نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
labour: 1. کارگر، کارگری 2. زایمان In labou ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
receptor: گیرنده عصبی مثلا taste receptor یعن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
collapse: 1. فرو ریختن 2. غش کردن، نقش بر زمی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
dump: 1. انداختن، چیزی رو جایی ول کردن یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
precursor: زمینه ساز، پیش مقدمه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fallacy: باور غلط
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
priceless: 1. نفیس، گرانبها 2. باحال و خنده دا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unblemished: 1. بی خطو خال، بدون لکه 2. بدون خدش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unblemished: 1. بی خطو خال، بدون لکه 2. بدون خدش ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
intensive: مشقت آمیز
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ribbon: نوار، روبان، نشان افتخار نظامی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upside: تنها خوبی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
homogenizing: همگن سازی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
homogenizing: همگن سازی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
intransitive: فعلی که نیاز به مفعول ندارد ( ننننن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
civilised: 1. متمدن 2. راحت و لذت بخش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
civilised: 1. متمدن 2. راحت و لذت بخش
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
obtain: 1. کسب کردن، به دست آوردن 2. در مور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rubbishy: چرت و پرت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rumor has it: میگن که. . . ، شنیدم که میگن . . . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rumor has it: میگن که. . . ، شنیدم که میگن . . . ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by all means: معادل فارسی: " صاحب اختیارید" یا " ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
medium: 1. متوسط 2. رسانه، جمعش میشه media ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
soap opera: این برنامه هایی که اول صبح کانالای ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prejudiced: متعصب، تبعیض گرا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prejudiced: متعصب، تبعیض گرا
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
subscribe: اشتراک گرفتن/ خریدن * فقط فعل است
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cut off: جدا کردن ( دو چیز مرتبط به هم، نه ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
surroundings: Surrounding میشه اطراف، نزدیک اما s ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inspired: متاثر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pose: 1. ایجاد مشکل کردن 2. ژست ( گرفتن ) ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
compromise: 1. مصالحه/سازش ( کردن ) 2. از چیزی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
impinge: اثر منفی گذاشتن * حرف اضافه این فع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
immoral: 1. غیر اخلاقی 2. بی عفت، دارای انحر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unfulfilled: 1. در مورد آمال و آرزوها یعنی "محقق ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hazard: خطر ، ریسک * دقت کنید که اسم است ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clutter: 1. شلوغ پلوغ کردن جایی یا فضایی 2. ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
chip: اگر اسم باشد: 1. سیب زمینی سرخ کرده ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
foster: فعل: 1. پروراندن 2. سرپرستی کودکی ر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stock raising: دامپروری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
narrative: حکایت، روایت حکایتی، روایتی * با ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
culminate: Culminate in/with something: ( با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fodder: 1. علوفه 2. چیزی یا کسی که فقط به د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fodder: 1. علوفه 2. چیزی یا کسی که فقط به د ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
land hungry: تشنه زمین، شدیدا محتاج به داشتن زمی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
woodland: مناطق جنگلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
woodland: مناطق جنگلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
trigger: اسم: ماشه فعل: 1. باعث شروع به کار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
prolong: "کِش دادن" چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prolong: "کِش دادن" چیزی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
watch out: عامیانه به معنی "بپّا"
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
selfish: خودخواه، خودبین * با احترام ، این ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
to say the least: معادل این اصطلاح در فارسی: " دیگه ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stuff: اسم: چیزمیز، چیز ( ما تو فارسی چجور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
miniature: صفت: کوچکتر از اندازه نرمال یا اندا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be bound to: 1. Be bound to do something: محتمله ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be bound to: 1. Be bound to do something: محتمله ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fall into: 1. افتادن تو چیزی ( منظور فعالیت خا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mar: ناقص کردن، خراب کردن * در برخی موا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mar: ناقص کردن، خراب کردن * در برخی موا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
elusive: در مورد انسان یا حیوان: کمیاب در مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a very real sense: به معنای واقعی، حقیقتا * برای تاکی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in a very real sense: به معنای واقعی، حقیقتا * برای تاکی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
can do: جایی، فکری و یا نگرشی که به شما این ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
for the most part: اغلب اوقات
