پیشنهادهای Javad Tajdini (٦٠)
نسخه به جا مانده. مورد به جامانده
نجات یافته. قصر در رفته. موجود. هنوززنده مانده. باقی مانده
گستردگی. وسعت ، دامنه. قابل توجه . گستره. پهنه . طول . حد. اندازه. درجه. نهایت. به میزان زیاد. درحد اشباع. شدت. چشمگیر. بصورت چشمگیر.
محدود بودن. تنگی. سفت وسخت. ناگزیربودن
Optimizing the cost بهبودهزینه. بهینه سازی هزینه
بهسازی. ارتقا دادن
بلادرنگ. بلافاصله. آنا. دریک چشم بهم زدن. باقید فوریت. سریعا. در دم. فورا. در یک امحه. بی درنگ. انجام کاری با آمادگی قبلی و بدون فکر در لحظه
Miner enforcement Major enforcement حداقل ( اعمال ) حداکثر
رحمت. شکوه
ناز و عشوه. مقدس Boys will fall for girl’s gracious ( grace ) style” پسرا برای ناز و عشوه ی دخترا جون میدن “Brad smiled nervously and said, ‘Hail Ma ...
آوردن مطلبی بدون منبع اثر
دستبرد یا سرقت ادبی آوردن یا اعلام مطلبی بدون عنوان صاحب تحقیق یا محقق یاصاحب اثر یا اعلام محتوای علمی دیگران بنام خود
بادکنک. اشاره به وخیم بودن ورشد خطر درخطربودن افراد داریک فضای رو به زوال
وابسته به نظام پولی در گردش
شبکه ترتیبی پول سیستم پولی نظام پولی ( از لحاظ کارکردی}
In short time
اجمالا بصورت خلاصه بصورت جمعبندی مختصرا به اختصار جان کلام
روایت آفرینش در انجیل پیدایش اصل. ریشه
I wasn't about to let my son become weak and vulnerable. ضعیف ونحیف شکننده ( مردنی ) از شدت ضعف ( بیماری ) آسیب پذیر تحت خطر ( بیماری )
اجرا. قراردادن. محقق شده ملزم به اجرا اعمال قانون
مجریان قانون مامورین پلیس ماموران پلیس قضایی ماموران همراه با متهمین حین جابجایی ها در دادگاه ها و زندان ها مجریان بازداشت افسران یاضابطین قانونی ( ک ...
تکنواز ویولن یک ارکستر
Purview ( n ) Purview of the legislation محدوده . حوزه محدو قانونی
دسته پشته تجمیع Stacks series سری پشته ها
سر سلسه
طبقه توانا
فردی که دراول صف مشعل یاچراغ ( قوه ) در دست اوست و دیگران به هدایت او قدم برمیدارند. هادی راهنما مشعلدار پرچمدار جلو رو پیشرو سرسلسه پیشتاز
طنابی که در سر اولین شتربسته میشود وکاروان با آن هدایت میشود
نقش اصلی ( درهرپروژه ای ) نفر تعیین کننده فرد پیشرو هدایتگر راهبر
نقش اول زن یا مرد
پرسش راهنما پرسشی که محتوای ان راهنمایی است
سرشناس چهره بانفوذ چهره تاثیرگذار ( از اعضای اصلی ) شخصیت برجسنه Raymond Williams was a welsh cultural critic, and leading figure of the New Left.
?what in God's name has this client gotten us into , it is rhetorical ببین این مشتری ( کیس ) مارو درگیرچه چیزایی کرده؟ این جمله احتیاج به پاسخ نداره. ...
An endeavor to discover یک تلاش برای کشف تلاش . سعی کردن ( اسم وفعل )
Their marriage annulled last month. ازدواجشان ماه پیش فسخ شد. فسخ شدن باطل شدن ملغی شدن منسوخ شدن
An invisible stowaway یک راهرو ( راه ) کریدور نامریی راهرو
تهدید. باعث تنش ونگرانی. دلشوره. پریشان حالی There are five threats of digitalization that strike fear in the hearts of many people. پنج تهدید دیج ...
تهدید. باعث تنش ونگرانی. دلشوره. پریشان حالی There are five threats of digitalization that strike fear in the hearts of many people. پنج تهدید دیج ...
نادیده گرفتن با مسامحت رفتار کردن کنار زدن مهم ندانستن Critical and communication studies have traditionally neglected the oppression conducted by hu ...
دوستان محترم اینجا محیط علمی تلقی میشود. کامنت های اینستاگرامی نگذارید لطفا. سپاسگزارم
درمان انبار تجهیرات پزشکی درمراکز درمانی معالجه روانکاوانه
. the manner in which someone behaves toward or deals with someone or something: نحوه رفتار یا برخورد کسی با کسی یا چیزی: �دستورالعمل مستلزم رفتار بر ...
An advance on wages was made پیش پرداخت دستمزد صورت گرفت. ( پرداخت شد ) پیشاپیش پیشرو پیشرفت پیش بردنHe advanced a materialist understanding of comm ...
immensely satisfying in the moment در این لحظه بسیار رضایت بخش به نظر می رسد. زاید الوصف. بی نظیر. به شدت. بی اندازه.
Caramel یک نوع دسر ( لبنی مرکب ازشیر . اسانس وشکر )
a pyrrhic victory, I am afraid. like eating a salted - caramel babaka یک پیروزی پرهزینه. مثل خوردن باباکای کاراملی نمکی
به نظرم بدتر از شکست نمیشود فقط حلاوتی ندارد
a Pyrrhic victory یک پیروزی با بهای سنگین چشن و پاکوبی با پرداخت بهای سنگین ( یاتوجه به کانتکست. متحمل تلفات یاهزینه غیر به صرفه ونامعقول شدن که شیر ...
A pyrrhic victory رقص وشادی برای پیروزیی برای بردی پرهزینه ( جشن پیروزی )
IT IS A GREAT DEAL. این یک معامله عالیست. عالی عظیم قابل توجه