پیشنهادهای Bryan Fury (٩,٣٩٨)
پادشاه ماتریکس / ارباب سیستم ( کسی که به نظر می رسه سیستم یا واقعیت ساختگی رو کنترل می کنه یا بهش مسلطه ) - Noun Phrase He thinks he is the king of t ...
محقق یا پژوهشگرِ تفکرات رِدپیل ( کسی که این ایدئولوژی رو به شکل جدی، شاید آکادمیک یا انتقادی، مطالعه می کنه ) - Noun Phrase The academic became a red ...
اینکه آلفایی یا بتا مهم نیست؛ فقط شکست رو قبول کن / بی خیال این حرفا شو، باختی - Phrase / Interjection Stop arguing about alpha or beta just take the ...
یه ترکیب اسلنگ اینترنتیه و معنی رسمی نداره. معنی هاش از ترکیب "Juicehead" ( کسی که استروئید مصرف می کنه، معمولاً بدنساز ) و "Sigma" ( تیپ شخصیتی مردا ...
خشم ناشی از تفکرات رِدپیل / عصبانیتِ رِدپیلی ( عصبانیت شدید ناشی از پذیرش دیدگاه های خاص و اغلب ضد زن یا ضد فمینیستی درباره جامعه و روابط، بعد از به ...
مغزِ سیگما مِیل / طرز فکر یه مرد سیگما ( اشاره به نحوه تفکر خاصی که به تیپ شخصیتی "مرد سیگما" نسبت داده می شه: مستقل، درونگرا، خارج از چارچوب های اجت ...
این ترکیب یه اسلنگ خیلی خاص اینترنتیه و معنی مشخص و رسمی نداره. معنی هاش بر اساس ترکیب دو کلمه "Sigma" ( که به تیپ شخصیتی مردانه مستقل و درونگرا اشار ...
باید بری بیرون یه هوایی بخوری / باید به دنیای واقعی برگردی ( اصطلاح اینترنتی، یعنی بیش از حد آنلاین بودی یا درگیر مسائل مجازی شدی و باید با دنیای واق ...
قربانیِ دامِ توجه جنسی / قربانیِ عکس یا پست تحریک آمیز ( کسی که گولِ یه پست جذاب یا تحریک آمیز رو خورده و بهش واکنش نشون داده ) - Noun Phrase He comm ...
ساکن زیرزمین / زیرزمین نشین - Noun The basement dweller pays rent on time آدم علاف و بی عار که تو زیرزمین خونه ننه باباش زندگی می کنه ( عامیانه، تحق ...
جنگجوی ناشناس / مبارز مخفی - Noun Phrase The spy was an incognito warrior behind enemy lines کسی که پنهانی مبارزه می کنه ( مثلاً با بیماری یا مشکلات ...
آدمی که شدیداً به پورنوگرافی و خودارضایی معتاده ( اسلنگ اینترنتی، توهین آمیز ) - Noun He spends all day watching porn they call him a coomer آدم حقی ...
مهارت بالا با دست راست ( در ورزش، مبارزه و غیره ) - Noun Phrase The boxer has a strong right hand game مهارت بالا در خودارضایی با دست راست ( خیلی عا ...
اشتباه یا فراموشی لحظه ای، هنگ کردن مغز، سوتی دادن ( در حرف یا فکر ) ، وقفه ذهنی موقت - اسم / اصطلاح ( Idiom ) I had a brain fart and forgot her nam ...
دیگر حواسم نبود، تمرکزم را از دست دادم - عبارت / جمله He kept talking but my brain just checked out مغزم هنگ کرد، ذهنم دیگر کار نمی کرد ( به خاطر خس ...
همان همیشگی، مثل همیشه، هیچ خبر تازه ای نیست، تغییر خاصی نکرده - اصطلاح ( Idiom ) / عبارت How have you been Same old same old وضعیت تکراری و بدون تغ ...
