پیشنهادهای آرشNK (١,٩٩٤)
البته واژه ظرف چهره عربی گرفت به پارسی زَرف از واژه دگرگون شده ژرف که در پارسی پهلوی و اوستا بود گرفت شده است. واژه ژرف وام گرفته شده از پهلوی ( jf ...
واژه آبادان معادل ابجد 59 تعداد حروف 6 تلفظ 'ābādān نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت ) [پهلوی: āpātān، مقابلِ ویران] مختصات ( ص مر. ) آواشناسی 'AbAdAn ا ...
اناهیتا. [ اَ] ( ص ) در اوستا، اناهیتا یا اناهیته مرکب از جزء �اَ�، ادات نفی آهیته یعنی چرکین و پلید و ناپاک ، �اَ� نفی بنا بقاعده دستور زبان اوستایی ...
البته ( واژه آنا از شاوراسنی پراکریت به ارث رسیده است𑀆𑀯𑁂 ( āve ) ـنا ( - nā، پسوند کلامی ) ، که اولین عنصر آن از سانسکریت است. ـنا ( - nā، پسو ...
البته پایین من اشتباه کردم در لغت نامه دهخدا گفت شده ترکی هست واژه آنا آناً ) آناً. [ نَن ْ ] ( ع ق ) همان درنگ. فی الفور. در یک لحظه. بیکدم. انا. [ ...
واژه کوشیدن معادل ابجد 390 تعداد حروف 6 تلفظ [kušidan] ترکیب ( مصدر لازم ) [پهلوی: kōxšītan] مختصات ( دَ ) ( مص ل . ) منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فا ...
واژه کوشش معادل ابجد 626 تعداد حروف 4 تلفظ [kušeš] نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) مختصات ( ش ) ( حامص . ) آواشناسی kuSeS الگوی تکیه WS شمارگان ...
باس. ( اِ ) قدیم در مقابل حادث. ( برهان ) ( هفت قلزم ) ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ) . قدیم که باش نیز گویند. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ دساتیر 234 ...
لغت نامه دهخدا یاش. ( اِ ) نوعی از پشم. || عمر و سال. ( ناظم الاطباء ) . در این معنی ترکی است و هم اکنون در ترکی آذربایجانی معمول است. - یاشداش ؛ ه ...
واژه چریک معادل ابجد 233 تعداد حروف 4 تلفظ čerik نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [ترکی] ‹چری› مختصات ( چَ یا چِ ) ( اِ. ) آواشناسی Cerik الگوی تکیه W ...
واژه پر معادل ابجد 202 تعداد حروف 2 تلفظ por نقش دستوری اسم ترکیب ( صفت ) [پهلوی: pur] مختصات ( پَ ) [ په . ] ( اِ. ) آواشناسی par الگوی تکیه S شم ...
به جای واژه � کوچ � بهتر است از واژه خود پارسی یعنی � جا به جا شدن � را بکار برد آیا بهتر نیست از واژگان خود پارسی استفاده کنم یعنی واژه جا و واژه پ ...
واژه واحد معادل ابجد 19 تعداد حروف 4 تلفظ vāhed نقش دستوری صفت ترکیب ( اسم ) [عربی] مختصات ( حِ ) [ ع . ] آواشناسی vAhed الگوی تکیه WS شمارگان هجا ...
واژه دنبه معادل ابجد 61 تعداد حروف 4 تلفظ dombe نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: dumbak] ‹دمبه› ( زیست شناسی ) مختصات ( دُ بِ ) ( اِ. ) آواشن ...
واژه گاو معادل ابجد 27 تعداد حروف 3 تلفظ [gāv] نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: gāv] ‹گو، غاو› مختصات ( اِ. ) آواشناسی gAv الگوی تکیه S شمارگا ...
البته پایین لغت نامه دهخدا زدن اشتباه کردن چون لغت نامه دهخدا پارسی است واژه #عروس چه ریشه ای دارد ؟ آیا واژه ای عربی است ؟ برابرهای دیگر آن در زبا ...
واژه جون معادل ابجد 59 تعداد حروف 3 تلفظ javan نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) ( کشاورزی ) [منسوخ] مختصات ( جَ وَ ) ( اِ. ) آواشناسی jun الگوی تکیه S ...
واژه وان لغت نامه دهخدا و فرهنگ معین وان. ( روسی ، اِ ) ظرف بزرگ فلزی یا چینی که در حمام نصب کنند ودر آن بدن را شستشو دهند. ( از فرهنگ فارسی معین ) ...
واژه من در زبان فارسی، من ضمیر شخصی منفصل برای اول شخص مفرد ( متکلم وحده ) است. در واقع اصل این کلمه باید در زبان فارسی امروز 'اَز یا اَژ می شد، اما ...
