پیشنهاد‌های مصطفی اعتبارزاده (٤٣١)

بازدید
٦٨٨
تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

از بغل، کناری

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "Great minds!" به تنهایی معمولاً شکل کوتاه شده ی این جمله ست: "Great minds think alike!" یعنی: �ذهن های بزرگ مثل هم فکر می کنن!� یا خودمونی تر ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

اعصابم رو خورد می کنه

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبارت end up with بسته به جمله و زمینه، چند معنی مختلف داره، ولی همشون به یه ایده ی کلی برمی گردن: در نهایت رسیدن به چیزی یا ماندن با کسی ( چه بخوای ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

گم و گور کردن I mislaid a shoe. یک لنگه کفشم رو گم و گور کردم.

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مریضی گرفتن از کسی catch something from someone مبتلا شدن به چیزی از طرف کسی ( مثلاً سرماخوردگی، ویروس و. . . ) I caught a cold from my brother. ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

ظلم کردن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

�تصمیم قطعی گرفتم برای. . . � "I've settled on my choice of career path: cleaner. " واژه ی settled به معنی تصمیم قطعی گرفتن یا به نتیجه نهایی رسیدن ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خالص ترین، بنیادی ترین یا اصلی ترین ماهیتِ چیزی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از دست دادن چیزی، از چنگ درآمدن They captured the Promised Land, but it would slip from their grasp only a few centuries later. آن ها سرزمین موعود ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سوار بود ( در مورد هواپیما بکار میره )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

�بازداشت / دستگیری�

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی آب و هوای معتدل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در خانه یک کوره ی گرمایشی است — دستگاهی که برای گرم کردن هوا در سیستم گرمایشی مرکزی استفاده می شود. در خانه های سردسیر، هوا را با گاز، برق یا نفت گ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برکنار کردن، اخراج کردم، کنار گزاشته شدن **At age 11 he was cut from his team after being diagnosed with a growth hormone deficiency which made him ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی بدون زور، اجبار یا فشار دیگران؛ یعنی انتخاب شخصی بوده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از آغاز پیدایش انسان

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی Hittites به پارسی یعنی: حِتّیان یا حِتّی ها. آن ها یکی از تمدن های باستانی بودند که حدود ۱۶۰۰ تا ۱۲۰۰ قبل از میلاد در منطقه ی آناتولی ( ترکی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی �در دنیای واقعی� یا �با چشم خودم�

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سبقت گرفتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وقتی در مورد انسان بکار میره به صورت عامیانه یعنی " دو رگه"

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی �خود رسیدن به مقصد نیست که مهمه، بلکه مسیر رسیدن به اونجاست که اهمیت داره. � این جمله اغلب در مفهوم فلسفی یا انگیزشی به کار می ره، یعنی لذت یا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دور شدن از مرکز بدن Arm abduction: باز کردن دست ها

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در ارگونومی، Grip Span یا همون فاصله ی گرفتن، به فاصله ی بین انگشت شست و سایر انگشتان در هنگام گرفتن یک جسم گفته می شه. این مفهوم مشخص می کنه که یک ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زبونه، بیرون زدگی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی خم شدن به جلو ( معمولاً از کمر ) ، مخصوصاً وقتی کسی برای انجام کاری مثل برداشتن چیزی یا نگاه کردن دقیق تر به چیزی خم می شه. مثال: He stooped o ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی مثلا فروشنده قیمت میده 10000 تومن میفروشم بهت و تو میگی 8000 تومن میخرم ازت. این 8000 تومن counteroffer هست. ( در جواب پیشنهاد اون یک پیشنهاد دی ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان معنی دقیقش نهفتگی هست. یعنی در واقع آتیش زیر خاکستر.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جستجو کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بین کاربری، میان کاربری این اصطلاح معمولاً تو زمینه های فناوری یا نرم افزار به کار می ره و به چیزی اشاره داره که بین چند کاربر مشترک یا قابل استفاده ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رفته رفته ( در طول زمان )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشرفت کردن How far you got? چقدر پیشرفت کردی؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم: گیره فعل: گرفتن ( در دست )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جعبه یا سبد مخصوص حمل میوه ه هم میگن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واقعاً قابل اجرا / واقعاً کاربردی و عملی. یه گزینه ای که هم جذابه و هم واقعاً به درد می خوره.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه entangling از فعل entangle میاد و به معنی گیر افتادن در چیزی پیچیده یا درهم تنیده شدن هست. This is the most legally ‘entangling’ of the manag ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو تا عضله که در یک حرکت همزمان با هم منقبض میشن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فاجعه ی بزرگ

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

🔹 get [something] out the door = کاری را به پایان رساندن و تحویل دادن نهایی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمین خورد / افتاد Our coffee pot took a tumble off the counter and shattered, a major loss.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی استفاده از ابزار و سنسورها برای اندازه گیری سیگنال های بدن ( مثل ضربان قلب، EMG، فشار خون و غیره ) برای تحلیل عملکرد فیزیولوژیکی بدن. بطور ساده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر دقیق و غیر قابل اعتماد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنای تحقیقات، مطالعات و مقالات دانشگاهی قبلی در مورد این موضوع است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این معنی است که به جای پیشگیری از آن، فقط پس از وقوع یک مشکل، اقدام کنید.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون تغییر مانده است. Despite the adoption of safety procedures and programs such as those developed and required by the Occupational Safety and He ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

means keep being great, positive, and amazing just as you are! It’s a friendly and encouraging way to tell someone to continue being their best self.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مدیریت پروژه: مدیریت، توزیع یا مدیریت ( مثلا: اطلاعات پروژه )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ثبت سوابق

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک نورون حرکتی همه ی فیبرهای عضلانی که آن را کنترل می کند. کارکرد: واحد پایه ای در کنترل انقباض عضلانی.

پیشنهاد
١

یعنی پرسشنامه ای که پاسخ دهنده خودش بدون حضور مصاحبه کننده یا ناظر آن ها را تکمیل می کند.