کنکور

/konkur/

مترادف کنکور: آزمایش، آزمون، امتحان، مسابقه

برابر پارسی: آزمون

لغت نامه دهخدا

کنکور. [ ک ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) مسابقه ( مخصوصاً برای ورود به دانشگاه یا مؤسسه ای دیگر ). ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

ازدحام واجتماع عدهای ازمردم که قصدیکجادارند، هم آهنگی، همکاری، مسابقه
( اسم ) مسابقه ( مخصوصا برای ورود بدانشگاه یا موسسه ای دیگر ) .

فرهنگ معین

(کُ ) [ فر. ] (اِ. ) مسابقه ، امتحان ورودی .

فرهنگ عمید

جلسۀ آزمون کتبی که داوطلبان برای ورود به دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در آن شرکت می کنند.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:آزمون سراسری دانشگاه ها

پیشنهاد کاربران

فرازمون
کوته نوشت فرا آزمون ( فراتر از دیگر آزمونها )
یا کوته نوشت فر آزمون ( آزمون با شکوه )
که هر دو برداشت می تواند چم آن را برساند
آزمونی است بعد تمام شدن سال دوازده تحصیلی که در صورت قبول شدن در رشته مورد نظر خود که در پایه نهم انتخاب کرده اید، می توانید به دانشگاه بروید.
آزمونی برای سنجش و پذیرش به دانشگاه ها ، میتواند هم ارز پارسی اش پذیرآزمون باشد
و آزمون هایی که تنها برای سنجش باشه رو میتون سنج آزمون باشد
میشه کلمه ی university entrance exam به معنای امتحان ورودی دانشگاه یا همون کنکور
یه جا دیدم نوشته بود entrance exam
college admission test
✍️ واژه شناسیِ �کنکور�
واژۀ �کنکور� را هزاران بار شنیده و خوانده ایم؛ اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید این واژۀ فرانسوی ( concours ) در اصل به معنیِ �با هم دویدن� یا �شرکت در مسابقۀ دو� است.
داوطلبانِ کنکور مانندِ دوندگانی اند که در مسابقۀ دو شرکت می کنند.
لغتی فرانسوی به معنی چیره شده

بپرس