( صدایی که برای ابراز بی تفاوتی، عدم علاقه، یا ناامیدکنندگی جزئی به کار می رود ) اِهِم، بدک نیست، چنگی به دل نمی زند، فرقی نمی کند - حرف ندا ( Interj ...
مغزم قفل کرده، مخم سوت کشیده، خیلی خسته ام ( ذهنی ) ، دیگر نمی توانم فکر کنم، مغزم کار نمی کند - اصطلاح ( Idiom ) / عبارت After studying all night my ...
دیگر برایم مهم نیست، فراموشش کرده ام، دیگر ناراحت نیستم، از سر من افتاده ( در مورد یک رابطه تمام شده، یک اتفاق بد، یا احساسات منفی ) - عبارت / جمله W ...
با قدرت عمل کردن، ترکوندن، قاطعانه و موفقیت آمیز عمل کردن ( به ویژه در رقابت یا مقابله با مخالفان ) ، لت و پار کردن و اسامی را ثبت کردن ( برای نشان د ...
سنتی، قدیمی، به سبک قدیم، مربوط به گذشته - صفت / اسم My dad prefers old school rock music He has an old school mentality about work طرفدار روش ها یا ...
مثل مرد تحمل کردن، شجاعانه پذیرفتن ( چیزی ناخوشایند، درد، مجازات یا انتقاد ) بدون شکایت یا نشان دادن ضعف - اصطلاح ( Idiom ) / عبارت فعلی He lost the ...
خاک روش بمال ( یعنی بی اهمیت است ) ، چیز مهمی نیست، سخت باش، ناله نکن ( معمولاً برای گفتن به کسی که آسیب جزئی دیده تا آن را نادیده بگیرد ) - اصطلاح ( ...
چیزی که درست کار می کند را تغییر نده، به چیزی که سالم است دست نزن - اصطلاح ( Idiom ) / ضرب المثل ( Proverb ) The old software works fine so if it ai ...
تحمل کردن ( چیزی ناخوشایند یا سخت ) بدون شکایت، دندان روی جگر گذاشتن، کنار آمدن با وضعیت بد - فعل عبارتی ( Phrasal Verb ) / اصطلاح ( Idiom ) Life is ...
این یه چیز مردونه است، مربوط به مردهاست ( برای توضیح رفتاری که مختص مردان تلقی می شود یا برای زنان قابل درک نیست ) - اصطلاح ( Idiom ) I don't unders ...
این یه چیز دخترونه است، مربوط به دخترهاست ( برای توضیح رفتاری که مختص دختران/زنان تلقی می شود یا برای پسران/مردان قابل درک نیست ) - اصطلاح ( Idiom ) ...
( یک زن ) تو را کاملاً تحت کنترل خود درآورده است، تو را مطیع خود کرده است، افسارت دست اوست ( معمولاً به صورت تحقیرآمیز یا شوخی ) - اصطلاح ( Idiom ) / ...
او از زنان قوی می ترسد، از زنانی که اعتماد به نفس دارند، مستقل یا قاطع هستند، احساس تهدید یا ناراحتی می کند - جمله / عبارت وصفی Some believe he avoid ...
مثل دخترها پرتاب می کنی ( معمولاً به عنوان توهین یا تحقیر برای اشاره به ضعف یا عدم مهارت در پرتاب کردن، بر اساس کلیشه های جنسیتی ) - عبارت فعلی / اصط ...
پسر است دیگر، اقتضای سن شان است ( برای توجیه شیطنت، رفتار پر سروصدا یا ناپخته پسران یا مردان جوان ) - اصطلاح ( Idiom ) He broke the window playing b ...
مرد باش، قوی باش، شجاعت به خرج بده، خودت را جمع و جور کن ( و با سختی روبرو شو ) - فعل عبارتی ( Phrasal Verb ) He needs to man up and face his proble ...
مردی با خصوصیات یا علایق کلیشه ای مردانه - عبارت وصفی / عبارت اسمی He loves sports and cars just a typical guy فردی که رفتارهای رایج یا قابل پیش بین ...
