پیشنهاد‌های کاردۆ Kardo (١,٤٦٠)

بازدید
٢,٢٩٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طَبَقەیِ کارگَر: رستەیِ کارگر، تودەیِ کارگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طَبَقه ١. پله، درجه ۲. ( مردم ) توده، گروه، دسته، رسته، رده ۳. ( خانه، ساختمان، ساختار، سازه ) اُشکوب، اُشکوبه ۴. ( زمین - شناسی ) چینه ۵. دسته، گروه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تَسلیم: ١. واگذاری، واسپاری؛ گردن نهادن، وادادن، وادهی، پسدهی، بازگردانی، پیشکش کردن؛ پذیرش ٢. واداده، تن - درداده، فرمانبر، فرمانبردار، پیرو، رام، ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سِفارَت: ( سیاسی ) ١. دفترِ نمایندگی، دفترِ فرستادگی ٢. میانجیگری ٣. پیام، پیغام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سَفیرِ کَبیر: ( سیاسی ) سرنماینده، سرفرستاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سَفیر: ( سیاسی ) نماینده، فرستاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اِقدامات: ١. گامبرداریها، گامگذاریها؛ گامها؛ کوششها؛ پیشرویها ٢. کنشها، کارها، رفتارها ٣. دلیریها ۴. آغازها، پرداختنها، دست - بەکارشدگیها، پاپیشگذاری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اِقدام: ١. گامبرداری ( کردن ) ، گامگذاری ( کردن ) ؛ گام، گامها؛ کوشش ( کردن ) ، پیشروی ( کردن ) ٢. کنش، کار، رفتار ٣. دلیری؛ دلیر کردن ۴. به سوگند وا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نیروهایِ مُسَلَّح: نیروهایِ تفنگدار، نیروهایِ جنگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کودِتا: براندازیِ جنگی، فراخیزِ ارتشیان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُزاحِمَت: ١. سرباری، سربار شدن، سرخری، سرخر شدن، دست - وپاگیری، دست - وپاگیر شدن ٢. مایەیِ رنجش بودن / شدن، مردم - آزاری، آزاردهی، آزاردهندگی، خرمگس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چِراغ - قُوّه: چراغ - دستی، چراغِ باتِریدار، چراغِ باتِریخور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مُزاحِم: ١. سربار، سرخر، دست - وپاگیر ٢. مایەیِ رنجش، مردم - آزار، آزارده، آزاردهنده، خرمگس ٣. رنجەآور، رنجاور ۴. آشوبگر ۵. دردسرساز، پردرد ۶. آرامش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حَریم: ١. قلمرُو؛ گستره، پیرامون؛ سرا، بارگاه ٢. جایِ مقدس ٣. [کهنه، دین] نارواشده ﴿حرام - شده﴾

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مُتِجاوِز: ١. دستدراز، دست - انداز، دستیاز، چنگ - انداز، چنگیاز، مرزشکن، هریمشکن، ستمگر، زورگو ٢. سرپیچی - کننده، گردنکِش، سرکِش ٣. یورشگر، تازشگر، ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تَجاوُز: ١. دستدرازی، دست - اندازی، دستیازی، چنگدرازی، چنگ - اندازی، چنگیازی، مرزشکنی، هریمشکنی ٢. سرپیچی ٣. یورش، تازش ۴. گذشت، چشمپوشی، بخشش، آمرزش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وُرود مَمنوع: درون شدن / درون رفتن /درونشد / درونرفت / درونروی / تورفتن روا / قانونی نیست، رفتن به اینجا / آنجا قانونی نیست

پیشنهاد

وُرود مَمنوع اَست: درون شدن / درون رفتن /درونشد / درونرفت / درونروی / تورفتن روا / قانونی نیست، رفتن به اینجا / آنجا قانونی نیست

