علی ماشا اله زاده

فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
instrumental١٦:٣٨ - ١٣٩٩/٠٧/١٦کلیدی ( مهم و تاثیر گذار ) مهمترین ابزار کسی یا چیزی که نقش کلیدی دارد the weather was instrumental in our success هوا در موفقیت ما مهمترین ابزار بو ... گزارش
16 | 1
ring a bell٠٧:٠٦ - ١٣٩٩/٠٧/١٤جرقه ای در ذهن خوردن تصویر مبهمی را به یاد آوردن ( یک چیزهای کمی را به یاد آوردن ) گزارش
18 | 1
check ins١٤:٠٦ - ١٣٩٩/٠٧/١٢( فضای مخصوص نوشتنِ ) موقعیت مکانی ( در شبکه های اجتماعی ) ( کادر مخصوص نوشتنتوضیحات درباره ی ) موقعیت مکانیگزارش
14 | 0
sit right with١٢:٢٣ - ١٣٩٩/٠٧/٠٩That doesn't sit right with me به دلم نمیشیند ( قبول ندارم ) ( نمی توانم هضمش کنم )گزارش
9 | 0
laugh off١٢:١٠ - ١٣٩٩/٠٧/٠٩با خنده زیر سبیلی رد کردن ( یک موضوع ) با خنده از کنار یک موضوع گذشتن ( نادیده گرفتن اشتباه دیگران ) ریشخند کردن با خنده از سر گذراندن با خنده رفع ... گزارش
41 | 1
consumer website٢٣:٣٧ - ١٣٩٩/٠٧/٠٥وب سایت مصرف کننده محور ( طرفدار مصرف کننده ) وب سایتی که محتوای به نفع مصرف کننده دارد ( نه تجاری )گزارش
7 | 0
come down to١٧:٤٦ - ١٣٩٩/٠٧/٠٢در نهایت رسین به ، نهایتا ختم شدن به ، منحصر شدن به All problems come down to money همه ی مشکلات ختم می شود به پول. ( یعنی مهمترین مشکل ما پول است )گزارش
12 | 1
all time low١١:٥١ - ١٣٩٩/٠٧/٠٢پایین ترین حد The stock market plunged to an all - time low last month بازار سهام به پایین ترین حد در ماه گذشته سقوط کرد بازار سهام به بی سابقه ترین ... گزارش
23 | 1
undergoing١١:٢٧ - ١٣٩٩/٠٧/٠٢تحت. . . بودن ( درمان، عمل جراحی. . . ) The president will be undergoing routine surgery رییس جمهور تحت عمل جراحی معمولی خواهند بودگزارش
48 | 1
go off١٠:٠١ - ١٣٩٩/٠٧/٠٢افتادن ( بمب ) The bomb went off in the same areaبمب در همان منطقه افتاد Firework went off in his face آتش بازی افتاد توی صورتش در رفتن ( گلوله از ... گزارش
5 | 0
sue٠٤:٥٨ - ١٣٩٩/٠٧/٠٢پیگیری قضایی کردن ( فعل لازم ) If the builders don’t fulfil their side of the contract, we’ll sue. اگر این ساختمان ساز ها راضی نکنند طرف قراردادشان ... گزارش
14 | 1
sue٠٤:٢٨ - ١٣٩٩/٠٧/٠٢پیگیری کردن ( از مجاری قانونی ) دنبال کردن ( از مبادی قانونی ) تعقیب کردن ( از مراجع قضایی )گزارش
39 | 1
pose١٢:٣٥ - ١٣٩٩/٠٧/٠١( خطر، مشکل، تهدید ) . . . زا بودن ( خطر، مشکل، تهدید ) . . . . . . آفرین بودن The events pose a challenge to the church’s leadership این حوادث چالش ... گزارش
41 | 1
matter٠٩:٣٨ - ١٣٩٩/٠٦/٣١ظرف ، مدت ، طی In a matter of hours در ظرف چند ساعت In a matter of a few days در ظرف چند روزگزارش
21 | 1
in a matter of٠٩:٣٥ - ١٣٩٩/٠٦/٣١In a matter of hoursدر ظرف چند ساعت In a matter of a few daysدر ظرف چند روزگزارش
55 | 0
out and about١٢:١٦ - ١٣٩٩/٠٦/٣٠۱ - فعال ، تو چشم ( به لحاظ فعالیت ) ( بیرون و این ور آن ور خلاصه فعال ) ۲ - این ور آن ور گزارش
21 | 1
how to٠٩:٣١ - ١٣٩٩/٠٦/٣٠عملی ( در مقابل تئوری ) . . . A how - to guide about یک راهنمای عملی درباره ی. . . A how to class in cake decorating یک کلاس عملی در تزیین کیکگزارش
7 | 0
make a point of١٤:٢٣ - ١٣٩٩/٠٦/٢٨منظوری را رساندن ، نکته ای را ساندن What 🍇point🍇is the writer trying to 🍇make🍇by quoting the percentage of inside crime نویسنده دارد تلاش می کند ... گزارش
18 | 0
close to home١٣:٥٦ - ١٣٩٩/٠٦/٢٨( انتقاد، اتفاق ناخوشایند ) مستقیما بر می گردد به خودتان انتقاد، اتفاق ناخوش آیند ) نوک پیکان آن به سمت خودتان است Are you overlooking another threa ... گزارش
9 | 0
in the open١٨:٣٠ - ١٣٩٩/٠٦/٢٧رو ، مثل کف دست ، آشکار ، مخفی نیست ، سر گشاده ( نامه، احساسات، اطلاعات، . . . . )گزارش
14 | 0