تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت اسکات در ورزش بدنسازی و نیز بشین پاشو ( بدون وزنه )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"عقل" هنگامی که در محاوره به کار می رود مانند "به عقلش رسید": Luckily the boy had the common sense to phone the police. یا "هر کی که اندکی عقل داشته ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابله ( نام رمان داستایوسکی )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

به برره ای میشه از خودش در وکنه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

inoculate

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشتری جمع کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگه کهنه شده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمکدان = salt cellar نمک پاش = salt shaker

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک واژه انگلیسی مناسب پیدا کرده بودم و می خواستم اینجا بیارم اما با خوندن کامنت "یه آقا" پشیمون شدم. نظر ایشان برام جالب اومد. اون واژه انگلیسی ( که ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

در واقع به معنی از هم باز کردن ( شدن ) نخ های لباس است. My sweater is unraveling. معانی دیگر معنی مجازی ( figurative ) آن هستند مانند نابود کردن یک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از خستگی مردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

drunk or under the influence of drugs

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

زغال افروخته. در زبان مازندرانی به آن انگشت گویند ( با کسره حرف گاف )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتمالاً از ساره ( یا سارا ) همسر ابراهیم پیامبر گرفته شده است که نازا بوده است. ابراهیم همسر دیگری اختیار می کند ( هاجر ) تا بچه دار شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فهمیدن و پذیرفتن چیزی تازه ( جا افتادن آن ) It will take time to assimilate all these facts. These changes were gradually assimilated into everyday ...

پیشنهاد
٠

do not mince words

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی شکارچی نیز است. برای مثال fish harvester به معنی ماهیگیر است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسم : 1. مترو 2. metropolis صفت: metropolitan

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قطعی نشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تیر چوبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنی زیاده روی است اما مفهوم منفی ندارد. "دل سیر کاری را انجام دادن" معنی مناسبی برای آن است. I was downtown, so I decided to indulge in a little ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

It is used when something is in your way and you need to go past it. Example: Excuse me, we need to get by you but you are taking up all of the spac ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین به دستگاه آبمیوه گیری یا روغن گیری گفته می شود مانند fruit press یا olive press.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نظر من باید آن را سیم تیغ دار معنی کرد. کمی با سیم خاردار تفاوت دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

extradition