تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی ثباتی شغلی= job displacement جایگزینی نیروی انسانی با ماشین

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختلاف نظر داشتن The policymakers remain devided over it. سیاستگذاران هنوز در مورد آن اختلاف نظر دارند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلاحات ظاهری یعنی در ظاهر به نظر میاد که اصلاحاتی صورت گرفته، در صورتی که واقعا کاری انجام نشده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن اهمیت زمان معنا و مفهوم خودش رو از دست می ده = the clock seizes the matter کنترل زمان از دستت خارج می شه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I reckon I know the answer فکر می کنم جوابش را بدونم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورشکستگی مالی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمک گرفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حواس پنجگانه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمک گرفتن متوسل شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

موثر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدیع نغز نوآفرید تازه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به شدت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استفاده از ترفند یا یا راهی ناصادقانه برای رسیدن به خواسته ی خود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

مقصر دانستن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوء قصد کننده ضارب تروریست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش بر آب شدن دسیسه

پیشنهاد
٠

conspiracy gone awry

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کسب محبوبیت محبوبیت به دست آوردن مورد توجه دیگران قرار گرفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفر سوم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استاد سیاست های جنگی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( به عنوان عامل کاری ) شناخته شدن

پیشنهاد
٠

سگدو زدن برای یک لقمه نان از صبح تا شب جان کندن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بار گران به دوش کشیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تقسیم وظایف کردن مسئولیتی را به دیگران محول کردن اختیار کاری را به شخص دیگری دادن به عنوان نماینده و شخصی که برای تصمیم گیری از طرف گروهی از افراد، ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

چطور؟ چگونه؟ از چه طریقی؟ However did you get the book چطوری کتاب رو به دست آوردی؟

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درس عبرت دیگران کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روز ابلهان ( به فرانسوی: la journe des Dupes ) نام روزی است در نوامبر 1630 که در آن دشمنان کاردینال ریشلیو به اشتباه تصور کردند موفق شده اند لوئی سیز ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهر چزنا در شمال مرکزی ایتالیا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

به ستوه آمدن رنجیده شدن به تنگ آمدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رئیس انبار آذوقه ی ارتش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

تقصیر را گردن دیگران انداختن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

آلت دست ملعبه بازیچه

پیشنهاد
٠

کمیته فعالیت های غیرآمریکایی مجلس نمایندگان یک کمیته تحقیقاتی از مجلس نمایندگان ایالات متحده بود که در سال ۱۹۳۸ برای تحقیق در مورد خیانت و فعالیت ها ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

divert public انحراف اذهان عمومی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بازیگری همذات پنداری بسیاری از بازیگران حرفه ای برای خلق اشک های واقعی به عمق احساسات شخصیت خود نفوذ می کنند. این تکنیک، �بازیگری مِتُد� ( Method Act ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که قلب و زبانش یکی است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش پا افتاده بی اهمیت عادی قدیمی از مد افتاده منسوخ دمده ور افتاده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

saucy words کلمات زشت و رکیک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقت را غنیمت شمردن از زمان نهایت استفاده را بردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرنوشت را نمی توان تغییر داد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

تصمیمی است که گرفته شده و تغییر نمی کند. این عبارت به دوران روم باستان بازمی گردد. در آن زمان، معمولا از سکه ها برای تصمیم گیری استفاده می شد. سکه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که وانمود می کند ظرفیت شوخی را دارد کسی که تظاهر می کند آدم شوخ طبعی است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کوره در رفتن بر سر خشم آمدن به شدت عصبانی شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

غیر حرفه ای

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با خیال راحت با فراغ بال مسالمت آمیز

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خلاف واقعیت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آنکونا واقع در ایتالیا، یکی از بنادر اصلی دریای آدریاتیک و مرکز اصلی اقتصادی و جمعیت شناسی منطقه است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جامه دار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاج نگهدار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قلنبه نویس استفاده از کلمات نخراشیده و نتراشیده نوشتن متن سنگین

