مدال‌های میثم علیزاده لشکانی

بازدید
١,١٤٩
امتیاز کل
٣٤٢,٨١١
کل مدال ها
٢,١٤٥
طلا
١٦٥
نقره
٩٢٠
برنز
١,٠٦٠
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spread of disease: گسترش و شیوع بیماری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
non targeted: غیر هدف ( جدا از چیزی که هدف کار ما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
offspring: توله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
havoc: هرج و مرج
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
havoc: هرج و مرج
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bask in the glory of: در زیر سایه شکوه و افتخار چیزی بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bask in the glory of: در زیر سایه شکوه و افتخار چیزی بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
following: 1. به عنوان اسم: پیرو ( مثل فالوور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
extent: Extent به تنهایی یعنی " بُعد" یا "گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
account for: 1. دلیل چیزی بودن 2. تشکیل دهنده چی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
push to the wall: چاره ای نداشتن We ran away as we we ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push to the wall: چاره ای نداشتن We ran away as we we ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
property: دارایی و اموال خصوصیت ملک و املاک
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
parasite: انگل، کرم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
parasite: انگل، کرم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
agent: در گرامر زبان منظور "کُننده کار" اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bump: در معنای کلی: 1. برخورد کردن ( به چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in employment: شاغل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
deregulate: خصوصی سازی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deregulate: خصوصی سازی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deregulated: خصوصی سازی شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vial: شیشه لوله ای ( مورد استفاده برای نم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vial: شیشه لوله ای ( مورد استفاده برای نم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
spot: اسم: 1. تفرجگاه 2. نقطه، لکه 3. لک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
preference: سلیقه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mishandle: 1. بی دقتی کردن 2. غلط به کار بردن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lay down: Lay down the law چیزی رو دیکته کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay down the law: دیکته کردن، تاکید خصمانه بر انجام ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shudder: لرزیدن، ترس چیزی را داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shudder: لرزیدن، ترس چیزی را داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let out: در مورد لباس یا اشیا یعنی "باز کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draw a conclusion: نتیجه ای حاصل کردن، بر اساس داشته ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
draw a conclusion: نتیجه ای حاصل کردن، بر اساس داشته ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conclusion: جمع بندی، ماحصل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bear: معانی مهم ( معانی زیادی دارد ) : فع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
defuse: 1. خنثی کردن ( بمب ) 2. تحت کنترل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
defuse: 1. خنثی کردن ( بمب ) 2. تحت کنترل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
fetch: 1. آوردن ( کسی یا چیزی ) 2. به فرو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fetch and carry: پادویی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fetch and carry: پادویی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a bath: دوش گرفتن ( انگلیسی آمریکایی ) ال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
come up: ● بالا آمدن، قابل مشاهده شدن Come u ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
swamp: الف ) درگیر ( مقدار زیادی از چیزی ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pluck: 1. Pluck something from/off : چیدن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pluck: 1. Pluck something from/off : چیدن، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
consult: 1. مشورت کردن ( گرفتن ) 2. دنبال ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gaze: زُل زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wage: اسم: اجر و مزد، حقوق ( هفتگی ) فعل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mere: صفت: فقط، صرف اسم: دریاچه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fist: با مشت کوبیدن، درهم کوبیدن ( در ورز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fist: با مشت کوبیدن، درهم کوبیدن ( در ورز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
goodwill: خیرخواهی، مرحمت ( مربوط به پروردگار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lash out: 1. سر کسی فریاد زدن 2. به سمت کسی ح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عذاب وجدان: Guilt - induction
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
guilt induction: عذاب وجدان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tuck into: چپاندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mouth watering: چیز خوشبو یا خوشمزه که به اصطلاح آب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unsweetened: گس، غیرشیرین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
saint: انسان پاکدامن، انسان درستکار * دقت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
saintly: درستکار، پاکدامن * دقت شود که صفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
saintly: درستکار، پاکدامن * دقت شود که صفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grace: اسم: 1. نزاکت 2. مهلت 3. لطف پروردگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grace: In a state of grace: پاک، مورد مرحم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sigh: 1. اه و افسوس ( کشیدن ) 2. وزیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sigh: 1. اه و افسوس ( کشیدن ) 2. وزیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vivid: 1. واضح، روشن 2. درخشان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vivid: 1. واضح، روشن 2. درخشان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have been around: معادل جمله معروف ما ایرانیها: " چنت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
