پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٧,٥٣٢)
median cleft facial syndrome [ˈmiː. di. ən kleft ˈfeɪ. ʃəl ˈsindrəʊm] نشانگان شکاف میانی صورت/ دش رویش پیشانی بینی {ا}: شکلی ارثی از نقص در رشد خط می ...
median cleft facial syndrome [ˈmiː. di. ən kleft ˈfeɪ. ʃəl ˈsindrəʊm] نشانگان شکاف میانی صورت/ دش رویش پیشانی بینی {ا}: شکلی ارثی از نقص در رشد خط می ...
median cleft facial syndrome [ˈmiː. di. ən kleft ˈfeɪ. ʃəl ˈsindrəʊm] نشانگان شکاف میانی صورت/ دش رویش پیشانی بینی {ا}: شکلی ارثی از نقص در رشد خط می ...
median cleft facial syndrome [ˈmiː. di. ən kleft ˈfeɪ. ʃəl ˈsindrəʊm] نشانگان شکاف میانی صورت/ دش رویش پیشانی بینی {ا}: شکلی ارثی از نقص در رشد خط می ...
median cleft facial syndrome [ˈmiː. di. ən kleft ˈfeɪ. ʃəl ˈsindrəʊm] نشانگان شکاف میانی صورت/ دش رویش پیشانی بینی {ا}: شکلی ارثی از نقص در رشد خط می ...
Freeman Sheldon syndrome [fri:′mən ʃel′dən ˈsindrəʊm] نشانگان فریمن شلدون یا صورت سوت زننده/ دُش پروردگی جمجمه ای کف دستی کف پایی {ا}: یک ناهنجاری ما ...
Freeman Sheldon syndrome [fri:′mən ʃel′dən ˈsindrəʊm] نشانگان فریمن شلدون یا صورت سوت زننده/ دُش پروردگی جمجمه ای کف دستی کف پایی {ا}: یک ناهنجاری ما ...
Freeman Sheldon syndrome [fri:′mən ʃel′dən ˈsindrəʊm] نشانگان فریمن شلدون یا صورت سوت زننده/ دُش پروردگی جمجمه ای کف دستی کف پایی {ا}: یک ناهنجاری ما ...
Freeman Sheldon syndrome [fri:′mən ʃel′dən ˈsindrəʊm] نشانگان فریمن شلدون یا صورت سوت زننده/ دُش پروردگی جمجمه ای کف دستی کف پایی {ا}: یک ناهنجاری ما ...
Freeman Sheldon syndrome [fri:′mən ʃel′dən ˈsindrəʊm] نشانگان فریمن شلدون یا صورت سوت زننده/ دُش پروردگی جمجمه ای کف دستی کف پایی {ا}: یک ناهنجاری ما ...
Freeman Sheldon syndrome [fri:′mən ʃel′dən ˈsindrəʊm] نشانگان فریمن شلدون یا صورت سوت زننده/ دُش پروردگی جمجمه ای کف دستی کف پایی {ا}: یک ناهنجاری ما ...
Freeman Sheldon syndrome [fri:′mən ʃel′dən ˈsindrəʊm] نشانگان فریمن شلدون یا صورت سوت زننده/ دُش پروردگی جمجمه ای کف دستی کف پایی {ا}: یک ناهنجاری ما ...
Freeman Sheldon syndrome [fri:′mən ʃel′dən ˈsindrəʊm] نشانگان فریمن شلدون یا صورت سوت زننده/ دُش پروردگی جمجمه ای کف دستی کف پایی {ا}: یک ناهنجاری ما ...
Freeman Sheldon syndrome [fri:′mən ʃel′dən ˈsindrəʊm] نشانگان فریمن شلدون یا صورت سوت زننده/ دُش پروردگی جمجمه ای کف دستی کف پایی {ا}: یک ناهنجاری ما ...
Fraser’s syndrome [freizəz ˈsindrəʊm] cryptophthalmos syndrome cryptophthalmos syndrome [krˈiptəfθˈalməʊz ] نشانگان نهان چشمی یا فریزر {ا}: یک ناه ...
Fraser’s syndrome [freizəz ˈsindrəʊm] cryptophthalmos syndrome cryptophthalmos syndrome [krˈiptəfθˈalməʊz ] نشانگان نهان چشمی یا فریزر {ا}: یک ناه ...
Fraser’s syndrome [freizəz ˈsindrəʊm] cryptophthalmos syndrome cryptophthalmos syndrome [krˈiptəfθˈalməʊz ] نشانگان نهان چشمی یا فریزر {ا}: یک ناه ...
