نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مانده بودم که بدانم ایا می توانی با من به پارک جنگلی چیتگر بیایی: من باید یکدگزارش از رفتارهای مخاطره ...
جدید ١٨ ساعت پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lay the groundwork: زمینه سازی کردن، مقدمه چینی کردن، ش ...
١ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
score: دسته ، گروه، جماعت، جمعیت
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grandstanding: خودنمایی کردن، جلب توجه کردن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
garner: جلب کردن، به سمتِ خود کشیدن
٣ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maintain: اصرار کردن
٥ روز پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
holy crap: یا پیغمبر! یا جدِ میرزا!
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jail time: حبس، زندانی شدن، آب خنک خوردن
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set for: آماده شدن/بودن، مهیای چیزی/کاری بود ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
retrace: از نو دنبال کردن، مجددا پی چیزی را ...
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cold: بی رمق، ضعیف، بی مهر
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ominous: دلهره آور
٢ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mean: جدی گفتن، جدی بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
expressly: صراحتا، رک و پوست کنده
٣ هفته پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put away: ( درمورد افراد ) به زندان انداختن، ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hawking: فروش، فروختن
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jive: سر کسی شیره مالیدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
zucchini: کدو خورشتی
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
acknowledgment: تقدیر و تشکر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
more generally: به صورتی جامع تر، به نحوی عمومی تر، ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
warn: گفتن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unalterable: غیرقابل تغییر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up and comer: فرد آینده دار، ارتقا یابنده به نظر ...
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the spot: همان موقع، همان لحظه، در آن واحد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in store: در نظر
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
argument: صحبت
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
worth one's salt: کسی که سرش به تنش می ارزد
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
immersing: غرق کاری شدن، فرو رفتن در چیزی، شدی ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gravely: به شدت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the public: عموم مردم، اذهان عمومی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vile: نفرت انگیز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
elsewhere: فضایی دیگر، مکانی دیگر
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scarred: زخمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unintimidated: بدون ترس، بدونِ وحشت، با جرأت، با ش ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
securing: فراهم کردن
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
combined with: در معیتِ
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cherry: تازه خدمت، چس ماه، سربازی در میدان ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
return: صادر کردن، حکمی را متوجه کسی/چیزی ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bear claw: پنجه ی خِرس ( نوعی شیریینی است که ق ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emboldened: شیر شدن، دل و جرأت پیدا کردن، اعتما ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
call out: صحبت کردن، اعلام کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uprising: خیزش
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snugly: به شکلی راحت، به طرز جمع و جوری، به ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
faith based: اعتقادی
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rig: سرهم بستن، سوار کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
docket: فهرست، ( فهرست پرونده هایی که درداد ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
admission: پذیرفتن، اقرار ، تایید، رضایت، تحسی ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
unnerving: اعصاب خُرد کُن، تو مُخی، رو اعصاب
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
GTA: سر واژه ایست برای عبارت Grand Theft ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dissolve: محو شدن، گُم شدن از دیدگان
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disparaging: توهین آمیز
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unprepared: نامیسر، فراهم نشده، نسنجیده، نامجهز ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a whole lot: بسیار زیاد، به شدت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roman nose: دماغ عقابی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
early: زودهنگام، پیش از موعد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
study: اتاق کار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obsessing: وسواس فکری، فکر مشغولی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tellingly: بدیهی است که، گویاست که، پرواضح است ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
invigorate: امیدوار کردن/شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
for his part: به سهم خود
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
carve into: فرو رفتن، وارد شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
inconsistency: تعارض، تضاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no hard feelings: به دل نگیریا، یه وقت از دستم ناراحت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
headboard: تاج تخت واژه ی مصوب هست نه سر تخت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
congregated: جمع شده ، گرد آمده، تجمع کرده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
with regard to: در رابطه با
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roll your eyes: چپ چپ نگاه کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
off we go: الزاما معنای راه افتادن و حرکت کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
most of all: بیشتر از همه، بیش از هرچیز، از همه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
respond: اجابت کردن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
parole officer: افسر عفو مشروط، به اختصار به آن P. ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
set out: مرتب کردن، چیدن، گذاشتن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
refer back: رجوع کردن، ارجاع دادن، ارجاع به ماس ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come to believe: به عقیده ای خاص رسیدن، باوری خاص پی ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
poke around: جستجو کردن، به دنبال چیزی گشتن، به ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shine a light on: بررسی کردن، شفافسازی کردن، روشنگری ...
