پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١١,٤٣١)
عصب تنده تود ( اسم ) : یک تودینه بدخیم متشکل از یاخته های عصبی رویانی
عصب تنده ( اسم ) : هر یک از یاخته های عصبی جنین که باعث ایجاد عصب یاخته می شود.
پی نیام تود ( اسم ) : یک تودینه خوش خیم با رشد آهسته که از پی نیام لیف عصبی نشات می گیرد.
پی نیام تود ( اسم ) : یک تودینه خوش خیم با رشد آهسته که از پی نیام لیف عصبی نشات می گیرد.
عصب گشادی ( اسم ) : روش جراحی برای کش دادن عصب محیطی
روان خسته ( ا ) : فرد مبتلا به روان خستگی ■ روان خسته ( ص ) : مربوط به یا در اثر روان خستگی
روان خستگی ( اسم ) : مجموعه ای از نشانه های روانی و جسمی، از جمله خستگی، تحریک پذیری، سردرد و سرگیجه که می تواند ناشی از آسیب های عضوی مانند ضربه به ...
عمل نسبیت ( اسم ) : عمل جراحی که در ابتدا برای صاف کردن آلت تناسلی منحنی مادرزادی طراحی شد، اما اکنون بیشتر برای اصلاح انحنای آلت تناسلی ناشی از بیما ...
کلیه بینی ( اسم ) : بررسی داخلی کلیه
سنگ کلیه شکافی تراپوستی ( اسم ) : سنگ کلیه شکافی که از طریق کلیه بینی انجام می شود که از طریق مجرایی در سطح پوست به درون کلیه عبور داده می شود.
نوعروق زایی مشیمیه ای ( اسم ) : رشد عروق غیرطبیعی که از مشیمیه مشتق شده و یک غشای نوعروقی مشیمیه ای را در فضای زیر بافت پوششی رنگدانه شبکیه تشکیل می ...
نوعروق زایی ( اسم ) : تشکیل غیر طبیعی عروق خونی جدید و شکننده، معمولاً در پاسخ به کم خون رسانی
نوبنداره ( اسم ) : ماهیچه یا کاشتینه جایگزین شده برای بنداره غیرموجود یا بی اثر
نوواژه گویی ( اسم ) : ابداع کلماتی که معانی به آنها متصل است و می تواند نشانه ای از یک بیماری روانی مانند روان گسیختگی باشد.
منفی گرایی منفعل یا غیرفعال ( اسم ) : منفی گرایی که در آن، فرد موفق به همکاری نیست و در روان گسیختگی و افسردگی دیده می شود.
منفی گرایی فعال ( اسم ) : منفی گرایی که در آن، فرد برخلاف آنچه از او خواسته می شود عمل می کند.
بافت مرده کننده ( صفت ) : مشخص شونده توسط یا ایجادکننده بافت مردگی
نیام آماسِ بافت مرده کننده ( اسم ) : عفونت باکتریایی لایه نیام زیر پوست توسط استرپتوکوک نوع A که باعث بافت مردگی و تولید سم ایجادکننده شوک و نارسایی ...
مرده گُشنابی ( اسم ) : وجود گُشناب مرده یا بی حرکت در مایع منی
بافت میری/ مرده زیستی ( اسم ) : فرآیندی تدریجی که در آن، یاخته ها عملکرد خود را از دست داده و می میرند.
نکاتور ( اسم ) : سرده ای از نخسانه های انگلی که در روده کوچک زندگی می کنند
( صفت ) : 1. زایشی/ تولدی: مربوط به تولد یا زادروز 2. باسنی: مربوط به باسن
RHINOPHARYNX
ریزچشم ( اسم ) : یک چشم مادرزادی کوچک که در آن تمام ساختارها به طور متناسب کوچک شده اند.
خال مادرزادی توت فرنگی ( اسم ) : یک توده قرمز برآمده، متشکل از رگ های خونی کوچک، که معمولاً روی صورت ظاهر می شود و در ماه اول زندگی به سرعت رشد می کن ...