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for some reason: به هر دلیلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dispel: زدودن، باور یا ایده غلطی را از بین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
dispel: زدودن، باور یا ایده غلطی را از بین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
well adjusted: از نظر احساسی سلامت و قادر به مواجه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brave: اسم: شجاع و دلیر فعل: روبرو شدن با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
TO: معنای to در اکثر مواقع با در نظر گر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with luck: خوشبختانه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
factory: محل تولید صنعتی یا نظامی ( کارخانه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can tell you: باور کن، جدی میگم I tell you هم می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i can tell you: باور کن، جدی میگم I tell you هم می ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کفش کتانی: Trainers
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
comfort loving: راحت طلب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
comfort loving: راحت طلب
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
sophisticated: دررمورد انسان: 1. پیشرفته ( دررمورد ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
motorist: راننده یک ماشین، راننده، سواره "با ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whisk away: باد هوا شدن ( کردن ) ، از جایی دور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
tender: 1. ترد 2. دردناک 3. پر مهر و دلنشین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
defective: ناکارامد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
defective: ناکارامد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unrewarded: بی ثمر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unrewarded: بی ثمر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
clear away: جمع کردن، جمع و جور کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear away: جمع کردن، جمع و جور کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put up: برپا کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sizzling: 1. خیلی داغ، خیلی گرم 2. هات ( کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold: نگه داشتن وضع کردن ( شدن )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
attain: دست یافتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
temper: 1. عصبیت، تندمزاجی 2. سرشت، خلق و خ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wish me luck: برام دعا کن!/دعا کن شانس بیارم!/ از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wish me luck: برام دعا کن!/دعا کن شانس بیارم!/ از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
ever since: 1. اگر آخر جمله بیاید معنای " از آن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get hold of somebody: از کسی باخبر شدن، با کسی تماس برقرا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get hold of somebody: از کسی باخبر شدن، با کسی تماس برقرا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get hold of: باخبر شدن از کسی، با کسی تماس برقرا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
look forward: چشم انتظار چیزی بودن * فقط دقت کنی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
take up: معانی زیادی دارد، اما پرکاربردترین ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
goon: 1. Go on: ادامه دادن 2. Go on at: س ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
consistent: منسجم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set back from: با فاصله از چیزی گذاشتن، به دور از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set back from: با فاصله از چیزی گذاشتن، به دور از ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let off steam: از زیر فشار درامدن، نفسی گرفتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
address: نشانی ، نشانی دادن سخنرانی رسمی اظه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
streamed: در مدرسه یعنی دانش آموزان با سطح ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unstreamed: در مدرسه یعنی دانش آموزان با سطح ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
unstreamed: در مدرسه یعنی دانش آموزان با سطح ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set out: 1. رهسپار سفری شدن 2. طرح ریختن ( ب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
mixed ability: کلاسی که در آن دانش آموزان با سطوح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mixed ability: کلاسی که در آن دانش آموزان با سطوح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
by heart: از حفظ، از بر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
by heart: از حفظ، از بر
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
one's: کسی، مربوط به کسی ( هر کس )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
one's: کسی، مربوط به کسی ( هر کس )
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
ecological: زیست محیطی، اکولوژیکی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
breed: فعل: 1. زادگیری ( نگهداری حیوان یا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
spread of disease: گسترش و شیوع بیماری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spread of disease: گسترش و شیوع بیماری
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
non targeted: غیر هدف ( جدا از چیزی که هدف کار ما ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
offspring: توله
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
havoc: هرج و مرج
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
havoc: هرج و مرج
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bask in the glory of: در زیر سایه شکوه و افتخار چیزی بودن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bask in the glory of: در زیر سایه شکوه و افتخار چیزی بودن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
following: 1. به عنوان اسم: پیرو ( مثل فالوور ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
extent: Extent به تنهایی یعنی " بُعد" یا "گ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
account for: 1. دلیل چیزی بودن 2. تشکیل دهنده چی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
push to the wall: چاره ای نداشتن We ran away as we we ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push to the wall: چاره ای نداشتن We ran away as we we ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
