پیشنهادهای Roham (٦٩)
متمایل کردن به عقب
استخراج و استنباط
خدا ناباور / از دین خارج شده
از دیدگاه حقوقی، شخصی که اهلیت اجرای حقوق خودش را ندارد و نمیتواند اعمال حقوقی انجام دهد را محجور گویند.
کسی که از او شکایت شده ( خوانده )
خدایی/ خدا بودن
یاد گیری و علم آموزی
تلاش و کوشش/ جست و جو
بنابراین/به این ترتیب
تجاوز
کوتاهی کردن/قصور
قطعه موسیقی
کسر شان معنی خوبیه
قبض: تحویل گرفتن اقباض: تحویل دادن
لاف زدن
حذف کردن یک عمل مجرمانه که قبلا جرم محسوب می شده.
Criminal law
وکالت دادن به شخصی
بیش از حد
جلوگیری کردن/ ممانعت کردن
واضح و صریح
مدعی شدن
دارایی
دیون یا بدهی ها
Hide
قبول کننده ایجاب ( قابل )
ایجاب کننده ( موجب )
نرم دوی
واگیر، سرایت کننده
سرزنده و خوشحال
به هم رساندن دو یا چند شخص برای عمل شنیع زنا یا لواط. شخص دلال را قواد می گویند
قهرمانی، جام
اجرت المثل برعکس اجرت المسمی، طبق قراردادی نیست، و عرف و عادت و کارشناس مقدار آن را مشخص می کند.
اجرتی که در طبق توافق طرفین است، و در قرارداد ذکر شده.
قدر دونستن
مخففش میشه PIN
کنج و گوشه
قانونگذار
مجازات کردن، زمان قدیم بهش میگفتن حد.
فلک زده
واژه بازی معنی خوبیه
از بین رفتن
خصوصیات و ویژگی
معنی رنگ خاکی رو میده
ناشی یا نشعت گرفته
شخصیت و خصلت
جایگاه ها، مکان ها