خال مادرزادی مویرگی ( اسم ) : تغییر رنگ دائمی مایل به ارغوانی، متشکل از رگ های خونی کوچک، که ممکن است در هر جایی رخ دهد، اما معمولاً در نیمه بالایی ب ...
پارامیکسو ویروس ( ا ) : میکسوویروس عامل ایجاد کننده سرخک، اوریون و پارا آنفولانزا
اورتومیکسو ویروس ( ا ) : میکسو ویروس عامل بیماری های دستگاه تنفسی، به ویژه آنفولانزا
لیزابه تودی ( ص ) : مربوط یا شبیه به لیزابه تود
لیزابه تود دهلیزی ( اسم ) : تودینه قلب، معمولاً در سمت چپ، که از دیواره تقسیم کننده دو حفره فوقانی نشأت می گیرد و نشانه های آن ممکن است شامل تب، سستی ...
لیزابه تود ( اسم ) : تودینه خوش خیم ژلاتینی بافت همبند
کیست لیزابه سان ( اسم ) : کیست کوچک حاوی مایع چسبنده غلیظ که روی مفصل انتهایی انگشت یا پا ایجاد می شود و نباید برداشته شود، زیرا معمولاً با مفصل زیری ...
mucoid
میکسوفیبروما ( اسم ) : تودینه خوش خیم بافت لیفی که حاوی عناصر خیزمومی یا دچار استحاله شبه لیزابه ای است.
ماهیچه کِشَنگ ( اسم ) : 1. تنجش ماهیچه ای کشنگی 2. کشَنگ یک ماهیچه یا گروهی از آنها
ماهیچه دُش کِشَنگ مادرزادی ( ا ) : شکل خفیف، نادر و مادرزادی دُش کِشَنگ که با سفتی ماهیچه مشخص می شود.
بازتاب کششی یا ماهیچه لامسه ای ( ا ) : واکنش بازتابی ماهیچه ای که پس از کشیده شدن، منقبض می شود.
ماهیچه لامسه ای ( صفت ) : مربوط به حس لامسه در ماهیچه ها
میوزین ( اسم ) : فراوان ترین پروتئین در لیف های عضلانی که دارای خواص مهم کشسانی و انقباض است.
sarcoplasm
ماهیچه خون رنگیزه ( ا ) : پروتئین خونی حاوی آهن که اکسیژن را از خونرنگیزه دریافت و آن را تا زمان نیاز در بافت ها ذخیره می کند.
عضله نگار ( اسم ) : ثبت فعالیت یک عضله
ماهیچه رنگیزه ( ا ) : پروتئین خونی که اکسیژن را از خونرنگیزه دریافت و آن را تا زمان نیاز در بافت ها ذخیره می کند.
لیسه زدگی ( اسم ) : هجوم یک عضو یا بافت زنده توسط کرم حشره
روده عضله ( اسم ) : لایه عضلانی روده، متشکل از یک لایه عضله حلقوی در داخل یک لایه عضله طولی
چندتارشوی مغزاُستی ( اسم ) : یک بیماری مزمن اما پیشرونده که با چندتارشوی مغز استخوان ( که منجر به کم خونی می شود ) ، بزرگ شدن طحال و وجود بافت مغزاُس ...
آزمون دهانشویه ( اسم ) : آزمایشی برای تشخیص ناقلان نقص های تک ژنی ( مانند فیبروز کیستیک ) که در آن یاخته هایی از حفره لپی از دهانشویه نمکی به دست می ...
مغزاُست تنده ( اسم ) : یاخته کامل نشده مغز استخوان که باعث ایجاد گویچه سفید چندهسته ای می شود.
نخاع آماس عرضی ( ا ) : نخاع آماسی که در آن، التهاب در سراسر بافت طناب نخاعی گسترش می یابد و منجر به فلج شدن پاها و پایین تنه می شود.
ماهیچه برداری ( اسم ) : عمل جراحی برای برداشتن بخشی از ماهیچه