پیشنهادهای S.Ara (١٦٢)
طرف کسی را گرفتن پشت کسی درآمدن
تنظیم هیجانی
باورهای هسته ای باورهای بنیادین
حواست را به . . . بده
حواست را به . . . بده
حواست را به . . . بده
کاهش تنش و استرس فشار را از روی چیزی برداشتن
بروز دادن ابراز کردن
گرفتار شدن در اسیر شدن در گیر افتادن/گیر کردن در
میدان دادن
طفلکی
دانایی آگاهی
زور بازو به نقل از هزاره: زور حیوانی - زور جسمانی
کنار گذاشتن دست برداشتن از دست کشیدن از رها کردن
دست خودم نیست
جانکاه
غیبگو دارای قدرت تله پاتی
چیزی را محکم تر گرفتن حلقه را بر کسی تنگ تر کردن
از نزدیک تجربه کردن تجربه ی ملموس
همه جانبه قابل بسط
این فقط یه نمونه شه. . . مشتی از خروار تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
این فقط یه نمونه شه. . . مشتی از خروار تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
نشان دادن اقرار کردن اعتراف کردن
لباس های آماده و بازاری که سفارشی دوخته نمیشوند.
پیش از این چندی پیش
حساس و زود رنج
علّاف بودن علّاف چرخیدن/ گشتن
از کسی نافرمانی کردن
بازار تره بار
تبلیغ دینی و مذهبی
بدون هیچ ملاحظه ای با بی فکری تمام با بی احتیاطی از روی غفلت
مهمل گو چرندباف
اشکالی نداره
تیپ و قیافه
در متون توسعه ی فردی ( به شکل فعل ) به معنای پذیرا بودن
مراقبه
محتاط بودن در اعمال یا گفتار ، اغلب برای جلوگیری از ایجاد آسیب یا توهین
رودخانه ی خشک که فقط در زمان سیل از آب پر می شود
به معنای کند و کاو کردن در یک مشکل به صورت لایه به لایه و جزئی نگر، تا به طور کامل درک کنید که چه چیزی باعث آن شده است.
برای بیان اینکه چیزی کاملاً با چیز دیگری متفاوت است از سوی دیگر از طرف دیگر در مقابل
به طور غیرمنتظره فکری به ذهنم رسید یا چیزی را متوجه شدم
دو سر بُرد
به دور از قضاوت
فرض را بر این می گذاریم که. . .
آگهی نویسی
( شخص ) تربیت کردن ( دستگاه ) تنظیم کردن طبق فرهنگ هزاره
شغل جانبی فعالیتی که فرد در کنار شغل اصلی خود انجام می دهد
پیشنهادِ قیمت دادن موقع خرید چیزی
مشتری احتمالی