پیشنهادهای فر کیانی (٤٧)
در گویش شیرازی هم یعنی شخص کثیف
ورطه واژه ای پارسی ایرانی هست
ساخته شده به وسیله ی زنده یاد محمد حیدری ملایری فیزیک دان و اخترشناس
واژه ی اگ Egg که در انگلیسی یعنی تخم مرغ نیز از همین واژه ی خاویار خایگ گرفته شده است.
نه واژه ی قلیه و نه واژه ی قرمه هیچکدام ترکی نیستن. ما در پارسی پهلوی واژه ی قرمه را به شکل غَرمَج یافتیم
واژه ی خاویار خودش پارسی هست، بعد برابر پارسیشو نوشتن تخم ماهی!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟ باید معنیشو مینوشتین تخم ماهی. به هر روی واژه ی خاویار از زبان پارسی به زب ...
واژه ی رود به جز معنی رودخانه و این ها در برخی از گویش ها مانند شیرازی به چَمِ فرزند و جگرگوشه و کودک هست. مانند نمونه ی واسونک شیرازی که پاسخ مادر ...
مردم شیراز به گوشت کوبیده شده ی آبگوشت، میگن یخنی. ولی با این فرق که آبگوشت شیرازی به جز گوشت و نخود و سیب زمینی، لوبیا هم داره. یخنی در کنار آبِ گوش ...
توسعه و رشد
واژگان شخص و شخصیت عربی نیستن
به گمان من واژه ی شخص و شخصیت عربی نیستن
واژه ی تُرد و برشته
ما شیرازیا به گیاه، مو و . . . که جوانه می زند میگیم تنجه زدن.
گاهی واژه ی شَمال در چَمِ ( به معنی ) نسیم و باد خنک هست.
ما چیزی به نام زبان لاری، لارستانی و اچمی نداریم. تمام گویش های ایرانی شاخه ای از پارسی پهلوی ساسانی یا پارسی پهلوی اشکانی هستند. نه اچم معنای ویژه ا ...
همان گونه که کاربر گرامی آرش نوشته اند، واژه ی سفر گویش دیگری از واژه ی سپری کردی است.
ریشه ی واژه ی پارسی _ ایرانی ظرف. واژه ی پارسی آوند هم همون ظرف هست.
در گویش شیرازی، واژه ی شاباجی ( شاه/بزرگ خواهران ) به خواهر بزرگتر و عزیز می گویند.
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی ایضاً:
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی آریایی قریب:
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی آرایی تاریخ:
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی متین:
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی آریایی صفحه:
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی قرص:
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی شجاعت:
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی راضی در چَمِ خشنود:
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی وجد:
ریشه ی واژه ی سِر در چَمِ راز:
ریشه ی واژه ی پارسی قهرمان:
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی خلیج:
قُله گویش دیگری از واژه ی کَله هست. و هر دو پارسی هستند، نه عربین و نه ترکی.
ایل پارسی باصری و شکوه هخامنشیان و ساسانیان
اینکه گفته میشه خمسه و اینا عربن یک حرف نادرست هست. پارسی هستند
واژه ی سول که در گویش شیرازیا هم کاربرد داره و به معنای روح هست ( به خدا اگه سولمم برسه! = بخدا روحمم خبر ندارم. ) همریشه با واژه ی Soul در لاتین هست ...
همون واژه ی پارسی ننه ی خودمون هست.
تأثیر دوسویه یا دوطرفه؛ برهم کُنِش
در عربی واژه ی قاضی نداریم. در پارسی پهلوی کادیک بوده و رفته رفته شده قاضی
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی زمان.
ریشه ی ایرانی و پارسی واژه ی جاسوس!
واژه ی خصوصی در پارسی پهلوی
ریشه ی واژه ی تومان: برخی ریشه واژه �تومان� را ترکی ـ مغولی دانسته اند. تومان در زبان های ترکی و مغولی بمعنای ده هزار است و در دوره ی هجوم مغولان به ...
واژه ی خصوصی در اصل عربی نیست و از واژه ی خویش پارسی گرفته شده است. همان گونه که در فرهنگ واژگان پارسی پهلوی به شکل خُوِشنیتَن آمده است.
درخت شرف در گویش شما، همان استبرک در پارسی هست. اچمی گویشی از پارسی پهلوی هست.
کراوات در اوستا به شکل کوئرس از ریشه ی کوئرت آمده است و . . . . در همینجا و ویکی پدیا می توانید متن کامل آن را بخوانید
واژه ی شاه هم ریشه با واژه ی شایستن هست و در لغت به چم توانستن است
فر کیانی باروری
ما شیرازی ها میگیم هم ریش