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتخاب بین بد و بدتر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جان خود را به خطر انداختن سر خود را به باد دادن در معرض خطر قرار گرفتن خطر کردن ریسک کردن اقدام به عملی که احتمال خطر در آن وجود داشته باشد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ابراز نارضایتی کردن گله گردن گلایه کردن شکایت کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روح زمانه ( به آلمانی: Zeitgeist ) واژه ای است فلسفی از زبان آلمانی که خود برگرفته از زبان لاتین ( به لاتین �genius saeculi� ) است. این عبارت آلمانی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

desperate for attention تشنه ی توجه محتاج توجه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

رو به زوال رو به مرگ رو به موت در حال انقراض

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باور دروغین/ کاذب باور ساختگی شبه باور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عبارت دقیق تر به معنای واقعی کلمه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Be noticed متوجه حضور کسی/چیزی شدن مورد توجه دیگران قرار گرفتن دیده شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشت گوش انداختن کارها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیاده گویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

راضی نگه داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوراندن سم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صاحب پست و مقام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلم سلیس و روان نویسنده = powerful pen

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیستم پستی واژه کوریر ( Courier ) به معنای پیک است و به شخص یا سازمانی اطلاق می شود که مرسوله های حاوی انواع کالا و اسناد را از مکانی به مکان دیگر جا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اوج عصبانیت در اوج خشم از شدت عصبانیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توان خود را دوباره باز یافتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ویژگی بارز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ظاهر شدن در لباس. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسب دانش از طریق کتاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جو گیر شدن تحت تاثیر قرار گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هالو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در بوق و کرنا کردن و جار زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لذت انتظار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک کلمه در این مورد حرف نزن. سکوت کن. راجع به این موضوع با هیچ کس حرف نزن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قول حمایت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میانجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عرصه را بر کسی تنگ کردن کسی را تحت فشار گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر سر دو راهی گیر افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست نیافتنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست یافتنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال نزدنی تکرار نشدنی بی مثال بی بدیل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرد بی ادبی که وانمود می کند سرشار از ستایش، مهربانی یا علاقه نسبت به طرف مقابل است، اما آشکارا دروغ می گوید. سالوس کاسه لیس مجیز گو متملق چاپلوس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوژه ی داغ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به دنبال جلب رضایت بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرد پرخاشگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

التیام یافتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی کردن سرمایه ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متواضعانه ساده بی آلایش فروتنانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

conartist ring شبکه ی کلاهبرداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

افراد مار صفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاهکار اصلی مهمترین و معروفترین اثر هنری یک هنرمند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار فراتر از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از نگاه کسی پنهان ماندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم تنگ چشم ژاپنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گنده دماغ پر افاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر افاده گنده دماغ متکبر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با افاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماهی نمک سود شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر از تن کسی جدا کردن

پیشنهاد
٠

down pat stick in mind

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ملکه ی ذهن شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آزادی عمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مبهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیش بینی نشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عصاره ی ناب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خویشتن داری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اختلال عصبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جوانک جوان کم سن و سال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بلاتکلیف پا در هوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معلق نگه داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در گذشته ای نه چندان دور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در قرن شانزدهم، دنیای نو یا قاره ی جدید که منظور همان قاره ی آمریکای امروزی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جنون گل لاله جنون گل لاله یا تولیپ مانیا داستان یک کلاهبرداری مالی است که در قرن هفدهم، درست زمانی رخ داد که سرمایه گذاران هلندی برای کمیاب شدن این گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرقه مانند پیروان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حضور و عدم حضور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دادگر عادل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در سایه ی زیر سایه ی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دور و نزدیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیاکو دیااُکو بنیانگذار و نخستین پادشاه حکومت ماد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیری نمی پایید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعطای قدرت مطلق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قوم ماد مردم سرزمین ماد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرزمین ماد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از بندگی رهانیدن دیگر از کسی اطاعت نکردن از اسارت نجات دادن از زندان فرار کردن خلاصی از یوغ دشمن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باز پس گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوباره سراغ چیزی رفتن بازگرداندن عودت دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عکس این قضیه هم صادق است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوازنده ی دوره گرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در جمع حضور نداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر سر دار طناب دار به گردن کسی بودن آب از سر کسی گذشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نزدیک خود نگه داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ذره ذره بلعیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستاوردهای جنگی

