پیشنهادهای شیرین نام (٤٨)
بر طبق لانگمن 1 . . . to think of an idea, answer etc Is that the best excuse you can come up with? We’ve been asked to come up with some new ide ...
صبح کله سحر
فاصلرو حفظ کن عقب وایسا
طرح های خلاصه شده طرح های کلی
هوشیار کردن
دروغ اینفرمال هست این کلمه
جوییدن مثلا کتاب انقد خوندی که بالاصطلاح میگی جوییدی کتابو
همون unemployment هست اما صورت مودبانه تر. . مثل اینکه به یکی بگی نابینا تا اینکه بگی کور یک دنیا تفاوته
صفت شخصی هست که مسایل محرمانه دیگرانو که باید راز بشه همیشه آمادست که فاش کنه. .
بگو دیگه چرا جون میکنی
زبانم قاصر است
توپیدن به کسی
من اینجا چند دقیقه قبل یک مطلب درباره sang گذاشتم . مدیریت محترم لطفا نشر ندید . اشتباه بود
گذشته sing معنی دیکر sang : وجود یک مشکل کوچک که در یک کار خوب در واقع معنی مشکل کوچک . . مانع . . . گیر
مشکلات کوچکی که وقتی یک چیز جدید را شروع میکنید یا استفاده میکنید رخ میدهد.
رشد برق آسا
لحظه حساس نقطه مهم لحظه موثر
خودت را جای دیگری بگذار ( داشتن همدلی ) = having empathy
در جریان گذاشتن کسی Keep somebody posted Keep me posted
Pregnant حامله بودن معنی میده در اسلنگ I'm in the club
از کوره در رفتن ینی یه اتفاقی میفته شخص غیر منطقی رفتار می کنه و دیکه رفتار نرمالی نشون نمیده
منظورش اینه طرف سلامت روان داره و تایید شدست که میتونه توی دادگاه باشه و تفهیم اتهام بشه یا از خودش دفاع کنه یا هر چی. . مشکل عقلی نداره
In time: چیزی که در آخرین لحظه اتفاق میفته On time: چیزی که در زمان مشخص انتظار میرود اتفاق بیفتد
Unless
مثال Slow down on the road and keep an eye out fore wildlife اهسته رانندگی کنید در جاده و حواستون به حیات وحش باشه
از شادی در پوست خود نگنجیدن بسیار شادبودن Be in seventh heaven مثه خودمون که میگیم از شادی تو اسمون هفتم سیر میکنم
سست و دو دل شدن مثلا رفتی یک کار جدید بگیری توی یک شرکت جدید وارد میشی یهو اعتماد بنفستو از دست میدی و یجوری میشی توی دل خالی شدن مثلا
دو معنی مثلا یک هتل فرسوده یک ساختمون فرسوده ( داغون ) یا یک آدم بی رمق ( داغون )
the system that support the financial infrastructure of your agency
Economic terms از نظر اقتصادی
انواع معنی دارد شریک کاری و تجاری شریک زندگی، سیاسی، مدرسه و حتی شریک جرم
تحولات جامعه
بالاصطلاح
Inviting = attractive = tempting وسوسه کننده - جاذب
Milder یکی از معانی معتدل تر In milder part of country در بخش معتدل تر کشور
I'm slammed = I'm busy =I'm tied up
تعطیلات رفتن اکر take vacation بود یعنی طرف مرخصی گرفته رفته تعطیلات ولی go on vacation معلوم نیس طرف شاغله یا نه شاید خانه داره ولی رفته سفر
چشم انداز محدود
دیدگاه محدود
در رشته ریاضی معنی ( رد و قبول ) در رشته پزشکی معنی ( ورود و خروج )
کاهش هزینه
نسل هزاره به افرادی اطلاق می شود که در دو دهه آخر قرن بیستم متولد شده اند. دقت کنید دو دهه اخر قرن بیستم نه بیستو یکم
افزایش تند
افزایش مشارکت
از کنار هم گذشتن. از کنار هم لغزیدن
لطف داری It is nice of you
Stop paying attention to something
غذای اصلاح شده ژنتیکی GMO تراریخته