complacency: بسنده کردن به خاطر این فکر که کافی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
assumption: 1. فرضیه 2. تقبل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conformity: پیروی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drab: 1. کسل کننده 2. در مورد رنگ یعنی رن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drab: 1. کسل کننده 2. در مورد رنگ یعنی رن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
convict: 1. محکوم ( کردن ) * در مورد مدل مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
guilt ridden: صفت است و به معنی داشتن احساس گناه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
obsessed: مدام دررفکر چیزی، چیزی تمام همو غم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
transport: ترابری، حمل و نقل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
passage: 1. راهرو 2. قطعه 3. عبور 4. تصویب ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i mind my own business: سرم به کار خودم گرمه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inch: در معنای فعل: کم کم و در مسیر مشخصی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inch: در معنای فعل: کم کم و در مسیر مشخصی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
occasion: موقع وقت ( زمان انجام کاری ) موقع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
allege: ادعا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
desolate: 1. متروکه ( در مورد مکان ) 2. مسکی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
desolate: 1. متروکه ( در مورد مکان ) 2. مسکی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
parallax: اختلاف زاویه دید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall into place: 1. مشخص شدن ، روشن شدن ( موضوعی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pin down: 1. دقیق و قطعی مشخص کردن ( فهمیدن ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
thwart: بازداشتن کسی از انجام کاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
besiege: تحت محاصره دراوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
besiege: تحت محاصره دراوردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rule out: منتفی کردن، نامیسر ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dogged: راسخ، مصرانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dogged: راسخ، مصرانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
breakthrough: دست آورد بزرگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
orbital: مداری، به صورت دایره ای ( نه حتما د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
orbital: مداری، به صورت دایره ای ( نه حتما د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scale: ●عیار، درجه، میزان ●ترازو، وسیله سن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pitch: ♧اسم ●زمین ورزشی ●شدت ●قیر ♧فعل ●ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
party: ●مهمانی ●دسته ( جمعیت ) یا گروه ●حز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take leave to doubt: این اجازه رو به خود میدهند که شک کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take leave to doubt: این اجازه رو به خود میدهند که شک کن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hips: باسن، لمبر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hips: باسن، لمبر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
isles: مجمع الجزایر، جزیره ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
isles: مجمع الجزایر، جزیره ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rainfall: میزان بارش، بارش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
total: ●مجموع، حاصل ( اسم ) ●بالغ شدن بر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
share: ♧فعل ●مشترکا استفاده کردن ●سهیم کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
organ donor: اهدای عضو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
organ donor: اهدای عضو
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
organ donor card: کارت اهدای عضو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
organ donor card: کارت اهدای عضو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
don: ●رهبر یک گروه مافیایی ●پوشیدن کت یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
don: ●رهبر یک گروه مافیایی ●پوشیدن کت یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
throw on: پوشیدن، تن کردن لباس خیلی سریع و شل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
throw on: پوشیدن، تن کردن لباس خیلی سریع و شل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
embarrassing: خجالت اور, ضایع Not too embarrassin ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
delighted: بسیار شادمان، خوشحال از روی ذوق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
overwhelmed: عمیقا منقلب، غرق در احساسی شدید ( ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stunning: خیره کننده، چیزی که شما را میخکوب م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fussy: ننر، بهانه گیر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bigheaded: متکبر، خودشیفته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well off: متمکن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clever: باهوش، زیرک ◇ همچنین برخی اوقات مع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get down to: شروع به انجام کاری کردن ( که معمولا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
settle in: خو گرفتن Settle into نیز درست است
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
work out: ●تدبیر کردن، پیدا کردن راه حل ● محا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
split up: به هم زدن ( رابطه عاشقانه )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go on about: تکرار کردن حرفی یا ادامه دادن به چی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go on about: تکرار کردن حرفی یا ادامه دادن به چی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold up: معطل شدن، گیر کردن مستحکم شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shrug off: سرسری گرفتن ( کاری یا موضوعی را )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shrug off: سرسری گرفتن ( کاری یا موضوعی را )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