پیشنهاد
١

مَنطَقەیِ مَمنوعه: گسترەیِ / قلمروِ مرزبندی - شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مَنطَقەیِ مَمنوع: گسترەیِ / قلمروِ مرزبندی - شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مَمنوعه: نارَوا، ناقانونی، پیشگیری - شُده، بازداشته، بسته، بستەشده، مرزبندی - شده، پنامیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مَمنوع: نارَوا، ناقانونی، پیشگیری - شُده، بازداشته، بسته، بستەشده، مرزبندی - شده، پنامیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قَطعِ رابِطه: پیوندزدایی، پیوندشکنی، پیوندگسلی، از کسی بریدن، گسستِ همنشینی / دوستی / رفت و آمد / پیوند؛ گسستِ / گسلِ / پایاندهی همکاری

پیشنهاد
١

قَطعِ رابِطەیِ عاطِفی: گسستِ / گُسلِ / پیوندزداییِ / پیوندشکنیِ / نابستگیِ احساسی

پیشنهاد
١

قَطعِ رابِطه کَردَن: پیوندزدایی کردن، از کسی بریدن، همنشینی / دوستی / رفت و آمد نکردن؛ همکاری نکردن، دست از همکاری کشیدن، به همکاری پایان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کِثافَت: ١. چرک بودن ۲. پلیدی، پلشتی، چرک، ناپاکی ۳. [کهنه] انبوه شدن، درهم شدن، ستبر شدن ۴. ( فرد ) پست، فرومایه، ناکس، گند، پلید، ناپاک، بیهمەچیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لَعنَتی: نفرین - شده، نفرینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واجِد: ١. دارا، دارنده ٢. دارا، مایەدار، توانگر، پولدار ٣. یابنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واجِدِ صَلاحیَّت: دارایِ شایستگی، دارایِ سزاواری، شایسته، سزاوار

پیشنهاد
١

واجِدِ شَرایِط بودَن: دارایِ پیشنیازها بودن، شایسته بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واجِدِ شَرایِط: دارایِ پیشنیازها، شایسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُتِقاضی: درخواستگر، درخواست - کننده، خواهنده، خواهان، خواستار، خواهشگر، وژولنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تواناییِ خرید ( داشتن / نداشتن )

پیشنهاد
١

اِستِطاعَتِ خَریدِ آن را نَدارَم: تواناییِ خریدِ آن را ندارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اِستِطاعَتِ مالی: تواناییِ دارایی، توانایی پولی، توانگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اِستِطاعَت: ١. توانایی، نیرو ۲. سرمایه، توانگری ۳. ( اسلام ) نیرو و توانایی برایِ انجامِ برخی از دستورهایِ دینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُورِد: ١. بابت، باره، زمینه ۲. جریان؛ مشکل ۳. [کهنه] درونشد، درونرفت؛ نشستگاه، فرودگاه ۴. [کهنه] آبشخور ۵. درختچه ای همیشه سبز با گل های سفید و میوا ...

پیشنهاد
١

هَدَف قَرار دادَن: نشانه گرفتن، آماج گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِستِقلال - طَلَبی: خودگردانیخواهی، خودگردانخواهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اِستِقلال - طَلَب: خودگردانیخواه، خودگردانخواه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریاسَتِ - جُمهور، ریاسَتِ - جُمهوری: رهبریِ - جمهور، رهبریِ - جمهوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رَییسِ - جُمهور، رَییسِ - جُمهوری: رهبرِجمهور، رهبرِجمهوری

پیشنهاد
١

قابِلِ - اِجرا بودَن: انجامپذیر بودن، انجامدادنی بودن، شدنی بودن، پیشبردنی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قابِلِ - اِجراء: انجامپذیر، انجامدادنی، شدنی، پیشبردنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قابِلِ - اِجرا: انجامپذیر، انجامدادنی، شدنی، پیشبردنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حُضور داشتَن: بودن، همراه / همپا بودن، همراهی / همپایی / همنشینی / همنشستی کردن، آمده بودن، در پیشگاه بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پارک کَردَن: نگهداشتن، ایستاندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارکینگ: ایستگاهِ خودرو، مانشگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خُروجی: برونشد، برونگاه، برونرفت، واشُدگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وُرودی: در، دروازه، درونشد