پیشنهاد‌های کاردۆ Kardo (١,٤٤٩)

بازدید
١,٧١٦
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

شَرایِط: ١. پیشنیازها، پیمان، سامه ٢. روال، کاروبار، روالِ زندگی؛ زمان، روزگار، دوره، زمانه؛ همەچیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اُوضاع: روال، کاروبار، روالِ زندگی، همەچیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِعتِصاب - کُنَنده: پرهیزنده، پرهیزشگر ١. دست - ازکارکِش، کارپَرهیز، سرپیچیگر در کار، نافرمان از کار ٢. خوراکپَرهیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِعتِصاب کَردَن: پرهیزش ١. دست - ازکارکِشیدن، کارپَرهیزی کردن، خودداری از کار، سرپیچی در کار، از کار سرپیچی کردن، نافرمانیِ کاری ٢. خوراکپَرهیزی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اِعتِراض: ناخرسندی، ناخشنودی، ناهمسویی، واخواهی، واخواست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِعتِصاب: پرهیزش ١. دست - ازکارکِشی، کارپَرهیزی، سرپیچی در کار، نافرمانیِ کاری ٢. خوراکپَرهیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وارونەیِ، سرپیچی از، ناسازگار با، سازگار نبودن با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَزیَّت: ١. برتری، خوبی، سود ٢. پاداش، اضافەپرداخت، مژدگانی، بخشش، دهش، پیشکش، دستخوشانه، شاگردانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَزایا: ١. برتری، خوبی ٢. پاداش، اضافەپرداخت، مژدگانی، بخشش، دهش، پیشکش، دستخوشانه، شاگردانه

پیشنهاد
٠

یکپارچگیِ اُروپا

پیشنهاد
٠

انجمنِ کارگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مَقصَد: ١. پایان، پایانگاه، پایانِ سفر، خواستگاه، آماجگاه، آرمانگاه ٢. خواست، آرمان، آماج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَبداء: سرچشمه؛ آغاز، آغازگاه؛ آغازِ سفر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَبدا: آغاز، آغازگاه؛ آغازِ سفر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وَکیلِ دَعاوی: نمایندەیِ / وکیلِ سازش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوءِقَصد: کُشتارجویی، کُشتارخواهی، خواستِ کُشت، گرایشِ کُشت، یازیدن، دریازیدن، یازندگی، یازش، یازشگری

پیشنهاد
٠

سوءِقَصدکُنَنده: کُشتارجو، کُشتارخواه، یازنده، یازشگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بانُفوذ: رخنەگر، کارا، کارساز، کارآمد، هنایشگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رخنەگر، کارا، کارآمد، کارساز، هنایشگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَحبوب: خوشنام، سرشناس؛ مردم - پسند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَفراد: کسان، مردم، گروه، دسته، نیرو؛ سربازها، سربازان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَوارەنِظام: سوارەلشکر، نیرویِ سواره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیادەنِظام: پیادەلشکر، نیرویِ پیاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

عامِل: ١. پدیدآورنده، سازنده؛ مایه، زمینەساز؛ انجامگر؛ فراهمگر، فرآور ٢. کارگذار ٣. کنشگر، کنشور ۴. کارگر، باربر ۵. گماشته، مزدور، آدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَوَجُّه کُنید که: هُشیار باشید که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَوَجُّه کُنید: هُشیار باشید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَوَجُّه کُن: هُشیار باش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی - اِحتیاطی: سربەهوایی، بیفکری، بیپروایی، ناهشیاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَصادُف کَردَن: برخورد، برخوردن، برخورد کردن، بەهم خوردن، دچار رویداد رانندگی شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تَصادُف: برخورد، برخوردن، برخورد کردن، دچار رویداد رانندگی شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَحصیل: ١. آموزش، آموزش و پرورش، آموزش دیدن، آموزشدیدگی، آموختن، دانش - آموزی، دانش - جویی، دانشوَری، آموزەخوانی، یادگیری، فراگیری ٢. بەدست آوردن، گر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَناوُل کردن: نوش کردن، نوش جان کردن، خوردن، خوراک خوردن، نوشیدن، آشامیدن

پیشنهاد

فراگرفتن، زیر کارسازی گذاشتن، دچار کارسازی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واعِظ: اندرزگو/پنددهِ/راهنما / آموزەگرِ دینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مُوعِظه: پند و اندرزِ دینی، راهنماییِ دینی، آموزەیِ دینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وَعظ: پند و اندرزِ دینی، راهنمایی دینی، آموزەیِ دینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَرکِ تَحصیل: کنارەگیری از آموزش، کنارەگیری/دست - کِشیدن از خواندن، رها کردنِ/ول کردنِ آموزش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَصلِ مَطلَب: خودِ بابت، خود گفته، خودِ داستان، لُبِّ بابت، لُبِّ گفته، لُبِّ داستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[در روانشناسی] ذهنیت - سازی، عادت - دهی، مفزشویی، بارآوری فکری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حِفاظ: سپر، پوشش، دیوار، دیواره؛ پناه، جانپناه، پناهگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَسکونی: ١. ساکن - پذیر، ساکن - پسند، ساکن - گزین، زیستپذیر، زیستنی، نشیمن، نشیمنی ٢. آباد، آبادان، آبادشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَنطَقەیِ مَسکونی: قلمرویِ ساکن - پذیر، گسترەیِ آبادشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به ثَمَر رِسیدَن: شکوفا شدن، پیشرفت کردن، به فرجام رسیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِجازه: پروانه، رواداشت، روادید، گذاشتن، هِشتن؛ همسویی؛ توانستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اِسرافکار: وِلهَزینه، گزافکار، گزافەکار، هدردهنده، ریخت - و - پاشگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رِقَّت انگیز: دلسوزی - آور، دلسوزکننده، مایەی دلسوزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صَندَلیِ عَقَب: سَندَلیِ پُشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دَر هَر صورَت: در هر شیوه، به هر شیوه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

١. همگروهیها، همدستەها، هموندان، همپیمانها، وابستگان، پیوستگان، دسته، گروه، کسان، فردها ٢. [پزشکی] اندامها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آراستگی، هماهنگی، سامان، ساماندهی، سازماندهی، دهناد، آرایش، آراستن