پیشنهاد‌های میثم نبی پور (٧٥٧)

بازدید
١,٢٣٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سردسته خلافکارا سرکرده تبهکارا A crime boss, also known as a crime lord, don, gang lord, gang boss, mob boss, kingpin, godfather, crime mentor or cr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رجوع شود به gang kingpin

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رجوع شود به gang kingpin

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رجوع شود به gang kingpin

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سردسته خلافکارا سرکرده تبهکارا A crime boss, also known as a crime lord, don, gang lord, gang boss, mob boss, kingpin, godfather, crime mentor or cr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رجوع شود به gang kingpin

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سردسته خلافکارا سرکرده تبهکارا A crime boss, also known as a crime lord, don, gang lord, gang boss, mob boss, kingpin, godfather, crime mentor or cr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

getaway car/vehicle/van ماشین آماده برای فرار a car used by criminals to leave the scene of a crime a car etc used by criminals to escape after a cri ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به go off at a tangent

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به go off on a tangent و go off at a tangent

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر رسمی همچنین fly off at a tangent British English: go off at a tangent American English: go off on a tangent خارج شدن از موضوع/بحث ( از موضوع/ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر رسمی همچنین fly off at a tangent British English: go off at a tangent American English: go off on a tangent خارج شدن از موضوع/بحث ( از موضوع/ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیماری ای که از طریق هوا منتقل می شود بیماری واگیردار از طریق هوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رشته نوشتار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رشته حوادث

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رشته افکار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین nagging feeling/suspicion etc از نظر اینجانب: دودل بودن به طور دائم تردید داشتن/مردد بودن A “nagging doubt” is a doubt that's persistent, but ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین a fertile imagination/brain ذهن خلاق vivid imagination an imagination, mind etc that is able to produce a lot of interesting and unusual idea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به fertile mind

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین lateral thinking تفکر خلاقانه a way of solving a problem by using your imagination to find new ways of looking at it a way of solving a probl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصمیم نادرست/اشتباه a wrong or bad decision a poor/bad decision a mistake in the way that you examine a situation and decide what to do

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نظر و یا ایده تقریبی/تخمینی/حدودی a general/rough idea ( =a not very exact idea ) approximate idea مثال: Can you give me a rough idea of the cost ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاملا متوجه شدن به طور کامل فهمیدن to understand something completely COMPREHEND

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین gain, get, have, etc. the upper hand دست بالا را داشتن to get an advantage over somebody so that you are in control of a particular situation ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سناتور تازه کار سناتور کم تجربه Sometimes, rather than school, a freshman is new at something else: in the US Senate, first - timers are frequently ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشباع کردن بازار to offer so much of a product for sale that there is more than people want to buy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

رجوع شود به labour turnover

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همچنین staff turnover یا turnover of staff نرخ ترک شغل the rate at which people leave an organization and are replaced by others the rate at which em ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همچنین staff turnover یا turnover of staff نرخ ترک شغل the rate at which people leave an organization and are replaced by others the rate at which em ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همچنین with a bit of luck [informal, spoken] idiom اگه همه چیز خوب پیش بره اگه شانس بیارم/بیاریم/بیارن . . . اگه خوش شانس باشم/باشیم/باشن . . . ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به with any luck

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خرحمالی با مزد ناچیز جان کنی/کارپرزحمت با حقوق کم people who work hard and in poor conditions for low pay people who work for long hours and very l ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به sweated labour

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به sweated labour

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزینه مناسب برای یک شغل همچنین good job/employment/career prospects a person who might be chosen, for example, as an employee a likely candidate for ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

prospect for گزینه مناسب برای یک شغل همچنین good job/employment/career prospects a person who might be chosen, for example, as an employee a likely ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به pull a sickie

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

رجوع شود به pull a sickie

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین to throw/chuck a sickie خود را به مریضی زدن و سرکار نرفتن تظاهر کردن به مریضی و سرکار نرفتن pretend to be sick and not go to work a day whe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پادویی کسی را کردن دوندگی کردن برای کسی دویدن برای خرده کاری های کسی دنبال خرده کاری های کسی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پادویی کسی را کردن دوندگی کردن برای کسی دویدن برای خرده کاری های کسی دنبال خرده کاری های کسی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

usually disapproving کار خسته کننده و سطح پایین کار معمولی و بدون نیاز به مهارت Menial work is boring, makes you feel tired, and is given a low soci ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

usually disapproving کار خسته کننده و سطح پایین کار معمولی و بدون نیاز به مهارت Menial work is boring, makes you feel tired, and is given a low soci ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

رجوع شود به menial work

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به work unsocial hours

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین: work long, regular, unsocial, etc. hours کار خارج از ساعت اداری کار در ساعت های/زمان غیر اداری outside the normal times of working to work d ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر رسمی: یهویی کار پیدا کردن یهویی یه کار ( معمولا خوب ) پیدا کردن ( که معمولا خیلی ها براش سر ودست می شکنن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پشت کسی درآمدن پشت کسی را گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تخلف شغلی رفتار خلاف شئون شغلی و اداری a violation of the rules or boundaries set by the governing body of a profession

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the head of the household سرپرست خانوار