Bryan Fury - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reverse cowgirl: کاورگرل معکوس - اسم They tried the ...

جدید ٦ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lazy doggystyle: حالت سگی راحت ( اصطلاح عامیانه ) - ...

جدید ٦ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٨ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zionism: صهیونیسم ( جنبشی سیاسی برای ایجاد و ...

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mud: گِل ( خاک خیس ) The children playe ...

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lanista: لانیستا - اسم The lanista trained g ...

٦ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self compassion: ( روان شناسی ) خود دلسوزی/ شفقت به ...

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dilf: ( عامیانه ) مخفف Dad I'd Like to F ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

watermelon stereotype: کلیشه هندوانه - اسم The watermelon ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

voce: صدا - اسم ( ایتالیایی ) "In voce v ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apple cart: برنامه ها - اسم I hate you, why do ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cafos: عملیات متمرکز تغذیه حیوانات - اسم C ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

g8: گروه هشت - اسم The G8 summit discus ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ocean acidification: اسیدی شدن اقیانوس - اسم Ocean acidi ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ice melting: ذوب شدن یخ - اسم Ice melting is a m ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

freshwater depletion: کاهش آب شیرین - اسم Freshwater depl ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

food crisis: بحران غذا - اسم The drought led to ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

silent tsunami: سونامی خاموش - اسم "Silent Tsunami" ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hegemonic capitalism: سرمایه داری هژمونیک - اسم Some scho ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ecological crisis: بحران زیست محیطی - اسم Climate chan ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transition from capitalism: گذار از سرمایه داری - اسم The trans ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

water treatment plant: تصفیه خانه آب - اسم The city's wate ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

global food system: نظام غذایی جهانی - اسم The global f ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

myrmecophile: مورچه دوست - صفت Ants are a highly ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drunkalogue: مستی نامه - اسم ( غیررسمی، طنز ) H ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lomechusa pubicollis: سوسک لومکوزا پابلیکولیس - اسم ( نام ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overtraining syndrome: سندرم تمرین زدگی - اسم Overtraining ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fit of joy: از خوشحالی در پوست نگنجیدن - عبارت ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heroic therapy: درمان قهرمانانه - عبارت Heroic ther ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hormesis: هورمسیس - اسم ( یک اصطلاح علمی ) H ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go dark mode: تغییر به حالت تیره - فعل I always g ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warrior mindset: ذهنیت جنگجو - اسم He has a warrior ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zionism: صهیونیسم ( جنبشی سیاسی برای ایجاد و ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tasnif: تصنیف - اسم The singer performed a ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

injustice sensitivity: حساسیت به بی عدالتی - اسم He has a ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard sex: سکس خشن - عبارت اسمی Some people ar ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard cock: آلت تناسلی شق و سفت - عبارت اسمی He ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self binding: خودمهار - صفت The new law is self - ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wax pen: قلم ویپ ( برای مصرف عصاره های غلیظ ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

info dumper: کسی که حجم زیادی اطلاعات می دهد - ا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gentle guitar: نوازندگی گیتار ملایم - صفت He playe ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overexplainer: کسی که بیش از حد توضیح می دهد - اسم ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knowledge enthusiast: مشتاق دانش - اسم He's a knowledge e ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

excited learner: یادگیرنده مشتاق - اسم He's an excit ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vanity car: ماشین برای خودنمایی - اسم He bought ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

epigenetic changes: تغییرات اپی ژنتیک - اسم Stress can ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

filtered life unfiltered problems: زندگی فیلتر شده، مشکلات فیلتر نشده ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all gucci on the ‘gram all walmart in real life: "همه چی گوچی" در اینستاگرام، "همه چ ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hashtag hustler but still broke: هشتگ بازِ سخت کوش اما همچنان بی پول ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social validation: تایید اجتماعی - اسم Many people see ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social comparison: مقایسه اجتماعی - اسم Social compari ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dopamine reward loop: چرخه پاداش دوپامین - اسم Social med ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insta vs reality: اینستاگرام در مقابل واقعیت - اسم Th ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social media flexer: خودنمایی کننده در شبکه های اجتماعی ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

highlight reel life: زندگیِ هایلایت شده - اسم Their Inst ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

livingmybestlie: دروغگویی به سبکِ "زندگی در بهترین ح ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

instagram rich real life broke: ثروتمند اینستاگرامی، فقیر در زندگی ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

renting the lifestyle: اجاره کردن سبک زندگی - اسم They're ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