پیشنهاد
٠

breathing space

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اولویت اصلی مهمترین اولویت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ده فرمان الهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی عرضه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اجابت مزاج قضای حاجت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وحشیانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَه چه نفرت انگیز!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موزه ی ملی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تا به امروز هنوز تا به حال تا این زمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایالت خود مختار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرباز صفر

پیشنهاد
٠

بی اندازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

همیشگی تغییر ناپذیر قطعی تثبیت شده پایدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

dishonest دو دوزه باز دو رو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مایه ی شرمساری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درست از آب در آمدن ( نقشه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نگاه سرسری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوش ترکیب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هدفمند خودخواسته تعمدی بر اساس انتخاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مصون ماندن از خطرات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر در آوردن از رازهای مخفی دیگران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرنوشت خود را به خطر انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساز و کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سختی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تشکیلات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تکیه گاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیاست کشور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

restore the power قدرت از دست رفته را برگرداندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طور جدی دست به کار شدن رسما دست به کار شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کم دل و جرات ترسو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انزوا طلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گرایش پیدا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

take pity

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرایتور کلانتر یا قاضی عالیه در زمان روم باستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افراد بد شانس افراد بد اقبال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناقل بیماری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اهل رویا پردازی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به چنگ آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نمونه

پیشنهاد
٠

Words are a dime a dozen

پیشنهاد
٠

حرف باد هواست.

پیشنهاد
٠

نرود میخ آهنین در سنگ یاسین در گوش خر خواندن آب در هاون کوبیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعمال فشار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارتی بازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به ناگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به انتظاز فرصت مناسب ماندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از کسی رویگردان شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با زحمت زیاد و عرق جبین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دور بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از صفر تا صد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جایگاه سلطنتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روی صندلی نشستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

It's doesn't make sense = با عقل جور در نمی آید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از خوشحالی سر از پا نشناختن به وجد آمدن در پوست خود نگنجیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بالطبع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عزلت نشین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جای نامتعارف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشان افتخار گردن آویز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با قطعیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی احساس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

you can refer to the best people or things in a group as the cream of it قشر ممتاز گروه یا جامعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قشر ممتاز جامعه یا گروه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حرکات موزون ( برای اطمینان از سانسور نشدن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر رنگ تر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پشتوانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زندگی دوباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افراط گونه

پیشنهاد
١

به حاشیه رفتن دور شدن از مرکز توجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسب و کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با آغوش باز پذیرفتن به استقبال چیزی رفتن

پیشنهاد
٠

یک سر و گردن بالاتر از افراد عادی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَبَر انسان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیبارویان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهمترین نکته این است که. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثل آهنربا جذب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روزنه ی امیدی در تاریکی مطلق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سراسر کشور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

صید کردن ( در دریا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر قابل شمارش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم برقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شتابزده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آغاز رفاقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

!What generosity = چه سخاوتی!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مستقر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از بخت بد خود شاکی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای بخت بد خود گریستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آجرچینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قیافه ای جدی به خود گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشیا نادر و عجیب و غریب ( در موزه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انگشت نمای خلق شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یادتان باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به جان خریدن تهمت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرکز توجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاص بودن، متفاوت بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هیچ شمرده شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

اهمیت ندادن و نادیده گرفتن چیزی یا کسی، چون فکر می کنید همیشگی هست، مثل هوا برای نفس کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرض کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مبارزه را باختن و عرصه را به حریف واگذار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اذهان عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با چنگ و دندان محافظت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مورد مشابه دیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسوه ی صداقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

dishonesty

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عدم صداقت

پیشنهاد
٠

لکه دار کردن شهرت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حل اختلافات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