turn to: روی آوردن، متوسل شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
shed: ● بیرون ریختن ● از چیز زاید یا غیرض ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inhibition: ● خویشتن داری ● بازدارندگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inhibition: ● خویشتن داری ● بازدارندگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bomb: اسم: ●بمب ● عملکرد یا رخداد بد، نا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bomb: اسم: ●بمب ● عملکرد یا رخداد بد، نا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
treat: Treat در معنای فعل یعنی " رفتار کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
glorious: درخشان، باشکوه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
glorious: درخشان، باشکوه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
invective: دوستان دقت کنند که این کلمه اسم است ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
invective: دوستان دقت کنند که این کلمه اسم است ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deteriorate into something: منجر به چیزی بدتر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deteriorate into something: منجر به چیزی بدتر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
polemic: بحث و جدل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run high: بالا گرفتن ( در مورد احساس یا هیجان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
run high: بالا گرفتن ( در مورد احساس یا هیجان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
policies: سیاست ها، رویه ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
policies: سیاست ها، رویه ها
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
more ever: بعلاوه، همچنین
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
Aptitude: استعداد ذاتی ( مخصوصا در فهم مسایل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unfeelingly: سنگدلانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unfeelingly: سنگدلانه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in its most general sense: عامیانه ترین مفهوم برای . . . این ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in its most general sense: عامیانه ترین مفهوم برای . . . این ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inherently: ذاتاً
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inherently: ذاتاً
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
point out: شناساندن، متذکر شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
half measure: اقدام نصفه نیمه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
alternative: ●جایگزین، جانشین ● راه چاره، راه دی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rudiment: اصل اولیه، مقدمه موضوع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rudiment: اصل اولیه، مقدمه موضوع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
custom: سنت، عرف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adherent: هوادار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
radical: ●تندرو ( در سیاست ) ● اساسی، بنیاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull out: ● وارد جاده شدن ●اقدام به سبقت کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
earner: مزدبگیر کار درامدزا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
earner: مزدبگیر کار درامدزا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
undercut: ●زیر قیمت فروختن ●تضعیف کردن، از تا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ailing: 1. کساد، راکد، بی رونق ( در مورد اق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sustainable: 1. متداوم 2. زیست پایشی ( قابل استف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
abruptly: به طور ناگهانی، به یکباره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hostile: 1. خصمانه 2. ضد، بر علیه 3. ناسازگا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
indented: دارای پس رفتگی و پیش رفتگی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
feed into: تغذیه کردن ( تامین کردن )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cavitation: پروانه در حال چرخش در آب دارای پره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cavitation: پروانه در حال چرخش در آب دارای پره ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clean and jerk: در وزنه برداری به حرکت دوضرب میگوین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clean and jerk: در وزنه برداری به حرکت دوضرب میگوین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
has a baby: به دنیا اوردن بچه ( نه بچه دار شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
has a baby: به دنیا اوردن بچه ( نه بچه دار شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a baby: به دنیا آوردن بچه ( نه بچه دار شدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
completion: اتمام، خاتمه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rehab: دوره ترک اعتیاد به الکل و یادمواد م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adoption: ●اقتباس ●مطابقت، تطبیق
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
design stage set: طراحی صحنه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
design stage set: طراحی صحنه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set the stage: شرایط را مهیا/ممکن ساختن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be away on business: تو سفر کاری بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be away on business: تو سفر کاری بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be your type: یعنی شخصیت و ظاهرش برات جذاب باشه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lie at the heart of something: مهمترین بخش چیزی بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lie at the heart of something: مهمترین بخش چیزی بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
show something's age: سن ( زوال و فرسودگی ) چیزی را نشان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
show something's age: سن ( زوال و فرسودگی ) چیزی را نشان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
switchover: تغییر، جابجایی، جایگزینی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
switchover: تغییر، جابجایی، جایگزینی
١ سال پیش