champagne life on a beer budget: زندگی لاکچری با بودجه کم - اسم She' ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

posting like a boss living like an intern: پُست گذاشتن مثل یک رئیس، زندگی کردن ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

filter fiend: معتاد به فیلتر ( در شبکه های اجتماع ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insta famous but broke: معروف اینستاگرامی اما بی پول - اسم ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

business illiterate: بی سواد تجاری - صفت A business illi ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financially illiterate: بی سواد مالی - صفت Many people are ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

penny wise pound foolish: شاه خرجِ خرده ریز - اصطلاح He's pen ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a clueless business owner: صاحب کسب و کار بی اطلاع - عبارت اسم ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a walking financial disaster: فاجعه مالی متحرک - عبارت اسمی ( اغر ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oblivious fool: احمقِ غافل - اسم He's an oblivious ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gossipy and petty: فضول و کم اهمیت - صفت She's gossipy ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

daydreamer not a doer: خیال بافِ بی عمل - اسم He's a daydr ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fake sophistication: ظاهرسازی - اسم Her elegance was jus ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outshined by employees: تحت الشعاع کارمندان قرار گرفته - صف ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

torture porn: پورن شکنجه - اسم Torture porn is a ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spit play: تف بازی - اسم ( یک فتیش جنسی ) Spi ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slap porn: پورن سیلی زنی - اسم ( رایج ترین ) ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sissification: زن صفتی - اسم ( اغلب توهین آمیز ) ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

master slave play: نمایش ارباب و برده - اسم ( اشاره به ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

triple penetration: سه سوراخه - اسم ( وقتی سه مرد هم زم ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double penetration anal: دخول دوگانه مقعدی - اسم ( توصیفی و ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a train wreck in slow motion: فاجعه تدریجی - اسم ( استعاره ) His ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double pussy penetration: دخول دوگانه واژنی - اسم That actres ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jizzrag: دستمال جق - اسم ( بسیار توهین آمیز ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no learning curve: بدون منحنی یادگیری - عبارت اسمی Thi ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dacryphilia: گریه دوستی - اسم ( یک نوع فتیش جنسی ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extreme porn: پورن خشن - اسم Some people are into ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meat puppet: عروسک گوشتی - اسم ( تحقیرآمیز ) He ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

earth science: علوم زمین - اسم Earth science studi ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god's gonna cut you down: مجازات الهی - اصطلاح/عبارت God's go ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark country: کشور تاریک ( از نظر فیزیکی ) - ترکی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brig: ( در کشتی های قدیمی ) زندان - اسم T ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

original motion picture soundtrack: موسیقی متن اصلی فیلم - اسم The orig ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

singing bones: استخوان های آوازخوان ( توصیفی و مجا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crystal dream: رویای شفاف - عبارت She had a crysta ...

٢ هفته پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all right: ( عامیانه ) 1. بله/بسیار خوب/ باشه ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break up: جدایی/کات/قطع رابطه. به معنای پایا ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

act your age: ( عامیانه ) بچه بازی درنیار، بچگی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fomo: ترس از جا ماندن. FOMO ( Fear of M ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optical illusion: خطای دید/خطای بصری ( توهمی که توسط ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agency: عاملیت/نمایندگی. در علوم اجتماعی ع ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

face off: رویارویی مستقیم بین دو فرد یا دو گر ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dirtbag: ( عامیانه ) آدم کثیف/ پست.

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold your horses: اسباتو نگه دار ( کنایه و خطاب به شخ ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

osage: اوسیج ( قبیله ای از سرخ پوستان آمری ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bang bang: صدای شلیک گلوله ( بیشتر در بازی های ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

torn to pieces: تکه تکه شده - عبارت The letter was ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fly buzzes: وز وز مگس - اسم The fly buzzes were ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

full blood: اصیل - صفت A full blood racehorse ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

squaw: زن ( به طور کلی ) - اسم He has a sq ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nine one one: نهصد و یازده - عدد The address is n ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stock show: نمایشگاه دام - اسم The stock show f ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fake it till you make it: تقلیدش کن تا شکل بگیره / نقشش رو با ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مقایسه اثر بال پروانه (Butterfly E ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high ability: توانایی بالا - صفت/عبارت اسمی The t ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low ability: توانایی کم - صفت/عبارت اسمی He has ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average ability: توانایی متوسط - صفت/عبارت اسمی Most ...

