تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I'm a passionate believer in public art.
دیدگاه
٠

من یک معتقد پرشور در هنر عمومی هستم

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
I admire his passionate belief in what he is doing.
دیدگاه
٠

من اعتقاد پرشور او را به کاری که انجام می دهد تحسین می کنم

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
But the realities of medical power were relatively unaffected by putting community physicians and nurses on the management teams.
دیدگاه
٠

اما واقعیت قدرت پزشکی توسط قرار دادن جامعه پزشکان و پرستاران در تیم مدیریت نسبتا تاثیر نپذیرفته بود

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
She was terribly possessive of our eldest son.
دیدگاه
٠

ترجمه اول رو شتباه نوشتم درستش میشه او به طور شدیدی نسبت به پسر ارشد ما تملکی بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
To fail was considered despicable.
دیدگاه
٠

شکست خوردن به عنوان خواری به شمار می امد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
She was terribly possessive of our eldest son.
دیدگاه
٠

او به طور شدیدی نسبت به پسر خود محافظتی بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He's very possessive about his car and won't let anyone else drive it.
دیدگاه
٠

او نسبت به اتومبیل خود محافظتی هست و نمیگزارد دیگران آن را براند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
They are claiming possessive rights to the land.
دیدگاه
٠

آنها خواستار حقوق انحصاری بر زمین هستند

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
My brother - in - law is an obnoxious know - it - all.
دیدگاه
٠

برادر زن من یک شخص آزار دهنده خود باهوش پندار ( کسی که فکر می کند همه چیز را میداند ) است.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
It is obnoxious of you to keep interrupting.
دیدگاه
٠

خیلی آزار دهنده هست که به قطع کردن ( حرف ) ادامه میدی

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
But the realities of medical power were relatively unaffected by putting community physicians and nurses on the management teams.
دیدگاه
٠

اما واقعیت قدرت پزشکی نسبتا توسط قرار دادن جامعه پزشکان و پرستاران در تیم مدیریت نسبتا زیر تاثیر نرفت

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He can distinguish a genuine antique from a reproduction.
دیدگاه
٠

او می تواند یک عتیقه واقعی را از یک باز تولید ( جعلی ) تشخیص دهد

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
She knew she had done wrong, and she made a genuine apology.
دیدگاه
٠

او میدانست که خطا کرده، و یک عذرخواهی خالص کرد.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
At last, a genuinely funny comedy show!
دیدگاه
٠

و در آخر، یک برنامه کمدی خنده دار

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Frank was a genuinely friendly sort.
دیدگاه
٠

فرانک یک فرد خالصانه دوستانه اس بود.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He aspires to both wealth and power.
دیدگاه
٠

او برای داشتن هر دو، هم ثروت و هم قدرت اشتیاق دارد

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
Can you project the cost of this venture?
دیدگاه
٠

آیا می توانند هزینه این سرمایه گذرای ( ریسکی ) را برآورد کنید.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He projects the image of a hero.
دیدگاه
٠

او تصویر یک قهرمان را به نمایش میگذارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We were engrossed in watching the football game; meanwhile, the roast was burning in the oven.
دیدگاه
٠

ما غرق تماشای بازی فوتبال بودیم در همین حین، کباب ما در فر در حال سوختن بود

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hence the great caution shown by medical staff, and the precautions taken during burial.
دیدگاه
٠

به همین دلیل/از این رو/ از این جهت احتیاط زیادی توسط کادر پزشکی شد و اقدامات پیش احتیاطی در تدفین شد

تاریخ
١ سال پیش
متن
He felt calm and content when he was with her; conversely, his presence made her nervous and agitated.
دیدگاه
٠

آن مرد احساس آرامش و رضایت کرد وقتی که با آن زن بود، اما در نقطه مقابل، حضور آن مرد آن زن را عصبی و آشفته ساخت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She was afraid of having the surgery; conversely, she knew it was her only hope.
دیدگاه
٠

او از عمل جراحی میترسید، در نقطه مقابل، او میدانست که این تنها امیدش است.