barn

/ˈbɑːrn//bɑːn/

معنی: انبار غله، طویله، انبار کاه و جو و کنف و غیره، انبار کردن
معانی دیگر: (مزرعه) انبار، کاه انبار، کاهدانی، گاراژ بزرگ (کامیون و تراکتور و غیره)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large farm building designed to house livestock or store equipment or produce.

جمله های نمونه

1. the rich odor of the barn
بوی قوی و مطبوع کاهدان

2. They heaped the barn with grain.
[ترجمه Ramtin] آنها انبار را با دانه انباشته کردند.
|
[ترجمه Pouria] انبار را از دانه پر کردند
|
[ترجمه گوگل]انبار را با غلات پر کردند
[ترجمه ترگمان]انبار را با غلات پر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sheep were penned in behind the barn.
[ترجمه گوگل]گوسفندها را در پشت انبار نگهداری کردند
[ترجمه ترگمان]گوسفندان خود را در پشت طویله محبوس کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The children are playing hide-and-seek in the barn.
[ترجمه عسل سادات موسوی] بچه ها در انبار فایل باشک بازی میکنند
|
[ترجمه یکتا] بچه ها در حال بازی کردن پنهانی در انبار هستند
|
[ترجمه سید رضا] . بچه ها در مزرعه قایم باشک بازی می کنند
|
[ترجمه گوگل]بچه ها در انباری در حال مخفی کاری هستند
[ترجمه ترگمان]بچه ها در حال بازی کردن در انبار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The house, a former barn, has been attractively converted.
[ترجمه گوگل]خانه، انبار سابق، به طرز جذابی تغییر کاربری داده است
[ترجمه ترگمان]خانه، یک انبار قبلی که با آن همه attractively شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They found shelter from the storm in a barn.
[ترجمه گوگل]آنها از طوفان در انباری پناه گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها از توفان در طویله پناه گاه پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The animals burned to death in the barn.
[ترجمه فاطمه] حیوانات رادر طویله کشتند
|
[ترجمه گوگل]حیوانات در انبار سوختند و جان باختند
[ترجمه ترگمان]حیوانات در طویله به قتل رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The great majority of barn owls are reared in captivity.
[ترجمه گوگل]اکثریت جغدهای انباری در اسارت پرورش می یابند
[ترجمه ترگمان]بیشتر جغدها در اسارت خود تربیت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That big building is a barn for keeping the grain.
[ترجمه یکتا] آن ساختمان بزرگ برای نگهداری غلات است
|
[ترجمه علیرضا شیدائی] آن ساختمان بزرگ انبار نگهداری علات است.
|
[ترجمه گوگل]آن ساختمان بزرگ انباری برای نگهداری غلات است
[ترجمه ترگمان]این ساختمان بزرگ برای نگه داشتن غلات یک انبار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The barn has been burning for two hours.
[ترجمه یکتا] انبار دو ساعته که در حال سوختن است
|
[ترجمه علیرضا شیدائی] دو ساعته که انبار داره می سوزه.
|
[ترجمه گوگل]انبار دو ساعت است که می سوزد
[ترجمه ترگمان]انبار دو ساعته که داره میسوزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They winter the cows in the barn.
[ترجمه یکتا] آننها زمستانها گاو ها را در انبار نگهداری می کنند.
|
[ترجمه گوگل]آنها گاوها را در انبار زمستان می گذارند
[ترجمه ترگمان] اونا گاوها رو توی انبار winter
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The barn has been miraculously transformed into a luxury hotel.
[ترجمه گوگل]این انبار به طور معجزه آسایی به یک هتل مجلل تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این انبار به نحو معجزه آسایی به یک هتل لوکس تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We took shelter from the storm in a barn.
[ترجمه گوگل]از طوفان در انباری پناه گرفتیم
[ترجمه ترگمان]ما از توفان در یک انبار پناه گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He came in from the barn, soaked to the skin .
[ترجمه گوگل]او تا پوست خیس شده از انبار وارد شد
[ترجمه ترگمان]از اصطبل بیرون آمد، خیس از پوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Owls visited the barn to rest.
[ترجمه گوگل]جغدها برای استراحت از انبار بازدید کردند
[ترجمه ترگمان]جغدها به طویله می رفتند تا استراحت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انبار غله (اسم)
barn, granary, silo, garner, grange

طویله (اسم)
stable, barn

انبار کاه و جو و کنف و غیره (اسم)
barn

انبار کردن (فعل)
stock, store, barn, garner, stash, warehouse, yard, ensile

تخصصی

[علوم دامی] اصطبل
[صنایع غذایی] انبار مزرعه : به انبارهایی در مزرعه برای نگهداری محصول اطلاق میشود.
[ریاضیات] واحد سطح معادل 1024 سانتیمتر مربع

انگلیسی به انگلیسی

• farm building used to house animals or store hay and grain
a barn is a large building on a farm in which crops or animal food can be kept.

پیشنهاد کاربران

علاوه بر معانی پیشنهادی و اصلی، در دیکشنری زیر معنایی داده شده است که ممکن است کمتر کاربرد داشته باشد:
any large building especially unattractive or uninviting one. ( New Oxford American Dictionary )
...
[مشاهده متن کامل]

هر ساختمان بزرگ مخصوصاً غیر جذاب یا بد ترکیب و یا بد قواره
Example 1: 👇
a great barn of a pub
یک میخانه ی بزرگ و بد ترکیب
Example 2: 👇
LINDA: Oh. Lord, . . . . if I could only get warm in this barn! ( She crouches before the fire and holds her hands to it. ) Never mind about me. I'll be all right. Look out for yourself.
* Holiday - a play by Philip Barry
اوه، خدای من، … اگه فقط می تونستم تو این ساختمون بزرگِ بد ترکیب گرم بشم ( او در مقابل آتش خم می شود و دستانش را به سمت آن می گیرد. ) … بی خیال. به من فکر نکن. حالم خوب میشه. تو مواظب خودت باش.
* متن انتخابی: از نمایشنامه ی #تعطیلات، # اثر فیلیپ بری

barn
barn: طویله
a large building on a farm in which animals or hay ( = dried grass ) and grain are kept
انبار کاه، کاهدان یا طویله ( فارسی قدیم: تواره ) یک نوع ساختمان کشاورزی است که برای ذخیره سازی استفاده می شد و به عنوان یک محل کار پوشیده، کاربرد داشت. گاهی به عنوان محل دام یا فروشگاه های وسایل نقلیه کشاورزی و تجهیزات مورد استفاده قرار می گرفت. یک انبار غله ممکن است برای نگهداری گاو نیز کاربرد داشته باشد که به آن آغل گاو می گویند.
...
[مشاهده متن کامل]

barn
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/barn
Granary : انبار غله ( برای انسان )
Stable : اصطبل - طویله ( برای اسب )
Barn : ساختمانی در مزرعه که برای نگهداری غلات و یونجه و برای نگهداری حیوانات مزرعه یا تجهیزات مورد استفاده قرار می گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ You need to be taken out to the barn . Tied down and hooked to the milker . Have them tit5 and cl1t milked as your h0le5 are used . . . . . . .

واحد اندازه گیری سطح مقطع مواد در فیزیک هسته ای
جایی برای نگهداری حیوانات و غلات
انبار نگهداری غله /طویله
جایی برای نگه داشتن حیوان های مزرعه
انبار غله ها
انبار کردن غله ها
A buildingfor keeping horses
جایی که حیوانات چهار پا نگه داری میشود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس