پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١١,٤٥٤)
هورمون رشد انسانی ( ا ) : هورمونی که توسط غده هیپوفیز قدامی تولید می شود و باعث رشد در انسان می شود.
مرجع لقاح انسانی و رویان شناسی: این سازمان بر استفاده از گامت ها و رویان ها در درمان و تحقیقات باروری نظارت می کند و به کلینیک ها و مراکز باروری که ل ...
دگرسان/ دگرساخت ( صفت ) : از نوع متفاوت
دگرپیوندینه ( اسم ) : بافتی که از یک گونه گرفته شده و به فردی از گونه دیگر پیوند زده می شود.
ناهم فامی ( اسم ) : حالتی که در آن عنبیه های چشم ها، رنگ های متفاوتی دارند
زونا/ هرپس زوستر ( اسم ) : التهاب یک عصب حسی که با درد در امتداد عصب مشخص می شود و باعث ایجاد خطی از تاول ها روی پوست می شود که معمولاً عمدتاً در شکم ...
ویروس هرپس ( اسم ) : یکی از گروهی از ویروس ها که باعث تبخال و آبله مرغان ( ویروس هرپس نوع I ) و تبخال تناسلی ( ویروس هرپس نوع II ) می شوند.
گیاه درمانگر ( اسم ) : کسی که بیماری ها یا اختلالات را با مواد استخراج شده از گیاهان درمان می کند.
بیماری ویلسون/ استحاله کبدی هسته عدسی ( اسم ) : یک بیماری ارثی که در آن رسوبات مس در کبد و مغز جمع می شوند و باعث سیروز می گردند.
بیماری ویلسون/ استحاله کبدی هسته عدسی ( اسم ) : یک بیماری ارثی که در آن رسوبات مس در کبد و مغز جمع می شوند و باعث سیروز می گردند.
کیسه فتقی ( اسم ) : کیسه ای که در جایی از بدن تشکیل می شود که در آن، غشایی از درون حفره ای عبور کرده باشد.
فتقی ( صفت ) : مربوط به فتق
رفلکس های هرینگ بروئر ( اسم جمع ) : رفلکس هایی که بادشدگی و تخلیه ریتمیک معمول ریه ها را حفظ می کنند.
یرقانِ صفرانامیزی/ گِردگویچگی وراثتی: بیماری که در آن گلبول های قرمز گرد غیرطبیعی تشکیل می شود و منجر به کم خونی، بزرگ شدن طحال و تشکیل سنگ های صفراو ...
هفت رنگ بین ( ص ) : قادر به تشخیص تمامی هفت رنگ طیف و دارای دید رنگی طبیعی
کبد - طحال بزرگی ( اسم ) : بزرگ شدن کبد و طحال، همان گونه که در لوسمی یا لنفوم اتفاق می افتد.
هپاتوم ( اسم ) : تومور بدخیم کبد که از سلول های بالغ تشکیل شده است و به ویژه در افراد مبتلا به سیروز دیده می شود.
کبدیاخته ( اسم ) : سلول کبدی که مواد را سنتز و ذخیره و صفرا تولید می کند.
هپاتوسلولار ( صفت ) : مربوط به سلولهای کبدی
ویروس هپاتیت C ( اسم ) : ویروسی که باعث هپاتیت C می شود
هپاتیت C ( اسم ) : شکلی از هپاتیت ویروسی است که از طریق تماس با خون آلوده یا سایر مایعات بدن منتقل می شود اما اغلب بدون علامت است.
هپاتیت B ( اسم ) : شکل شدید هپاتیت ویروسی که از طریق تماس با خون آلوده یا سایر مایعات بدن منتقل می شود.
هپاتیت A ( اسم ) : شکل نسبتاً خفیفی از هپاتیت ویروسی است که از طریق غذا و آب آلوده منتقل می شود.
هپاتیت/ جگرآماس ( اسم ) : التهاب کبد از طریق بیماری یا داروها
ورید کبدی ( اسم ) : سیاهرگی که خون را از کبد به ورید اجوف تحتانی می برد.
