پیشنهاد‌های زینب السادات موسوی (٢٩)

بازدید
٢٩
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

what it is what it is اتفاقیه که افتاده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بطور کلی یک اصطلاح بسیار عامیانه و کاملا غیر رسمی هست و نباید مثلا در پاسخ ب سوال آدمای خاص یا مهم و رسمی گفته بشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

I had a hunch. بدلم افتاده بود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

I had ahunch به دلم افتاده بود.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

to follow

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you want to punish your teenager and you set the limit for them not to go out and stay at home as punishment it means that you ground them.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

I don't want to die in exile دوست ندارم تو غربت بمیرم.

پیشنهاد
٠

بی خودی پول را هدر دادن

پیشنهاد
٠

in a burst of creative thinking, i settled on my decision and made a delicious food for guests.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

hyper thyroidism پرکاری تیروئید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

chock on it کوفتت بشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

interested in sb or sth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

the world is your oyster دنیا بکامته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

business

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جانور گستاخ saucy beast

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

here - after قیامت the day of judgement

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a tub of butter

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

pros and cons

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

limitations

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چطور بگیم تصادف جزئی؟ آیا small accident مناسبه؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

available

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

frickin statues مجسمه های فریکین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

little petty wreched

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A person who has no value

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

to frighten make fear

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

make fear _ afraid

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

a small traffic

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

police will stop somebody

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

come on up