پیشنهادهای Kamran Mohajeri (٢٦)
حرکت اسکات در ورزش بدنسازی و نیز بشین پاشو ( بدون وزنه )
"عقل" هنگامی که در محاوره به کار می رود مانند "به عقلش رسید": Luckily the boy had the common sense to phone the police. یا "هر کی که اندکی عقل داشته ...
ابله ( نام رمان داستایوسکی )
به برره ای میشه از خودش در وکنه
inoculate
مشتری جمع کردن
دیگه کهنه شده
نمکدان = salt cellar نمک پاش = salt shaker
یک واژه انگلیسی مناسب پیدا کرده بودم و می خواستم اینجا بیارم اما با خوندن کامنت "یه آقا" پشیمون شدم. نظر ایشان برام جالب اومد. اون واژه انگلیسی ( که ...
در واقع به معنی از هم باز کردن ( شدن ) نخ های لباس است. My sweater is unraveling. معانی دیگر معنی مجازی ( figurative ) آن هستند مانند نابود کردن یک ...
از خستگی مردن
drunk or under the influence of drugs
زغال افروخته. در زبان مازندرانی به آن انگشت گویند ( با کسره حرف گاف )
احتمالاً از ساره ( یا سارا ) همسر ابراهیم پیامبر گرفته شده است که نازا بوده است. ابراهیم همسر دیگری اختیار می کند ( هاجر ) تا بچه دار شود.
فهمیدن و پذیرفتن چیزی تازه ( جا افتادن آن ) It will take time to assimilate all these facts. These changes were gradually assimilated into everyday ...
do not mince words
به معنی شکارچی نیز است. برای مثال fish harvester به معنی ماهیگیر است.
اسم : 1. مترو 2. metropolis صفت: metropolitan
قطعی نشده
تیر چوبی
به معنی زیاده روی است اما مفهوم منفی ندارد. "دل سیر کاری را انجام دادن" معنی مناسبی برای آن است. I was downtown, so I decided to indulge in a little ...
It is used when something is in your way and you need to go past it. Example: Excuse me, we need to get by you but you are taking up all of the spac ...
همچنین به دستگاه آبمیوه گیری یا روغن گیری گفته می شود مانند fruit press یا olive press.
به نظر من باید آن را سیم تیغ دار معنی کرد. کمی با سیم خاردار تفاوت دارد.
extradition