واژه آمر معادل ابجد 241 تعداد حروف 3 تلفظ 'āmer نقش دستوری اسم ترکیب ( صفت ) [عربی] مختصات ( مِ ) [ ع . ] آواشناسی 'Amer الگوی تکیه WS شمارگان هجا ...
واژه اَمر معادل ابجد 241 تعداد حروف 3 تلفظ 'amar[r] نقش دستوری اسم ترکیب ( صفت ) [عربی] [قدیمی] مختصات ( اَ ) [ ع . ] آواشناسی 'amr الگوی تکیه S شم ...
واژه لکنت معادل ابجد 500 تعداد حروف 4 تلفظ loknat نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: لکنة] ‹لکنه› ( پزشکی ) مختصات ( لُ نَ ) [ ع . لکنة ] ( ...
واژهٔ سرهنگ ساخته شده است، که آن در پارسی میانه �sarhang� و در پارسی باستان � - sara - θang*� بوده و همکردی از دو واژه: � - sara*� �سر� و � - θang√� ...
واژه تپق معادل ابجد 502 تعداد حروف 3 تلفظ topoq نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [ترکی] مختصات ( تُ پُ ) ( اِ. ) آواشناسی topoq الگوی تکیه WS شمارگان ...
واژه چابک معادل ابجد 26 تعداد حروف 4 تلفظ čābok نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت ) [پهلوی: čāpūk] ‹چابوک› مختصات ( بُ ) ( ص . ) آواشناسی CAbok الگوی تکی ...
واژه داخل معادل ابجد 635 تعداد حروف 4 تلفظ dāxel نقش دستوری قید ترکیب ( صفت ) [عربی] مختصات ( خِ ) [ ع . ] آواشناسی dAxel الگوی تکیه WS شمارگان هجا ...
واژه تیپ معادل ابجد 412 تعداد حروف 3 تلفظ tip نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: type] مختصات ( اِ. ) آواشناسی tip الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 ...
واژه قرون معادل ابجد 356 تعداد حروف 4 تلفظ qorun نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ قَرن] مختصات ( قُ ) [ ع . ] ( اِ. ) آواشناسی qorun الگوی ...
واژه غارت معادل ابجد 1601 تعداد حروف 4 تلفظ qārāt نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: غارَة] مختصات ( رَ ) [ ع . غارة ] ( اِ. ) آواشناسی qAra ...
واژه علاوه معادل ابجد 112 تعداد حروف 5 تلفظ 'a ( e ) lave نقش دستوری صفت ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی: عِلاوَة] مختصات ( عِ یا عَ وِ ) [ ع . علاوة ] ( ...
واژه قارچ از ریشه ی سماروغ ا ز ریشه ی از فارسی ماوراءالنهری، از و پارسی میانه səmārōg*، همریشه با روسی сморчок ( smorčok, “قارچ مورل” ) . واژه ریشه ...
واژه شکنجه معادل ابجد 378 تعداد حروف 5 تلفظ šekanje نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [پهلوی: šikēnĵak] ‹اشکنجه› مختصات ( ش کَ جَ یا جِ ) [ په . ] ...
واژه مجازات معادل ابجد 452 تعداد حروف 6 تلفظ mojāzāt نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: مجازاة] مختصات ( مُ ) [ ع . مجازاة ] آواشناسی mojAzAt ...
این واژه سابیدن در لغت نامه دهخدا پارسی گفت شده است واژه صابون یا سابون در لغت نامه دهخدا گفت شده از ریشه ی سابیدن است .
این واژه در لغت نامه دهخدا از ریشه ی سابیدن گفت شده و و گفت شده پارسی است.
واژه سکوت معادل ابجد 486 تعداد حروف 4 تلفظ sokut نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( سُ ) [ ع . ] آواشناسی sokut الگوی تکیه WS شمارگا ...
البته در لغت نامه دهخدا گفت شده صدا که این طور درستش است سدا پارسی است البته ریشه ی سانسکریت هم دارد
البته در لغت نامه دهخدا گفت شده صدا که این طور درستش است سدا پارسی است البته ریشه ی سانسکریت هم دارد
واژه صابون در لغت نامه دهخدا از ریشه ی سابیدن گفت شده است. شکل درست آن در پارسی سابون است .
واژه قرن معادل ابجد 350 تعداد حروف 3 تلفظ qaran نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی] [قدیمی] مختصات ( قِ رَ ) [ ع . ] ( ص . اِ. ) آواشناسی qarn الگ ...
واژه سرقت معادل ابجد 760 تعداد حروف 4 تلفظ serqat نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: سَرَقة و سَرِقة] مختصات ( س قَ ) ( مص م . ) آواشناسی se ...
واژه را معادل ابجد 201 تعداد حروف 2 تلفظ rā نقش دستوری حرف اضافه پسین ترکیب ( حرف ) [پهلوی: rāδ] مختصات ( حر. ) آواشناسی rA الگوی تکیه S شمارگان ه ...
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی