پیشنهادهای امیر صادق زاده (٣٧٠)
سکوت کردن. درسکوت ماندن
افکار جمع . افکار مجموعه. یا افکار عمومی را برهم زدن
تعهد دهنده گان.
پایبند. تعهد.
پناه دادن. ایمن ماندن
پایان بد.
چارچوب تفکرات واندیشه های افراد متخصص واجتماعی
برداشت یا نتیجه گرفتن از یه مطلبی
سودی است که بعد فروش محصول پرداخت ومحاسبه می شود.
دور افتاده
هرآن چیزی که بر آن دلایل دلالت کند
هر چیزی را که ازش بگذری ویا فسخ کنی. رهاش کنی.
دشمن
نگاه عداوت آمیز. نگاه دشمنانه
فرصت. فرجه
اخطار دادن. هشدار دادن برای انجام کاری
به هدیه آوردن
هدیه آوردن.
قرار داده نمیشود
تکه تکه شده. جدا شده
اجرا. به حقیقت پیوستن یک کاری
مقابله با مشکلات که منتهی به مرفه باشد
رها شده. جدا شده.
آموختن. یادگیری. فراگرفتن
یادگیری. آموختنی
حادثه ایی که اتفاق افتاده
در آستانه ونزدیکی یک رویداد
بدبختی یا بیچارگی
تلاش برای کاری
واحد سرعت موشک وهواپیما
تصویر
درشت اندام
نیرومند
یگانه. تنها
هم معنی. هم ردیف
عقل ناقص. یا ناقص العقل
ناقص
حمایت. پشتوانه. حامی
فشرده
کنسولگری یعنی دفتر نمایندگان دیپلمات یک کشور مستقر در غیر ازپایتخت کشور ویا در شهرهای کشور جز پایتخت باشد برای کار تجارت و بازرگانی ورایزنی تجارت است
حضور داشتن درجایی
متجرب. متجربین. باتجربه
با تجربه. تجارب.
نحس وبد شگون
انتشار دادن چیزی در فضای مجازی
سود. منفعت
منفعت یا سود داشتن
جمع دلیل. دلایل.
سپردن
وصیت