دختری با خصوصیات یا علایق کلیشه ای دخترانه - عبارت وصفی / عبارت اسمی She loves shopping and romantic movies just a typical girl فردی که رفتارهای رای ...
ارزیابی یا سنجش حس و حال، جو، یا وضعیت عاطفی یک فرد یا موقعیت - عبارت اسمی / اصطلاح عامیانه ( اینترنتی ) The manager did a quick vibe check before s ...
اهداف اکیپی، آرمان های یک گروه دوستانه ( الگوی مطلوب برای ظاهر، روابط یا فعالیت های یک گروه دوستانه که مورد تحسین و آرزوی دیگران است ) - عبارت اسمی / ...
جوک خودمانی، شوخی خصوصی ( که فقط افراد خاصی معنی آن را می فهمند ) - اسم / عبارت اسمی They were laughing about an inside joke لطیفه یا نکته ای که فقط ...
آدم واقعی و اصیل، آدم حسابی ( فردی صادق، قابل اعتماد و با شخصیت خوب ) - اسم / عبارت اسمی / اصطلاح عامیانه He helped me when I was broke hes a real on ...
فوق العاده وفادار و حامی ( تا پای مرگ/در هر شرایطی ) ، پایه ی ثابت - اصطلاح ( Idiom ) / صفت She is ride or die for her friends no matter what یار یا ...
نادیده گرفته شدن، فراموش شدن، از قلم افتادن، مورد غفلت واقع شدن ( به ویژه در یک سیستم، سازمان یا فرآیند ) - اصطلاح ( Idiom ) Many important details ...
شیرین کردن ( حرف، خبر و غیره ) ، لاپوشانی کردن، ماستمالی کردن، بزک کردن ( برای پنهان کردن حقیقت ناخوشایند ) ، تعدیل کردن ( حقیقت تلخ ) - فعل عبارتی ( ...
جا زدن ( به خاطر ترس ) ، ترسیدن و کنار کشیدن، از سر ترس کاری را انجام ندادن - فعل عبارتی ( Phrasal Verb ) He was going to ask her for a date but he ...
خیلی باهوش نیست، چندان تیزهوش نیست، کم هوش، کندذهن ( برای توصیف فردی که هوش یا درک بالایی ندارد ) - اصطلاح ( Idiom ) He means well but he is not the ...
آدم مارموز، شخص خائن و دورو که وانمود به دوستی می کند، دشمن در لباس دوست - اصطلاح ( Idiom ) / اسم He seemed trustworthy but he was just a snake in th ...
پرخوری کردن، لمباندن، با ولع زیاد غذا خوردن ( معمولا به مقدار زیاد و بدون توجه به آداب ) - فعل عبارتی ( Phrasal Verb ) We totally pigged out on pizz ...
پنیری، شبیه پنیر ( از نظر بو، مزه یا بافت ) - صفت These old shoes have a cheesy odor چیپ، مبتذل، بی کیفیت، لوس، احساساتی ( به شکلی اغراق آمیز و تصنع ...
دیوانه، مجنون، کاملاً خل - اصطلاح ( Idiom ) He talks to himself all day hes mad as a hatter بسیار عجیب و غریب، نامتعارف - اصطلاح ( Idiom ) Her ide ...
مورد علاقه من نیست، به سلیقه من نمی خورد، برای من جالب نیست - اصطلاح ( Idiom ) Classical music is not my cup of tea
زبانت را موش خورده؟، چرا حرف نمی زنی؟، لال شدی؟ ( برای پرسیدن علت سکوت غیرعادی کسی ) - اصطلاح ( Idiom ) Why are you so quiet cat got your tongue سا ...
بی اثر، بی فایده، بدون اینکه تأثیری بگذارد ( معمولاً در مورد انتقاد، توهین یا مشکلات ) - اصطلاح ( Idiom ) Criticism rolls off him like water off a d ...