went through yesterday.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

She splurged so much that all her savings were used up چنان ولخرجی کرد که ته پس اندازش بالا اومد. پس اندازش تموم شد

پیشنهاد
٠

Use up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He couldn't move a muscle as he saw the Corp. تا جسد رو دید خشکش زد. بی حرکت موند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Knock out=amaze The film knocked me out. فیلمه منو شگفت زده کرد Knock out=wear out Why do you Knock yourself out for such little income چرا خودتو ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Confuse

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Overturn a government by violence

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

That delinquent teacher wouldn't mind missing the materials she had to teach. آن معلم اهمال کار به مواد درسی که باید آموزش میداد اهمیت نمی داد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Make up your mind not with doubt but decisively