پیشنهادهای سالار طیبی (٢٤)
اساتید لامپ حرارتی همون لامپ مادون سرخه که معمولا برای ایجاد حرارت ازش استفاده میشه incandescent میشه لامپ رشته ای که برای روشنایی استفاده میشه ( می ...
هم نشینی یا معاشرت کردن با کسی خصوصا معروف/ثروتمند/مهم و غیره
( در مورد رفتار/جواب/لحن و غیره ) نامشخص, مبهم, آنچه که نمی توان صفت مشخص واضحی بدان نسبت داد مثال= her tone was noncommittal, and her face gave not ...
1 - پر از چربی 2 - چرب زبانانه, چاپلوسانه
1 - نامربوط 2 - با منشا بیرونی 3 - آنچه که جزیی از چیز مورد اشاره نیست, اضافی, خارجی other insects attach extraneous objects or material to themselv ...
به دور از واقعیات جهان بیرون و فقط سرگرم تئوری
با زحمت یا بی حوصلگی یا از روی اجبار و بی اشتیاق چیزی را تولید کردن
کسی که باید بری از هر گونه اتهام/سوظن/لکه ننگ و غیره باشد ( وقتی از سزار پرسیدند چرا همسرت رو طلاق دادی گفت زن امپراطور روم باید بری از هر گونه اتها ...
1 - عصبانی و آماده درگیری 2 - آماده رویارویی برای موقعیتی بخصوص 3 - مست ( معنای تحت اللفظی اش میشه : {تفنگم رو} پر کردم واسه خرس_ یعنی بیشتر از حد ...
سزار
زودتر از چیزی که باید ( و از روی هیجانزدگی و بنابراین بدون آمادگی ) گفتن چیزی یا انجام دادن کاری
( میزان/مقدار ) شناخته شده بودن یا معروفیت یک نام تجاری
دوتا معنی داره: 1 - جاده کوچک فرعی 2 - مخفیانه ( و خصوصا غیرقانونی ) ربطی هم به حاشیه شهر نداره backstreet of tehran رو هم میتونیم بگیم مخفیانه های ...
مالیات عقب افتاده/پرداخت نشده
اول direct examination رو داریم که وکیل از شاهدی که خودش فراخوانده سوال می پرسد تا به نتایجی که میخواهد برسد بعد میشه cross examination که میشه سوالا ...
وابسته به جرم شناسی و بررسی جنایی دادگاهی, وابسته به دادگاه آزمایشات علمی/تکنیک های به کار برده شده در شناسایی جرم =forensics آزمایشگاهی که چنان تحقی ...
حکم بازداشت ( برای اهانت به دادگاه یا حضور نیافتن در جلسه دادگاه در تاریخ مقرر_با حکم بازداشت معمولی فرق میکند و فقط برای حاضر کردن کسی به پیش قاضی ا ...
all points bulletin یا APB هشدار یا اطلاعی است که از طریق بیسیم به نیروهای پلیس داده می شود اطلاعیه به تمامی واحدها ( تا بطور مثال دنبال یک مظنون بگر ...
برای جلوگیری از اتفاقی پیش بینی شده کاری کردن, ممانعت کردن the government preempted a coup attempt پیشدستی کردن it looked as if she'd ask him more, b ...
برآوردن, ارضا کردن ( نیازهای غیر اخلاقی یا مادون ) ( معناهای دیگه توسط دیکشنری آکسفورد قدیمی یا منسوخ معرفی شده ) newspapers are pandering to peop ...
boat pulpit=قسمت محافظ جلوی قایق که می توانید بطور ایمن روی آن بایستید bully pupit=بلندگو, تریبون, فرصت و اختیاری که یک فرد در قدرت می تواند از آن بر ...
kindred spirit=someone who thinks and feels the way you do همفکر
( چیزهای بد/منفی/مزخرف را ) سریع گفتن, تفت دادن, از دهان بیرون ریختن longman : to say a lot of bad or negative things very quickly • Groups like th ...
یک نوع مغلطه در استدلال است مغلطه مرد پوشالی یا پهلوان پنبه