Simply a learner.
دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
Common Collocations sign a petition ✍️ start a petition file a petition ( معمولاً رسمی تر، مثل دادگاه ) public petition petition for change pe ...
Common Collocations constant reiteration reiteration of a point reiteration of instructions with repeated reiteration public reiteration of supp ...
Common Collocations deranged mind deranged individual deranged behavior a deranged laugh completely deranged
Collocations & Structures geriatric care geriatric medicine geriatric ward ( بخش سالمندان ) geriatric patient geriatric population geriatric n ...
You use veracity when: you’re judging how true something is you’re evaluating evidence or a claim you want a formal or academic word for “truth” ...
جدیدترین ترجمهها
یه مکانیک داره میاد تا موتور رو تعمیر اساسی بکنه ( بررسی بکنه ) .
گاهی اوقات، بی بندوباری جنسی زمانی رخ می دهد که زنی صمیمیت جسمی را با تعهد عاطفی اشتباه می گیرد.
شوخ طبعی طعنه آمیز او برای دانش آموزان خوشایند بود.
او در دفتر بخاطر شوخی های زننده اش ( نیشدارش ) ، معروف است.
باد مو ها و دامن او را نا مرتب و به هم ریخته کرد.
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
٢٤
پاسخ
other equivalents for this phrase can be: Smirk Grin like a devil Know-it-all smile
از long shot یا حتی a stab in the dark هم میشه استفاده کرد برای این عبارت.
اصطلاح بی خیال یا بی خیالش ، به صورت کوچه و بازاری چی میشه؟ never mind و don't matter و don't mind جواب سوال نیست .
موارد زیر هم میتونه رایج باشه برای این اصطلاح: Forget it No worries It’s whatever Don’t worry about it Scratch that
واژه ویچار در پارسی میانه دستکم با چهار معنی مختلف که عبارتاند از: تصمیم، تشخیص، تفکیک و توضیح استفاده شده است. پرسش من این است که چه وجه اشتراکی یا وجه شباهتی میان این چهار واژه وجود دارد؟ در نهایت میخوام به این برسم که فعل ویچاریدن دقیقاً به چه معناست؟
سلام. واژه «ویچار» یه جور فکر کردنه، ولی نه هر فکری—فکرِ عمیق و تحلیلی. چون معانی مثل تصمیم، تشخیص، تفکیک و توضیح همه یه چیز مشترک دارن: ذهن داره چیزی رو میشکافه، بررسی میکنه، و به نتیجه میرسه. پس فعل ویچاریدن یعنی: 👉 با دقت فکر کردن برای فهمیدن و تصمیم گرفتن. یعنی یه فکر دقیق، نه الکی. مثل وقتی که داری یه مسئلهی پیچیده رو میجوری تا تهشو دربیاری.