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
any and all: تماما بدون استثنا، کلا بدون استثنا
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
angle: قصد، غرض، هدف، منظور، مقصود، نیت
٥ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flicker: نمایان شدن، درخشیدن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecutor: وکیل مدافع دولت
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
event: اوضاع
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
diphthong: دو آوایی
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
message: حرف، سخن
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rumble: خروش، غوغا
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
solid: کامل
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive: انگیزه، اراده
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
under the surface: پشت پرده، پشت صحنه، آن روی سکه، آنس ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bill: هزینه
٦ ماه پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
تبدیل به احسن، همونطور که از اسمش ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
embark: به کار گرفتن، استفاده کردن، به کار ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
muse: به حالت تفکر چیزی گفتن، به فکر فرو ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull away: راه افتادن، حرکت کردن، جلو رفتن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
claim: اعلام کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
term: دوران حبس
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a number of: چندتایی، تعدادی، بعضی از، برخی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
umbrella organization: سازمان مادر، سازمان اصلی که فعالیت ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
epilogue: بخش پایانی
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
public eye: مرکز توجه، موضوع اصلی بحث مردم
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
swing open: با شدت باز شدن، سریع باز شدن، زود ب ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
longing: تمایل
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
petty: درواقع به معنای هر جرم کوچک و خردی ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
explicitly: علنا
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fret over: خود را درگیر چیزی کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
airs: قیافه گرفتن، خودبرتر بینی، ناز و اد ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
comply with: حرف شنوی داشتن، حرف را خواندن، اطاع ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
replenish: به حالت اول برگرداندن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dodge a bullet: قسر در رفتن، جا خالی دادن، جان سالم ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impulse: یهویی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
finger pointing: انگشت اتهام، انگشت اتهام را به سمت ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make the rounds: سینه به سینه چرخیدن، نُقل مجلس شدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in cold blood: با بی رحمی، با قساوت قلب، با سنگدلی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
oh: در موقعیت های مختلف می تواند معانی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slant eyed: چشم بادامی
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pasture: سبزه زار
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shitcan: پس زدن، دور انداختن، کنار زدن، کنار ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
riled up: عصبی، خشمگین
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
metaplasia: تغییر غیر طبیعی یک بافت به بافتی دی ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mollified: آرام، دل خوش
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
impeached: متهم، خوانده، به دادگاه خوانده شده، ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
formulate: پایه ریزی کردن، پایه ریختن، برنامه ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
firsthand: مستقیما، عینا
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shudder: ترسیدن، از ترس لرزیدن
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
caterer: توشه رسان، مأمور خرید، خوراک رسان ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do right by: منصفانه رفتار کردن، انصاف به خرج دا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
condone: قبولِ کارِ غلط
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
stall: منتفی شدن، نادیده گرفتن، بی خیال شد ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
irreparably: به طرز جبران ناپذیری، به طور غیر قا ...
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as hell: مثل چی، مث خر، مثل سگ
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that will be all: می تونی بری، مرخصی حرفی که مافوق و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
moved: مجذوب، احساساتی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ineffectiveness: بی خاصیتی، بی فایدگی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tamper: انگولک کردن، تغییر دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hold on to: محکم گرفتن، محکم نگه داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
profusely: به شدت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disoriented: سرگردان
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
perpetrator: عامل، کُننده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bide one's time: دنبال بهترین زمان گشتن، دندان روی ج ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
major theme: بافت اصلی موضوع اصلی مضمون اصلی ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
circle of concern: دل مشغولی ها موارد مهم برای فرد مجم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drugged up: تحت مصرف شدید دارو بودن، داروی زیاد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
competing: نا همخوان، ضد و نقیض، متناقض
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pressuring: اعمال فشار
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
way of life: سیرت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let sleeping dogs lie: بحث گذشته رو پیش نکش بذار مشکلات گذ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
coerce: تحت فشار گذاشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come through: باب میل کسی رفتار کردن کار دلخواه ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
erupt into: تغییرِ ناگهانی دادن ( زدن زیرِ گریه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
asserting: تاکید
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
confiscate: ضبط کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
corporate: تجاری، بازرگانی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
down to: تقصیر کسی بودن، مربوط به کسی بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rip away: جدا کردن، سلب کردن، گرفتن، طرد کردن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
longevity: بادوام، با دوامِ بالا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shock: تکان دهنده بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
borne: حاصل، محصول، به دست آمده، دستاورد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dazzling: مسحور کننده، جادو کننده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slug: فشنگ دارای مرمی
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
older: سن و سال دار
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
max out: به بیشترین پیشرفت ممکن رسیدن، به با ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
decompensate: تعادل را بر هم زدن به عقب برگشتن جب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chiding: نکوهش، ملامت
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
scenic route: مسیر خوش منظره، جاده ی زیبا
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
outline: نشان دادن، تشریح کردن، روشن ساختن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
supposed: انتظار می رفت، بایستی، باید، قرار ب ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it so happens that: برحسب اتفاق
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep at bay: مهار کردن، جلوی کسی یا چیزی را گرفت ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wriggle: تکان خوردن، جابجا شدن، بالا و پایین ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
charge for: قیمت گذاشتن، قیمت گزاری کردن، در از ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turf war: جنگ قلمرو، جنگ محله ای، جنگ بر سر م ...
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
selective: گزینش گر
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uneasily: با ناراحتی
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in the course of: در جریانِ
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
criminally: مجرمانه
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
land on: خراب شدن سر کسی یا جایی
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
battered: به درد نخور
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gallery: سالن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seething: آشفته، عصبی، نگران
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
side table: میزی که کنار مبل یا تخت قرار می دهن ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plenty: کُلی
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beg: عجز ولابه کردن، عز وجز کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فرش: فرش واژه پارسی هست که خود ایرانی ها ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gesticulate: با دست صحبت کردن
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cobble together: تشکیل دادن، ردیف کردن، جفت و جور کر ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wedge: چسبیدن/چسباندن، قرار دادن/گرفتن. گی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ascribe: به گردن کسی انداختن ( تقصیر، گناه، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
صندوق: صندوق واژه فارسیه. دقیقا از اون واژ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prosecution: دادرسی، محکمه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
heir: جانشین، ولیعهد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
misdemeanor: خرده جرم خرده بزه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
competency: مهارت
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grapple with: حل کردن، حل و فصل کردن، برطرف کردن، ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
discrepancy: تعارض، تضاد
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proper: درخور، برازنده
١٠ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flank: کسی را در کنار خود داشتن، پهلوی کسی ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sneak: زیرآبی رفتن ( نه به معنای شنای زیرآ ...
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
found: فکر کردن، معتقد بودن
١٠ ماه پیش