تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

( کسی ) از کسی/چیزی خوش اش آمدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرحدار رنگی

پیشنهاد
٠

وجدانتون اجازه نده کاری رو انجام بدید چون اون کار کسی رو ناراحت می کنه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be very affected or upset by sth that sb has said or done

پیشنهاد
٠

اونقدر ها که به نظر می رسه، عصبانی یا پرخاشگر نیست. یعنی ظاهرش غلط اندازه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این یک اصطلاح رسمیه، یعنی مطمئن باشید که . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

به موضوعی حساس بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبلیغات رسانه ای publicity مترادف

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

از لحاظ زمانی به ترتیب زمانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

عکس پس زمینه ویندوز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/kweɪnt/ ​attractive in an unusual or old - fashioned way عجیب و غریب؛ جالب ( توجه ) ، قشنگ quaint old customs عجیب و غریب a quaint seaside village ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

health benefits سودمند برای سلامت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سودمند برای سلامت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be spoilt for choice ​ ( British English ) to have such a lot of things to choose from that it is very difficult to make a decision

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موی جلوی گوش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

خیلی آسان گرفتن به کسی، لوس کردن، پررو کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

in doing so = در همین حین by doing so = در نتیجه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

1. تعهد، وفاداری 2. گشایش، افتتاحیه 3. اهدا، تقدیم نامه، اهدائیه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

at a time separately or in groups of two, three, etc. on each occasion به نوبت، نوبتی، دانه دانه، یکی یکی هر بار، هردفعه We had to go and see the pr ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

/ˌwel ˈraʊndɪd/ adj. 1. having a variety of experiences and abilities and a fully developed personality کارآزموده، همه فن حریف well - rounded indivi ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

/ˌwel ɪnˈfɔːrmd/ adj. ​having or showing knowledge or information about many subjects or about one particular subject ( شخص ) آگاه، خبره، وارد، مطل ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارای تحصیلات عالی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با ادب، با تربیت، با نزاکت، مودب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( شخص ) متعادل، سالم، معقول

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

متواضعانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود ستایانه، حاکی از خود ستایی be self - congratulatory از خود متشکر بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بفهمی شوکه میشی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

/ˈ‍klʌmzi/ ( comparative clumsier, superlative clumsiest ) 1● ( of people and animals ) moving or doing things in a way that is not smooth or ste ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to be in a situation that you enjoy, because you are good at it doing what you are good at and enjoy در موقعیت خوب و راحتی قرار داشتن بخاطر مهارت د ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

see someone or something for the first time چشمتان به کسی یا چیزی افتادن ( برای اولین بار )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

feel afraid and a little exited about something

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

سوار ( بر ) یک کشتی بودن ( در شرایط یکسان و با مشکل/مشکلات مشابه )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به to be in the same boat

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

begin to live a stable life in one place مستقر شدن، جاگیر شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

traveling; moving from one place to another در سفر بودن/در مسیر بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be very happy توی آسمونا سیر کردن، خیلی خوشحال بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

set your ˈ‍heart on something | have your heart ˈ‍set on something to want something very much • They’ve set their heart on a house in the country.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

رفتن به . . . ، رسیدن به . . .