پیشنهادهای keivan sabry (٨٥)
In its place به جاش ، در عوضه ش Her usual scarf in the wash and its place an ugly scarf chosen by her mother
همه با هم همکاری کردن برای انجام کاری All hands on deck! we gotta take these monster down همه با ه! میریم که این هیولا را نابود کنیم
Enclosed in English
انجام دادن با . . . Elsa quietly admitted that it now seems a little irresponsible to have done all this with seven years old in middle of the night ...
عمل کردن And it means something is not quite functioning as it supposed to. و این به این معناست که چیزی آنطور که باید عمل نمیکند
It's often used to tell someone to back away or stop.
به کار های مهم تری که در آینده هست فکر کردن تا مسائل کوچک تر و جزئی This company need to play forward and focus on sustainability, rather than just ...
مرتبط ، ربط داشتن با
as if you were taking stock of your life, judging it. انگار داشتی زندگیت را دوباره ارزیابی می کردی، قضاوتش میکردی
It's taken a lot out of me این خیلی از انرژیک رو گرفت
عادت کار روزمره، راه و رسم همیشگی ( از دیکشنری بیاموز )
I’ve worked my ass off for the last five years من برای پنج سال سخت کار کردم
نمایش ، اکران
اگر glean into درباره ی یک متنی باشد می تواند به معنای زیر رو رو کردن یا با دقت فراوان خواندن اون باشد تا معنی خاصی ازش دریابیم یا حداقل چیزی ازش بفه ...
بخش ، قسمتی
I Felt my tears pool again احساس کردم دوباره اشک در چشمانم جمع شد ( تکه ای از کتاب the light we lost )
سرخوش ، سرمست We all partied afterward, high on the rush of the adrenaline that comes from winning. بعد از اون ما مهمانی برگزار می کردیم، خوشحال و ...
اعتراف کن
برپا کردن، برگزار کردن
هم صحبت شدن ، صحبت کردن
You are full of shit داری چرت و پرت میگی ( و معمولا در زمانی که کسی حرف خیلی بد و ناراحت کننده گفته است )
موافق نبودن ، اختلاف داشتن ( مثلا بین دو نفر )
Get a bad rap اسمش بد در رفته
روز ها ، زمان ها ، دوران There is a tide that زمان هایی وجود دارد که . . .
بد حرف زدن ، توهین کردن به کسی ، لاس زدن
انجام یک سری کار های دشوار برای رسیدن به هدف ، هفت خان رستم را طی کردن
بدون فکر میتونم بگم که . . . ( وقتی درباره ی چیزی که مطمئن باشی چه جوابش بله چی نه میتونی بگی )
ولگردی ( گذراندن وقت با دوستان در بیرون )
دوستمون جواب درست داده بود این جمله زمانی می آید که یک نفر از ما بپرسد چطوری و ما در جوابش می توانیم این عبارت را استفاده کنیم مثلاً How are you? Exc ...
مقاومت ( مثلاً در برابر چیزی )
به طور مصمم
Shallow sleep خواب سطحی
سرکارگر
شعار دادن
He panned the phone around the villa او گوشی را در اطراف ویلا چرخاند