دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٦٣,٧١٩
رتبه
رتبه در دیکشنری
٧٨
لایک
لایک
٦,٩٧٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣,٢٣٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٣٠٧
رتبه
رتبه در بپرس
٤١٥
لایک
لایک
٢٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

در گویش شهرستان بهاباد، عقرب را عغرب هم گویند. ( بر همان وزن عقرب )

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

در گویش شهرستان بهاباد، عقرب را عغرب هم گویند. ( بر همان وزن عقرب )

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

شناخت: اِشْناخت ( eshnaakht ) لغتنامه دهخدا: اشناختن. [ اِ ت َ ] ( مص ) شناختن. شعر از مولانا: ساکنش کرد و بسی بنواختش دیده اش بگشاد و داد اشناختش ...

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

شناختن: اشناختن ( eshnaakhtan ) لغتنامه دهخدا: اشناختن. [ اِ ت َ ] ( مص ) شناختن. شعر از مولانا: ساکنش کرد و بسی بنواختش دیده اش بگشاد و داد اشناخت ...

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

در گویش شهرستان بهاباد هنوز از کلمه ی اِشْناخت ( eshnaakht ) به جای شناخت استفاده می شود. چِطو ( chetow ) ( چطور ) اِشناختُش! ( چطور فلانی را شناخت ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

٠ رأی
١ پاسخ
١٠٧ بازدید

لطف کنید شعر صائب را معنی کنید: گر درد طلب رهبر این قافله بودی کی پای ترا پرده خواب آبله بودی؟ 2 زود این ره خوابیده به انجام رسیدی گر ناله شبگیر درین مرحله بودی 3 دل چاک نمی گشت ز فریاد جرس را بیداری ...

١ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٥٧ بازدید

معانی قائل از لغتنامه ها :گوینده، اقرار کننده بخطای خود، معتقد بچیزی مانند قایل بتعدد آلهه. سوال، بر چه اساسی کلمه ی قائل در عبارت ارزش قائل شدن آمده است؟  

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٢ بازدید

سلام دوستان در فرهنگ معین برای کلمه رفق این گونه نوشته شده است: رفق(رِ فْ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) مدارا کردن . ۲ - (اِمص . ) مدارا. سوال، با آن که می دانم  (مص . ) یعنی مصدر و این از علامت های اختصاری لغتنامه هاست اما علامت اختصاری (مص ل . ) که در این پرانتز، حرف لام هم آمده است برایم سوال است که این، به چه معناست؟

٢ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٧١ بازدید

لطفاً رابطه ی ادبی ویا تخیلی موکت و ماکت را بیان کنید.

٣ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٦٩ بازدید

به طفلی درم رغبت روزه خاستن ندانستمی چپ کدام است و راست (سعدی) به طفلی دَرَم، دَرَم یعنی چه؟ آیا دَرَم یعنی، در هستم؟ لطفاً خود کلمه دَرَم را معنی کنید.مفهوم عبارت به طفلی دَرَم را نمی خواهم بدانم. فقط کلمه دَرَم که چگونه درست شده است و به چه معناست؟

٣ ماه پیش

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
٣ پاسخ
٧١ بازدید

لطفاً رابطه ی ادبی ویا تخیلی موکت و ماکت را بیان کنید.

٣ ماه پیش
٠ رأی

خسته نباشی برادر

٢ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٣١ بازدید

(قِبَلِي) در دعای زیر که مربوط به شب‌های دهه آخر ماه رمضان است یعنی چه و با توجه به معنای آن، لطف کنید دعا را ترجمه کنید. أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ یَنْقَضِیَ عَنِّی شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ وَ لَکَ قِبَلِی ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَهٌ تُعَذِّبُنِی عَلَیْهِ.

٩ ماه پیش
١ رأی

واژه " قِبَل" به معنی « جانب و نزد و پیش » می باشد. وقتی واژه قِبَل به یاء متکلم اضافه شود به معنی " جانب من و پیش من" می باشد. پناه می ‏آورم به عظمت وجه کریمت، از اینکه ماه رمضان‏ از من سپری شود، یا سپیده این شبم طلوع کند، و از جانب من گناهی یا نتیجه کاری در نزد تو مانده باشد،که مرا بر آن عذاب نمایی.

٩ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
٥٥٩ بازدید

در دعای جوشن کبیر درجایی داریم یا حاکم و در جای دیگر یا قاضی ،فرق حاکم و قاضی در اسامی الهی چیست؟

٩ ماه پیش
٢ رأی

واژهای " حاکم و قاضی " در بسیاری از موارد مترداف هستند و در معنایی مشابه یکدیگر استعمال می شوند.  ولی با توجه به معنی لغوی، می توان تفاوت آشکاری بین آنها مشاهده نمود.  قضا به معنی اتمام است ...

٩ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
٢٩٤ بازدید

یا وارث (از دعای جوشن کبیر) یا خالق کل شی و وارثه(از دعای جوشن کبیر) خدا وارث است یعنی چه؟  

٩ ماه پیش
٠ رأی

وارث بودن خداوند به این معنی است که همه مالکانِ اشیا در این جهان، عمر محدودى دارند و همه چیزها جز خدا، نابود خواهند شد. از این رو، خدا وارث همه چیز است. البته مالکیّت حقیقی و مطلق، فقط از آنِ خداست و دارایی هاى دیگران، اعتبارى و در طول دارا بودن خداى متعال است و لذا فناپذیر است.

٩ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٢٨ بازدید

در زیارت شهدای کربلا در شب‌های قدر داریم: فَجَزَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الإِْسْلاَمِ وَ أَهْلِهِ أَفْضَلَ جَزَاءِ الْمُحْسِنِينَ خدا از سوي اسلام و اهلش،  شما پاداش دهد، برترين پاداش نيكوكاران،  سوال چگونه خدا از سوي( اسلام و اهلش)، به شما پاداش دهد؟ از سوی اسلام و اهلش یعنی چه؟

٩ ماه پیش
٠ رأی

«از سوی» ترجمه ی دقیقی نیست. بهتر است گفته شود «در عوض».  مقصود آن است که در عوض خدمتی که به اسلام و مسلمین نموده اید، خداوند به شما پاداش دهد. 

٩ ماه پیش