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crystal clear: ( عامیانه ) 1. کاملا شفاف و بدون ا ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

escape attempt: تلاش برای فرار - اسم He made an esc ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

full body scanner: پویشگر سراسری بدن - اسم He had to g ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

survival game: بازی بقا - اسم I love playing survi ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crash mode: حالت اضطراری - اسم The airplane is ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

craving cycle: چرخه ویار - اسم I'm stuck in a crav ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gift with purchase: هدیه با خرید - اسم ( یک تکنیک فروش ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insulin spike: افزایش ناگهانی انسولین - اسم Sugar ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

free offer: پیشنهاد رایگان - اسم I signed up fo ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

traditional marketing: بازاریابی سنتی - اسم Traditional ma ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decoy effect: اثر طعمه - اسم The marketing team u ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychological sales tactic: تاکتیک فروش روانشناختی - اسم He use ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypnic jerk: پرش هیپنیک - اسم I experienced a hy ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

value added persuasion: ترغیب ارزش افزوده - اسم The salespe ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jerk sleep: تکان خوردن در خواب - اسم I experien ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

electric fence: حصار برقی - اسم The farmer installe ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well dang: "Well, dang!" عبارتی برای ابراز تعج ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the kind of people: "The kind of people" عبارتی است که ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kopi luwak: کوپی لواک - اسم Kopi Luwak is a typ ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

white truffle: قارچ دنبلان سفید - اسم White truffl ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

almas caviar: خاویار الماس - اسم Almas caviar is ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ayahuasca: آیاهواسکا - اسم Ayahuasca is a powe ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tany: کمی برنزه - صفت She has a tany comp ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gurung: گرونگ ( نام یک قوم در نپال و هیمالی ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apis laboriosa: زنبور عسل صخره ای هیمالیا - اسم Api ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

great architect of the universe: معمار بزرگ هستی - اسم The Great Arc ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mad honey: عسل روانگردان - اسم Some people con ...

٢ هفته پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

نه، "Oddity" همیشه معنای منفی ندار ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big bucks: ( عامیانه ) پول هنگفت، مقدار زیادی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one night stand: رابطه جنسی یک شبه ( سکس یک شبه بدون ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tattle: چغلی کردن. عمل گفتن به یکی از مقام ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

piece of shit: آشغال/ کثافت/ عوضی. ( برای خطاب ب ...

٢ هفته پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

availability heuristic: راه حل دم دست ( یک نوع سوگیری شناخت ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evil eye: چشم زخم. خراب شدن موفقیت های بزرگ ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ultimatum: اتمام حجت. در دیپلماسی به اخطار کت ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glory hole: سوراخ شکوهمند ( سوراخی که روی درهای ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

priming: اثر پیش زمینه ( اطلاعات مربوط به یک ...

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abbreviare: مختصر کردن - فعل ( ایتالیایی ) Dob ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opium fiend: تریاکی - اسم He became an opium fie ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hollow minded: احمق - صفت Don't listen to his word ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay off: 1. اخراج موقت یا دائم نیروهای کار ( ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trade opportunity: فرصت تجاری - اسم The new trade agr ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consistently profitable: به طور مداوم سودآور - صفت The comp ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trading rules: قوانین معاملاتی - اسم The trader f ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

visualizer: تجسم کننده, ویژوالایزر - اسم this s ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nashville: نشویل ( پایتخت ایالت تنسی آمریکا ) ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bricolage identity: هویت وصله پینه ای - اسم اشاره به ه ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

auto generated: تولید شده به صورت خودکار، تولید خود ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

discography: دیسکوگرافی، فهرست آثار ضبط شده یک ه ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kushner: کوشنر ( یک نام خانوادگی یهودی رایج ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reachin: این کلمه یک شکل غیررسمی و محاوره ای ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

light guitar: نوازندگی ارام گیتار - فعل و اسم He ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

canon ball: گلوله توپ - اسم The ship was hit by ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

neon light: چراغ نئون - اسم the bar was lit by ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull me: منو بکش - فعل pull me out of the wa ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what's up: ( اصطلاح ) چه خبر؟ اوضاع و احوال چ ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

survival mode: حالت بقا ( اسم ) After losing his ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dry fasting: روزه خشک ( اسم ) Dry fasting is a ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

water fasting: روزه داری با آب/ روزه آب ( اسم ) ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social interest: علاقه اجتماعی ( اسم ) Volunteerin ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychological muscle: قدرت روانی ( اسم ) ( اصطلاح ) Bui ...

٣ هفته پیش

مدال‌های Bryan Fury