پیشنهادهای تقی قیصری (٦٢٥)
[صفت] ۱ - سلطه طلب، ۲ - خودرأی dominating managers مدیرانی که نظر درست یا نادرست شان را به زیردستان تحمیل می کنند.
تکوینی
در گل ماندن، گرفتار بات لاق شدن، پاگیر شدن
فِلو، فلوشیپ، دانش جوی پسادکتری، عضو هیأت علمی
کاسْت، نظام اجتماعیِ کاسْتی: جامعه ی مبتنی بر محدودیت جابه جایی بین صنفی و طبقاتی
روزمره، عُرفی
پناه بردن، خلوت گزیدن He dealt with this problem by building a cabin near a lake, far away from the city, where he would retreat for the whole summer.
جُربُزه، جسارت We only progress when societies and individuals have the luxury of investing time and sustained effort into research.
به سراغ ( کسی یا چیزی ) رفتن
روباز ( open fire ) ، آتش روباز آزاد ( open university ) فاش، فاش گو، فاش گویانه، بدون لاپوشانی ( open discussion ) بحث فاش گویانه
[مارکتینگ] بخش بندی، شناسایی بخش های مختلف بازار از نظر سنی، جنسیتی، قدرت خرید، شهری یا روستایی، و مانند آنها [مهندسی] قطعه قطعه کردن، تقسیم یک کل یک ...
دست و پنجه نرم کردن Tackle a problem دست و پنجه نرم کردن با مسأله، اقدام به حل مسأله
سهم خود را ادا کردن And this is where simplicity cuts in. و این همان جایی است که سادگی نقش و سهم خود را ادا می کند
[عکاسی، لیتوگرافی]، فراظهور، نوردهی بیش از حد یا نگه داشتن به مدت زمان بیش از حد در محلول ظهور [بهبود سیستم] فراتکامل، فراتکوین، ایجاد بهبود بیش از ظ ...
[الکترونیک] ریزتنظیم، تنظیم دقیق، تنظیم ظریف، کنایه از گرفتن پیچ تنظیم با دو انگشت ( مانند وضعیت نیش گون گرفتن ) و چرخاندن ظریف آن برای تنظیم مدار را ...
- [پزشکی] نهان زاد، ایدیوپاتیک، ( بیماری ) با علت یا محرک خارجیِ ناشناخته - الزامی، پیش نیاز، عامل یا شرایطی که برای تحقق امری لازم است.
recumbent bike دوچرخه ی خوابیده، دوچرخه ای که آن را در حالت درازکش یا خوابیده می رانند
دیرآشنا، جاافتاده، مألوف، رایج شده در طول زمان
پیشاپیش، پیشینی
کشش شدید به چیزی، مشغله ی مستمر به چیزی؛ معادل پس وند �باز� در ترکیب هایی مانند کفترباز، تمبرباز، ماشین باز، کتاب باز
آمرانه
ناشناخته، تجربه نشده
بی انعطاف
promising
[زیست شناسی، پزشکی] وابسته به رشد، معطوف به رشد
ارزان، نه چندان گران، به قیمت
ناپالوده، غیردقیق، کلی . Visualizing the Ideal helps engineers and scientists to undertake a ‘quick and dirty’ high - level needs capture
ترساننده، ترس آور، وحشت زا، ترس ناک، بیم آور، خائف
به تنگ آمده؛ ناخرسند
مجذوب
پیش کش کردن، دادن، پیش نهادن، تقدیم کردن، در طَبَق اخلاص گذاشتن
اعلا
بیرون چارگوش
[تفکر] مرزشکن؛ راه حلی که لازمه ی آن فکر کردن به گزینه های موجود در خارج محدوده ای است که �ظاهراً� دیده می شود.
CLM: Career Limiting Move Saying or doing something at work to a superior that will likely result in the termination of your employment. تهدید شغلی؛ ...
معاینه ی فنی سالانه ی خودرو
کاربردِ نابهینه، بهره گیریِ نابهینه؛ استفاده نکردن از همه ی ظرفیت چیزی، بلااستفاده ماندن ظرفیت
عارضه ی جانبی، جنبه ی منفی، جزء بد از یک کل که جزء خوب هم دارد. مثال: شهرت در کنار مزایا جنبه ی منفی هم دارد که آرامش فرد را به هم می زند.
حریف
خویشتن
به صورت super fit, super - fit نیز نوشته می شود خوش اندام
باریک اندام
سرسخت
راسخ، استوار، جدی
۱ - اعطا، دادن، مثال: �اعطای گواهی نامه به اعضای جدید�، �دادن گواهی نامه به اعضای جدید� "the presentation of certificates to new members" ۲ - آرایش، ...
[فعل] ندیده گرفتن، چشم بستن بر ( چیزی ) ، بی اعتنایی، دور زدن چیزی با تظاهر به ندیدن آن، Harms we don’t see as resources as we are usually trying t ...
ورنداز کردن؛ نگاه کردن به سرتاپای کسی یا چیزی ناآشنا، نگاه کردن به سرتاپای کسی که یا نمی شناسی یا تظاهر می کنی که نمی شناسی
[اسم] شکارگاه، مَرغ زارِ پر از نعمت و فراوانی، مخزن، خانِ نعمت در جمله ی زیر به معنی �مخزن� یا �شکارگاه ( مکانی پر از نعمت های فراوان ) به کار رفته ا ...
خوشا، انشاءالله، امیدوارم که، امید دارم که، امید که، ای کاش
تبانی، اقدامی غیرقانونی در مناقصات که متقاضیان مناقصه در پشت پرده با هم سازش کرده و برنده ی مناقصه را از پیش تعیین می کنند bid rigging