پیشنهادهای سینا رادمنش (٦٣)
اطوار یا اطفار بیشتر کنایه از ادایی هست ادا و تزئینات بیش از حد حتی در مورد خوراک ها، جامه که دورچین و متعلقات زیادی دارند کاربرد دارد
به معنی گند هست مثل منجلاب به معنی گنداب
کسی خودشو مموش کرد به اصطلاح یعنی خودشو لوس کرد همین
درجه ای از آسیب دیدگی در حادثه ای مضحک است شدیدتر از گاییده شدن یعنی چیز خاصی ازش نمونده که بکار دیگه ای بیاد
درجه ای از آسیب دیدگی در حادثه ای مضحک است شدیدتر از گاییده شدن به معنی نابود شدن
به همان نسبت
تروک و تروکه ریشه زرتشتی داره و به معنی ترکه یا میراث هست مثل تخم و ترکه و واژه ماترک عربی هم معرب همین لغت هست👍🏽
ورق درزگیر
به محض اینکه. . . . بنظرم یه معنی ای مشابه فرصت لحظه ای داره
کاهنده
سر به سر کردن
پایه های خط ریش در جلوی گوش sideburns
رانژه اصطلاحی مخابراتی با ریشه آلمانیست که مشابه واژه انگلیسی arrange به معنی ترتیب دادن هست. در این سرویس امکان استفاده هم زمان ADSL بواسطه مودم و ت ...
بازیچه قراردادن، اسباب سرگرمی کسی شدن
بازیچه قرار دادن، موجب سرگرمی کسی شدن
ورق درزگیر
ورق درزگیر ( Flashing )
در اصطلاح عامیانه یعنی خمار و تو کف منی
زیپ بند، بست کمربندی، بست پلاستیکی یا پلیمری
گمونم انرژی که از طرف یا چیزی احساس می کنیم بشه
پوست مرده و چرک جمع شده ناشی از عدم رعایت بهداشت
بافت ایجاد شده ناشی از تجمع پوست مرده و چرک جمع شده از عدم رعایت بهداشت
سوابق و دستاوردهای کاری، تحصیلی و تجربی یه همچین چیزایی البته قاعدتا سوء سابقه هم شامل حالش میشه
کاه دان
قریب به یقین از واژه انگلیسی Conquer وام گرفته شده و به معنی فتح کردن و تسخیر کردن هست چون اولین آزمون سراسری مدرن در ایران ۱۳۴۸ برگزار شده احتمالاً ...
ممکن است مثل را عیناً، صحیح و کامل نقل نکنم ولی مضمون رو می رساند.
رنگی که چرک بر آن باز تاب ندارد.
اسب جام آور، اسب برنده، اسبی که در میدان رقابت جام قهرمانی را از آن خود می کند.
بعلاوه، اضافه بر، همچنین
شپشک
لب زیرین
حداقل فاصله برای زیست زنبور عسل
عامل اصلی
عزیز، دوست داشتنی
گیر کردن و عدم تحرک اجزاء موتور
نمایند، انجام دادن، میل نمودن، وارد شدن
در اصطلاح مهندسی عمران به نرمی سیمان که در اثر آسیاب کلینکر بدست می آید، گویند؛ هرچه میزان بلین سیمان بیشتر باشد چسبندگی و کیفیت سیمان بالاتر می رود.
مزاحم، سربار، معترض
از خود رد کرد و رها شد.
Election =انتخابات، elctral =مربوط به انتخابات، انتخاباتی این واژه بیشتر به خاطر نوع انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا و شیوه الکترال کالج مع ...
همچنین، بعلاوه
شروع نمودن، آغاز کردن، استارت زدن
دزد، اجحاف، فریب دادن، دجالگری، کوصکشی
فرد گماشته شده برای انجام امور شخصی که در میان افسران نظامی معمول است و عموما از میان سربازان خوش چهره و متناسب انتخاب می شوند به همین سبب گاه عنبر ه ...
امثال من، هم شرایط من
ماده ایست تیره رنگ و مومی که از دستگاه گوارش نهنگ عنبر دفع می شود و رایحه ای مطلوب دارد. همچنین معمول است امربر گماشته شده برای انجام امور شخصی افسر ...
آموخته
حرکات سریع رفت و برگشتی را گویند که مشابه ضربات پشت سرهم دارکوب بر تنه درخت باشد. در نوعی از حرکات جنسی خدمت دهانی ویژه ای است که زن نسبت به آلت تنا ...
بی تاثیر ، بدون ویرانی، ناویرانگری
ارتباطی ندارم