Fraser’s syndrome [freizəz ˈsindrəʊm] cryptophthalmos syndrome cryptophthalmos syndrome [krˈiptəfθˈalməʊz ] نشانگان نهان چشمی یا فریزر {ا}: یک ناه ...
Fraser’s syndrome [freizəz ˈsindrəʊm] cryptophthalmos syndrome cryptophthalmos syndrome [krˈiptəfθˈalməʊz ] نشانگان نهان چشمی یا فریزر {ا}: یک ناه ...
Fraser’s syndrome [freizəz ˈsindrəʊm] cryptophthalmos syndrome cryptophthalmos syndrome [krˈiptəfθˈalməʊz ] نشانگان نهان چشمی یا فریزر {ا}: یک ناه ...
Franceschetti’s syndrome [fr�n′tʃesket′i:z ˈsindrəʊm] سندرم فرانچسکتی {ا}: نوع کاملی از استخوان شدگی ناقص فک تحتانی - صورتی
Franceschetti’s syndrome [fr�n′tʃesket′i:z ˈsindrəʊm] سندرم فرانچسکتی {ا}: نوع کاملی از استخوان شدگی ناقص فک تحتانی - صورتی
Franceschetti’s syndrome [fr�n′tʃesket′i:z ˈsindrəʊm] سندرم فرانچسکتی {ا}: نوع کاملی از استخوان شدگی ناقص فک تحتانی - صورتی
Fraley’s syndrome [freɪlɪ ˈsindrəʊm] نشانگان فرلی {ا}: درد کلیوی همراه با اتساع کالیس های کلیوی قطب فوقانی اطراف کلیه که در اثر فشرده شدن قیف دیسه مج ...
Fraley’s syndrome [freɪlɪ ˈsindrəʊm] نشانگان فرلی {ا}: درد کلیوی همراه با اتساع کالیس های کلیوی قطب فوقانی اطراف کلیه که در اثر فشرده شدن قیف دیسه مج ...
Fraley’s syndrome [freɪlɪ ˈsindrəʊm] نشانگان فرلی {ا}: درد کلیوی همراه با اتساع کالیس های کلیوی قطب فوقانی اطراف کلیه که در اثر فشرده شدن قیف دیسه مج ...
Forbes Albright syndrome [fɔ:bs ɑ:lbrait ˈsindrəʊm] نشانگان فوربز آلبرایت {ا}: یک بیماری غدد درون ریز ناشی از آدنوم هیپوفیز قدامی که با آمنوره، پرولا ...
Forbes Albright syndrome [fɔ:bs ɑ:lbrait ˈsindrəʊm] نشانگان فوربز آلبرایت {ا}: یک بیماری غدد درون ریز ناشی از آدنوم هیپوفیز قدامی که با آمنوره، پرولا ...
Forbes Albright syndrome [fɔ:bs ɑ:lbrait ˈsindrəʊm] نشانگان فوربز آلبرایت {ا}: یک بیماری غدد درون ریز ناشی از آدنوم هیپوفیز قدامی که با آمنوره، پرولا ...
focal dermal hypoplasia [fəʊkəl ˈdɜː. məl ˌhaɪpəʊˈpl�zɪə] Goltz’s syndrome Goltz’s syndrome نشانگان گولتز /کم رویشی پوستی کانونی {ا}: یک اختلال وا ...
focal dermal hypoplasia [fəʊkəl ˈdɜː. məl ˌhaɪpəʊˈpl�zɪə] Goltz’s syndrome Goltz’s syndrome نشانگان گولتز /کم رویشی پوستی کانونی {ا}: یک اختلال وا ...
focal dermal hypoplasia [fəʊkəl ˈdɜː. məl ˌhaɪpəʊˈpl�zɪə] Goltz’s syndrome Goltz’s syndrome نشانگان گولتز /کم رویشی پوستی کانونی {ا}: یک اختلال وا ...
focal dermal hypoplasia [fəʊkəl ˈdɜː. məl ˌhaɪpəʊˈpl�zɪə] Goltz’s syndrome Goltz’s syndrome نشانگان گولتز /کم رویشی پوستی کانونی {ا}: یک اختلال وا ...
focal dermal hypoplasia [fəʊkəl ˈdɜː. məl ˌhaɪpəʊˈpl�zɪə] Goltz’s syndrome Goltz’s syndrome نشانگان گولتز /کم رویشی پوستی کانونی {ا}: یک اختلال وا ...
focal dermal hypoplasia [fəʊkəl ˈdɜː. məl ˌhaɪpəʊˈpl�zɪə] Goltz’s syndrome Goltz’s syndrome نشانگان گولتز /کم رویشی پوستی کانونی {ا}: یک اختلال وا ...