property: دارایی و اموال خصوصیت ملک و املاک
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
parasite: انگل، کرم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
parasite: انگل، کرم
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
agent: در گرامر زبان منظور "کُننده کار" اس ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bump: در معنای کلی: 1. برخورد کردن ( به چ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in employment: شاغل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
deregulate: خصوصی سازی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
deregulate: خصوصی سازی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deregulated: خصوصی سازی شده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vial: شیشه لوله ای ( مورد استفاده برای نم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vial: شیشه لوله ای ( مورد استفاده برای نم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
spot: اسم: 1. تفرجگاه 2. نقطه، لکه 3. لک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
preference: سلیقه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mishandle: 1. بی دقتی کردن 2. غلط به کار بردن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lay down: Lay down the law چیزی رو دیکته کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lay down the law: دیکته کردن، تاکید خصمانه بر انجام ک ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shudder: لرزیدن، ترس چیزی را داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shudder: لرزیدن، ترس چیزی را داشتن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
let out: در مورد لباس یا اشیا یعنی "باز کردن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draw a conclusion: نتیجه ای حاصل کردن، بر اساس داشته ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
draw a conclusion: نتیجه ای حاصل کردن، بر اساس داشته ه ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conclusion: جمع بندی، ماحصل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
bear: معانی مهم ( معانی زیادی دارد ) : فع ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
defuse: 1. خنثی کردن ( بمب ) 2. تحت کنترل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
defuse: 1. خنثی کردن ( بمب ) 2. تحت کنترل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
fetch: 1. آوردن ( کسی یا چیزی ) 2. به فرو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fetch and carry: پادویی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fetch and carry: پادویی کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take a bath: دوش گرفتن ( انگلیسی آمریکایی ) ال ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
come up: ● بالا آمدن، قابل مشاهده شدن Come u ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
swamp: الف ) درگیر ( مقدار زیادی از چیزی ی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pluck: 1. Pluck something from/off : چیدن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pluck: 1. Pluck something from/off : چیدن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
consult: 1. مشورت کردن ( گرفتن ) 2. دنبال ا ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gaze: زُل زدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wage: اسم: اجر و مزد، حقوق ( هفتگی ) فعل ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mere: صفت: فقط، صرف اسم: دریاچه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fist: با مشت کوبیدن، درهم کوبیدن ( در ورز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
fist: با مشت کوبیدن، درهم کوبیدن ( در ورز ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
goodwill: خیرخواهی، مرحمت ( مربوط به پروردگار ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lash out: 1. سر کسی فریاد زدن 2. به سمت کسی ح ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عذاب وجدان: Guilt - induction
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
guilt induction: عذاب وجدان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tuck into: چپاندن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mouth watering: چیز خوشبو یا خوشمزه که به اصطلاح آب ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unsweetened: گس، غیرشیرین
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
saint: انسان پاکدامن، انسان درستکار * دقت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
saintly: درستکار، پاکدامن * دقت شود که صفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
saintly: درستکار، پاکدامن * دقت شود که صفت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
grace: اسم: 1. نزاکت 2. مهلت 3. لطف پروردگ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grace: In a state of grace: پاک، مورد مرحم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sigh: 1. اه و افسوس ( کشیدن ) 2. وزیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sigh: 1. اه و افسوس ( کشیدن ) 2. وزیدن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vivid: 1. واضح، روشن 2. درخشان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
vivid: 1. واضح، روشن 2. درخشان
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have been around: معادل جمله معروف ما ایرانیها: " چنت ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
complacency: بسنده کردن به خاطر این فکر که کافی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
assumption: 1. فرضیه 2. تقبل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conformity: پیروی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
drab: 1. کسل کننده 2. در مورد رنگ یعنی رن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drab: 1. کسل کننده 2. در مورد رنگ یعنی رن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
convict: 1. محکوم ( کردن ) * در مورد مدل مو ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
guilt ridden: صفت است و به معنی داشتن احساس گناه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
obsessed: مدام دررفکر چیزی، چیزی تمام همو غم ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
transport: ترابری، حمل و نقل
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
passage: 1. راهرو 2. قطعه 3. عبور 4. تصویب ( ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i mind my own business: سرم به کار خودم گرمه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inch: در معنای فعل: کم کم و در مسیر مشخصی ...
١٠ ماه پیش