میلاد علی پور - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut corners: شرتی کار کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the clear: در امنیت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نقش: یه واژه ی دیگه که از پارسی رفته تو ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

up your ass: این اصطلاح مربوط به زمانیه که یه نف ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

GTA: این عبارت، عنوان یه جرم هست در ایال ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epiglottic: مربوط به اپی گلوت ایجاد شده توسط اپ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pidgin: زبان تماسی, زبان ارتباطی ( به زبانی ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make sure: فهمیدن، اطلاع پیدا کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flow: افزون بر معنی های گفته شده، دو تا ب ...

٩ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

that's it: خودشه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

runaround: مشغول و گرفتارِ چیزی بودن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

slippery slope: شیب لغزنده، وضعیت اجتناب ناپذیر، زن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in a sense: به مفهومی, از یک نظر, از جهتی

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

investigator: بازرس

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in the context of: در راستای، در چارچوب، در رابطه با، ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on track: طبق برنامه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

refrain: پیام یا حرفی که افراد آن را تکرار م ...

٩ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come back: در مواردی همچون، گزارش و حکم دادگاه ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

aka: مخفف عبارتِ ( Also Known As ) همچن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

set out: درصدد برآمدن، قصد کردن، سعی کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ordeal: وضعیتِ سخت

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sure enough: همانطور که پیشبینی می شد، طبقِ انتظ ...

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contradict: تضاد داشتن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as a whole: کُل یک چیز، مجوعِ جزءهای کوچکتر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wept: گریان

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

full metal jacket: این عبارت، نام گونه ای فشنگ بخصوص ا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epiglottis: اپی گلوت معنی زبان کوچک ندارد. زبان ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

literally: علنا

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

over: با استفاده از، بوسیله ی، از طریقِ

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

acronym: مخفف

٩ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٩ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inclusion: دربرگیری این عبارت در متون مربوط به ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

تاج: نام قدیم باشگاه �استقلال تهران�

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

champ at the bit: اشتیاق داشتن، بی تابِ چیزی بودن، ذو ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

light up: شوق پیدا کردن، اشتیاق داشتن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flattering: خود/کسی را تحویل گرفتن، برای خود/کس ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

argue for: دلیل آوردن ( برای حمایت از چیزی/کسی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unsurprisingly: تعجبی نداشت که، همانطور که میشد حدس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so and so: چنین و چنان، فلان و بهمان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hand off: واگذار کردن، سپردن، دادن، اختیار دا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

read: آمدن ( درمعنای یادداشت یا ثبت شدن ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

admitted: پذیرفته شده، تأیید شده، قطعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

relentlessly: سرسختانه، با تلاش و کوشش، مُصِرانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

overblown: بزرگنمایی شده، اغراق شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wistful: غمگین و ناراحت بودن به این دلیل که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drag one's feet: لفت دادن، معطل کردن، این پا و آن پا ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

boast: مفتخر بودن، مالک بودن، داشتن، در بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

question: به چالش کشیدن، زیرِ سوال بُردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

resources: امکانات

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

haunt: مضطرب شدن/کردن، باعث نگرانی شدن، آز ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chain of custody: سلسله مراتب بازداشت ( حقوق ) در م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

should: در آن صورت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fostering: ایجاد، ترویج

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

buy: قبول کردن، پذیرفتن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

obsessed with: تمرکز بیش از حد روی چیزی/کسی، قفلی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

alveolar ridge: برآمدگی پشت دندان های بالا برآمدگی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

closure: ( درمورد وضعیتی سخت و بد ) کنار آمد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

filter: رد شدن، نفوذ کردن

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

graveyard: معنای شب کاری هم دارد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yikes: عجب! واقعا که! به حق چیزهای ندیده و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minute: اگر تلفظ ماینوت مد نظر باشد، معنای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

girl's room: دستشویی بانوان توالت زنانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pack fudge: رابطه آنال داشتن بیشتر به روابط مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sibyl: پیامبر زن پیامبر مونث

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to the effect: مبنی بر اینکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grant: صادر کردن/شدن

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

women's room: دستشویی زنانه توالت بانوان

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

assert: اظهار کردن، گفتن، بیان کردن، خاطرنش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foreskin: هیچ منبع معتبر پزشکی در جهان وجود ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be more than a match for someone: از کسی/حریف/هماورد بهتر بودن، بیشتر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

really: به صورتِ جدی

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sibyl: پیامبر زن پیامبر مونث

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

at best: در بهترین حالت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

you know: یعنی، یعنی که، می دونی که ، حقیقتش، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