FG syndrome [ef dʒi: ˈsɪndrəʊm] نشانگان FG {ا}: یک سندرم مغلوب وابسته به X که با عقب ماندگی ذهنی، بزرگی مغز، مقعد بدون سوراخ و سایر نقایص دستگاه گوار ...
FG syndrome [ef dʒi: ˈsɪndrəʊm] نشانگان FG {ا}: یک سندرم مغلوب وابسته به X که با عقب ماندگی ذهنی، بزرگی مغز، مقعد بدون سوراخ و سایر نقایص دستگاه گوار ...
FG syndrome [ef dʒi: ˈsɪndrəʊm] نشانگان FG {ا}: یک سندرم مغلوب وابسته به X که با عقب ماندگی ذهنی، بزرگی مغز، مقعد بدون سوراخ و سایر نقایص دستگاه گوار ...
fetal hydantoin syndrome ( FHS ) [fi:təl haɪˈd�ntəʊɪn ˈsɪndrəʊm] نشانگان هیدانتوئین جنینی ( ا ) : مجموعه ای از نقص های مادرزادی مرتبط با مصرف مشتقات ...
fetal hydantoin syndrome ( FHS ) [fi:təl haɪˈd�ntəʊɪn ˈsɪndrəʊm] نشانگان هیدانتوئین جنینی ( ا ) : مجموعه ای از نقص های مادرزادی مرتبط با مصرف مشتقات ...
fetal hydantoin syndrome ( FHS ) [fi:təl haɪˈd�ntəʊɪn ˈsɪndrəʊm] نشانگان هیدانتوئین جنینی ( ا ) : مجموعه ای از نقص های مادرزادی مرتبط با مصرف مشتقات ...
fetal hydantoin syndrome ( FHS ) [fi:təl haɪˈd�ntəʊɪn ˈsɪndrəʊm] نشانگان هیدانتوئین جنینی ( ا ) : مجموعه ای از نقص های مادرزادی مرتبط با مصرف مشتقات ...
fertile eunuch syndrome [fɜːtail ˈjuːnək ˈsɪndrəʊm] نشانگان اخته بارور {ا}: یک اختلال هورمونی هیپوگنادوتروپیک در مردان که در آن، سطوحح تستوسترون و هو ...
fertile eunuch syndrome [fɜːtail ˈjuːnək ˈsɪndrəʊm] نشانگان اخته بارور {ا}: یک اختلال هورمونی هیپوگنادوتروپیک در مردان که در آن، سطوحح تستوسترون و هو ...
fertile eunuch syndrome [fɜːtail ˈjuːnək ˈsɪndrəʊm] نشانگان اخته بارور {ا}: یک اختلال هورمونی هیپوگنادوتروپیک در مردان که در آن، سطوحح تستوسترون و هو ...
fear tension pain syndrome [fiə ˈten. ʃən peɪn ˈsɪndrəʊm] نشانگان درد تنش ترس {ا}: مفهومی که توسط دکتر گرنتلی دیک رید برای توضیح دردی که معمولاً در ز ...
fear tension pain syndrome [fiə ˈten. ʃən peɪn ˈsɪndrəʊm] نشانگان درد تنش ترس {ا}: مفهومی که توسط دکتر گرنتلی دیک رید برای توضیح دردی که معمولاً در ز ...
fear tension pain syndrome [fiə ˈten. ʃən peɪn ˈsɪndrəʊm] نشانگان درد تنش ترس {ا}: مفهومی که توسط دکتر گرنتلی دیک رید برای توضیح دردی که معمولاً در ز ...
fat overload syndrome [f�t ˈəʊvələʊd ˈsɪndrəʊm] نشانگان بیش بار چربی ( ا ) : وضعیتی شامل بزرگی کبد و طحال، کم خونی، اختلالات گوارشی و سطح بسیار بالای ...
fat overload syndrome [f�t ˈəʊvələʊd ˈsɪndrəʊm] نشانگان بیش بار چربی ( ا ) : وضعیتی شامل بزرگی کبد و طحال، کم خونی، اختلالات گوارشی و سطح بسیار بالای ...