سیستم باب کبدی ( اسم ) : گروهی از سیاهرگ ها که با متصل شدن، ورید باب را تشکیل می دهند که خون را از لوزالمعده، طحال، کیسه صفرا و قسمت شکمی مجرای گوارش ...
هپاتیکوستومی ( اسم ) : یک عمل جراحی برای ایجاد سوراخ در مجرای کبدی که صفرا را از کبد می گیرد.
مجرای کبدی ( اسم ) : مجرای که کبد را به مجرای صفراوی منتهی به دوازدهه متصل می کند.
سلول کبدی ( اسم ) : سلول اپیتلیال آسینی کبد
شریان کبدی ( اسم ) : سرخرگی که خون را به کبد می برد
هپارین ( اسم ) : یک ماده ضد انعقاد است که در کبد و ریه ها یافت می شود و همچنین به طور مصنوعی برای استفاده در درمان ترومبوز تولید می شود.
پورپورای هنوخ شوئن لاین ( اسم ) : حالتی که در آن رگ های خونی ملتهب می شوند و به داخل پوست خونریزی می کنند و باعث ایجاد راش هایی به نام پورپورا و همچن ...
پورپورای هنوخ ( اسم ) : حالتی که در آن رگ های خونی ملتهب می شوند و به داخل پوست خونریزی می کنند و باعث ایجاد راش هایی به نام پورپورا و همچنین درد در ...
قوس هنله ( اسم ) : لوله خمیده ای که قسمت اصلی نفرون را در کلیه تشکیل می دهد.
مدل هندرسون ( اسم ) : مدلی از روابط پرستار و بیمار بر اساس 14 اصل اساسی پرستاری. ایده اصلی این است که "پرستار همان کاری را برای دیگران انجام می دهد ک ...
خون بندآور ( اسم ) : وسیله ای که خونریزی را متوقف می کند، مانند گیره
هموسیدروز ( اسم ) : اختلالی که در آن، آهن رسوبات زیادی در بافت ایجاد می کند و باعث خونریزی و تخریب گلبول های قرمز می شود.
بواسیر ( اسم جمع ) : وریدهای متورم در مسیر مقعدی - راست روده ای.
بواسیربرداری ( اسم ) : برداشتن بواسیر با جراحی
سکته هموراژیک ( اسم ) : سکته مغزی ناشی از پاره شدن رگ خونی
اختلال خونریزی دهنده ( اسم ) : اختلالی که در آن خونریزی رخ می دهد، مانند هموفیلی
بیماری خونریزی دهنده نوزاد ( اسم ) : بیماری نوزادان تازه متولد شده که باعث می شود به راحتی خونریزی کنند و این امر ناشی از کمبود موقت پروترومبین است.
پنوموهموتوراکس ( اسم ) : وجود خون یا هوا در حفره پلور.
هموفتالمی ( اسم ) : حالتی که در آن خون در زجاجیه چشم یافت می شود
هموفیلوس آنفولانزا نوع b ( اسم ) : یک باکتری که باعث مننژیت می شود
هموفیلوس آنفولانزا ( اسم ) : یک باکتری که در گلوهای سالم زندگی می کند، اما اگر مقاومت فرد در اثر آنفولانزا کاهش یابد، می تواند باعث ذات الریه شود.
هموفیلوس ( اسم ) : سرده ای از باکتری ها که برای رشد به عوامل خاصی در خون نیاز دارند
خون تراو ( اسم ) : فردی که مبتلا به هموفیلی است.
خون تراوی A ( اسم ) : شایع ترین نوع هموفیلی، که در آن ناتوانی در سنتز فاکتور VIII ( پروتئینی که باعث لخته شدن خون می شود ) به این معنی است که خون بسی ...
خون صفاقی ( اسم ) : وضعیتی که در آن خون در حفره صفاق یافت می شود