تاریخ
١١ ماه پیش
متن
I'm a passionate believer in public art.
دیدگاه
٠

من یک معتقد پرشور در هنر عمومی هستم

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
I admire his passionate belief in what he is doing.
دیدگاه
٠

من اعتقاد پرشور او را به کاری که انجام می دهد تحسین می کنم

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
But the realities of medical power were relatively unaffected by putting community physicians and nurses on the management teams.
دیدگاه
٠

اما واقعیت قدرت پزشکی توسط قرار دادن جامعه پزشکان و پرستاران در تیم مدیریت نسبتا تاثیر نپذیرفته بود

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
She was terribly possessive of our eldest son.
دیدگاه
٠

ترجمه اول رو شتباه نوشتم درستش میشه او به طور شدیدی نسبت به پسر ارشد ما تملکی بود.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
To fail was considered despicable.
دیدگاه
١

شکست خوردن به عنوان خواری به شمار می امد.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
She was terribly possessive of our eldest son.
دیدگاه
٠

او به طور شدیدی نسبت به پسر خود محافظتی بود.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He's very possessive about his car and won't let anyone else drive it.
دیدگاه
٠

او نسبت به اتومبیل خود محافظتی هست و نمیگزارد دیگران آن را براند.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
They are claiming possessive rights to the land.
دیدگاه
٠

آنها خواستار حقوق انحصاری بر زمین هستند

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
My brother - in - law is an obnoxious know - it - all.
دیدگاه
٠

برادر زن من یک شخص آزار دهنده خود باهوش پندار ( کسی که فکر می کند همه چیز را میداند ) است.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
It is obnoxious of you to keep interrupting.
دیدگاه
٠

خیلی آزار دهنده هست که به قطع کردن ( حرف ) ادامه میدی

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
But the realities of medical power were relatively unaffected by putting community physicians and nurses on the management teams.
دیدگاه
٠

اما واقعیت قدرت پزشکی نسبتا توسط قرار دادن جامعه پزشکان و پرستاران در تیم مدیریت نسبتا زیر تاثیر نرفت

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He can distinguish a genuine antique from a reproduction.
دیدگاه
٠

او می تواند یک عتیقه واقعی را از یک باز تولید ( جعلی ) تشخیص دهد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
She knew she had done wrong, and she made a genuine apology.
دیدگاه
٠

او میدانست که خطا کرده، و یک عذرخواهی خالص کرد.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
At last, a genuinely funny comedy show!
دیدگاه
٠

و در آخر، یک برنامه کمدی خنده دار

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Frank was a genuinely friendly sort.
دیدگاه
٠

فرانک یک فرد خالصانه دوستانه اس بود.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He aspires to both wealth and power.
دیدگاه
٠

او برای داشتن هر دو، هم ثروت و هم قدرت اشتیاق دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Can you project the cost of this venture?
دیدگاه
٠

آیا می توانند هزینه این سرمایه گذرای ( ریسکی ) را برآورد کنید.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He projects the image of a hero.
دیدگاه
٠

او تصویر یک قهرمان را به نمایش میگذارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We were engrossed in watching the football game; meanwhile, the roast was burning in the oven.
دیدگاه
٠

ما غرق تماشای بازی فوتبال بودیم در همین حین، کباب ما در فر در حال سوختن بود

تاریخ
١ سال پیش
متن
Hence the great caution shown by medical staff, and the precautions taken during burial.
دیدگاه
٠

به همین دلیل/از این رو/ از این جهت احتیاط زیادی توسط کادر پزشکی شد و اقدامات پیش احتیاطی در تدفین شد

تاریخ
١ سال پیش
متن
He felt calm and content when he was with her; conversely, his presence made her nervous and agitated.
دیدگاه
٠

آن مرد احساس آرامش و رضایت کرد وقتی که با آن زن بود، اما در نقطه مقابل، حضور آن مرد آن زن را عصبی و آشفته ساخت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She was afraid of having the surgery; conversely, she knew it was her only hope.
دیدگاه
٠

او از عمل جراحی میترسید، در نقطه مقابل، او میدانست که این تنها امیدش است.