از کسی سبقت گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از تاب و توان افتادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حضوری پر رنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مردک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مردک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نور چشمی سوگلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

عصای جادویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فاجعه به بار آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنگ محک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پستو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عدم توانایی تشخیص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

secret recesses = زوایای پنهان ( شخصیت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شایعه پراکنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Taking a high road in debate= در مشاجرات راه اخلاقی را در پیش گرفتن و مودبانه رفتار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بذر تردید کاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شهرتی دست و پا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شهرت کسب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جان و مالمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جان ومال= goods and lives

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به قول، به گفته ی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به سخره گرفتن

پیشنهاد
٠

لرزه بر اندام کسی انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حلق آویز کردن به معنای کشتن فرد با بستن طناب دور گردن و برداشتن تکیه گاه از زیر پاها به طوری که در هوا آویزان شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از او درخواست مشورت می کردند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشگوی ( کاهن ) معبد دلفی در اساطیر یونان آمده است که آپولو پس از کشتن اژدها یا مار پیتون، محافظ چشمه ی کستالیان در شهر دلفی، معبدی در همان محل برپا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جان سالم به در بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اراده ی الهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موضع گرفتن نسبت به کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حرف زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کم گویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فقط و فقط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

talking at length

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

روده درازی. پر حرفی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عهد بستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گریز ناگهانی از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نترس و بی باک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

His name evoked awe = نامش لرزه بر اندام می انداخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به مذاق کسی خوش آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در همین گیر و دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پا به سن گذاشتن= grew older

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاربلد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکرنگ شدن با گروه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحمل ناپذیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

In one gesture= در یک حرکت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرپوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بزنگاه زندگی. حساس ترین و تاثیر گذار ترین لحظه ی زندگی هر فرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوران بدی رو گذروندم= I had a terrible time of it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمام امور را به دست گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرد ریز نقش=A wispy man

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به کُل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرت کردن حواس از اصل موضوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قیدش را زد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خصومت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

او 35000 دلار به بانک محلی حواله کرده بود=He had the $35, 000 wired to a local bank

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ژست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وضعیت جسمانی خوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به مکتب فلسفی که با خود نوآوری به همراه داشته باشد نحله گفته می شود. مثال:نحله های روشنفکری در ایران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

غیرشفاف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چیزی نگذشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

A. D = پس از میلاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیرون کشیدن از آب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وزیر خزانه داری، وزیر دارایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توصیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مسائل موضوعات پدیده ها مطالب شرایط رویدادها راهها کارها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نیت خیر داشتن= act out of goodness

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به همین نحو

پیشنهاد
١

از وقتی یادم می آید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطای بقا

پیشنهاد
٠

تمرکز بر بازمانده ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرانجام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی قید و شرط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

لحظه ی سرنوشت ساز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در تیم ورزشی: خط خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انگار نه انگار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( ماشین ) قراضه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلقل زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قربانگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نعره کشیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشغال عوضی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم رذل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طفل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کار بلد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

I was surrounded Payam and twins. = پیام و دوقلوها دوره ام کرده بودند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

it will swallow you whole= تو رو درسته قورت میده.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

to the side by the stairwell= گوشه ی راه پله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اصالت خون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

I was spooked= مثل سگ ترسیده بودم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

بهتر برانداز کردن، وارسی کردن، دقیق تر دیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

You’ll live to regret it. = در آینده پشیمان خواهید شد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

My days of tracking bad guys are over= دوران معاشرتم با افراد ناجور به سر رسیده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

It was very anti - climatic. = اصلا چنگی به دل نمی زد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پرکلاغی ( برای مو )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تدریس خانگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تدریس خانگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

moral enemy= دشمن خونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

be about to do something در شرف انجام کاری بودن We were just about to leave when Jerry arrived داشتیم می رفتیم که �جری� رسید.