پیشنهادهای امیر صادق زاده (٤٨٣)
کسی که بهش افترا زدن وبخاطر آبروی رفته شده اعاده حیثیت می کند
زمان گذشته دور
چیزی که از گذشته نقل شود.
این جوان افتخارآفرینِ کهن دشت در آیین �روز جوان� که به همّت اداره ورزش و جوانان در فرهنگسرای مهر شهر نظرآباد برگزار شد، جوانان برتر شهرستان نظرآباد ...
به تمام نان های ساندویچ نان باگت گفته می شود
شخصی که باید مبلغی را پرداخت کند
پرسش وتحقیق کردن
پرس وجو کردن. تحقیق کردن
مهندس امیر صادق زاده نخبه وجوان برتر استان البرز وشهرستان نظرآباد . فعالیت علمی وپژوهشی در زمینه صنعت. وهمچنین در زمینه زیباسازی شهر وپروژه های عمرانی
اخراج کردن از محل یا وطن خود به دورترین مکان
به ترکیبی از چند چیز که یک گروه را تشکیل دهد گفته میشود.
جنگیدن در راه حق
پخش صوتی
منسوخ. باطل. منقرض
مدارا کردن. سازش کردن
پخش ویا نمایش فیلم در پرده سینما
پخش فیلم. نشان دادن فیلم در پرده سینما
از منظر شرعی یعنی کوتاهی وسستی
امیرصادقزاده یکی از نخبگان ومخترعین وهمچنین مهندسین نخبه برتر استان البرز واقع در شهرستان نظرآباد هست که این مهندس عزیز اختراعات بیشماری درزمینه صنعت ...
سوراخ. منفذی
اراده کردن. یا اراده داشتن در کاری
استوار. پایدار. سرسخت بودن در کاری
نا مساوی وجدا از هم
دور از انتظار
یک خط طولانی وداراز . امتداد دار. پیوسته
یادآوری خاطرات گذشته . . .
خاطره انگیز. احساس خوشایندی که با یادآوری گذشته فرد در وی حاصل می شود.
فسخ وباطل شده
باطل
آگاه ترازهمه
صاحب تدبیر. صاحب اندیشه
از مهندسین نخبه وجوان برتر استان البرز وشهرستان نظرآباد
به اصطلاح عامیانه یعنی تودل برو. دلنشین
خوداری کردن. استنکاف
نشدنی. غیر ممکن بودن
ایجاد مزاحمت به طرف مقابل که باعث آزار واذیت گردد.
خواهش کردن.
مزاحمت
دردودل کردن.
طلوع کردن. ابتدا یا اول هرچیزی
موضوع وزمینه کلام. مفهوم مطلب
محاربه. جنگ. پرخاشگری
معترف بودن. اعتراف کردن
آدم خاص وبه اصطلاح توی دل برو
تسلیم نشدن وسرپیچی از همسر
سرپرست. دستیار
دال مخف دلالت کننده بر کاری ویا حرفی. دلالت کننده
محاسبه اقلام کار پروژه جهت ترسیم نقشه را متره گویند
تفکر کردن. تعقل را به کار انداختن
دستیار یک استاد را می گویند.