میلاد: میلاد ریشه ی پارسی داره. در زبان شی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fund: کمک مالی، اعانه ، کمک هزینه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

namely: از جمله، شاملِ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

imao: اصطلاحی اینترنتی که بنا به کار برد ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

let it be: بی خیال شو, وا بده, کوتاه بیا, بذار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go on record: رسما اعلام کردن، به طور رسمی اظهار ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bootylicious: جذاب و دلربا، سکسی و هات از نظر جن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atone: پست ، خوار ، فرومایه، تسلیم شدن، به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boobalicious: سینه های جذاب داشتن خوش سر و سینه ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assertion: احراز

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vis �vis: در ارتباط به، مربوط به ، نسبت به، ع ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

degenerate: آدم درب و داغون به درد نخور، آدم ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thine: ِ - تو، ِ - شما در گذشته این ساختار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precinct: پاسگاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crank: نوعی مخدر صنعتی شبیه به کراک ولی با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

AIR: آشکار کردن، اظهار داشتن، اظهار کردن ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skank: پتیاره لکاته فاحشه بدکاره

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be more than a match for someone: از کسی/حریف/هماورد بهتر بودن، بیشتر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

typical: مثل همیشه، همیشگی

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prequel: پیش داستان پیش رخداد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skeeve: حال به هم زدن/خوردن مشمئز کردن/شدن ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

run for: کاندید شدن، اعلام آمادگی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outmaneuver: پیشی گرفتن، جلو زدن، برتری یافتن، ک ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

settle on: با تصمیمی موافقت کردن، تعیین کردن، ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

great: ارزشمند

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one sort or another: 1 ) از این دست، از این طیف، از این ...

١٠ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Stop teasing me, please

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hindsight: با نگاهی به گذشته، در نگاه به گذشته ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boobalicious: سینه های جذاب داشتن خوش سر و سینه ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sodomized: مورد تجاوز قرار گرفته ( درمورد لواط ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clearly: صدالبته

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self abuse: خودتحقیری، خودسرزنشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lick: غلبه کردن، بردن، پیروز شدن، فائق آم ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attaboy: ای ول پسر/رفیق، کارت درسته رفیق، دم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cooze: واژه ای عامیانه و به شدت زننده که ب ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

left brained: فکور، منطقی، محاسبه گر، اهل دودوتا ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disappear: رد شدن، ازبین رفتن، لغو شدن، پس گرف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

homecoming queen: در دبیرستان یا کالج به دختری می گوی ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go about: ادامه دادن ( مانند گذشته )

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

albeit: به هرحال، با وجود اینکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

brown: سبزه ( اگر در موردرنگِ پوست استفاده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صبح: با مهرگان موافقم. خیلی از واژه های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capiche: اصطلاحی سیسیلی که به ویژه توسط اعضا ...

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Fade یک واژۀ انگلیسی به معنا ...

١٠ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Fade یک واژۀ انگلیسی به معنا ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

phanindra: خانوم خضرلو سلام. همۀ معلم های زبا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جوگیر شدن: تا حد زیادی فکر می کنم در طول این س ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flap: جیب نما ( خیاطی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spin a tale: دروغ گفتن، خالی بستن، وارونه نشان د ...

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

full metal jacket: این عبارت، نام گونه ای فشنگ بخصوص ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

instantly: یکمرتبه، یکهو

١٠ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

public exposure: در مفاهیم حقوقی، عنوان جُرمی در ایا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

demand: ایجاب کردن، لازم بودن

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بله می تونید ثبتنام کنید. اما اگه ...

١١ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hold: مصداق داشتن، دلالت کردن

١١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

full metal jacket: این عبارت، نام گونه ای فشنگ بخصوص ا ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

john doe: مجهول الهویه ی مرد. ( وقتی اسم فرد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

more than that: از این گذشته، جدای از این

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cheerleader: تشویق کننده، لیدرِ تشویق گر، ( فرد ...

١١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هرمان: خب اگه شما منظورت هه رمان هست، نبای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sheer: زیاد، بسیار زیاد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public masturbation: عنوان جرمی در ایالات متحده امریکا ف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indecent exposure: دقیقا این عبارت عنوان یه جرم هست تو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

GTA: این عبارت، عنوان یه جرم هست در ایال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

GTA: سر واژه ایست برای عبارت Grand Theft ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

men's room: دستشویی مردانه توالت مردانه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

girl's room: دستشویی بانوان توالت زنانه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

women's room: دستشویی زنانه توالت بانوان

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skeeve: حال به هم زدن/خوردن مشمئز کردن/شدن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cooze: واژه ای عامیانه و به شدت زننده که ب ...

١١ ماه پیش

مدال‌های میلاد علی پور