مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی

بازدید
٤,٤٥٥
امتیاز کل
٤٣٤,٩٩٤
کل مدال ها
١٣,٠١٢
طلا
٥٠
نقره
٤,١٩٩
برنز
٨,٧٦٣
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستگیر کسی شدن: دستگیر کسی شدن ؛ مفهوم و معلوم اوگش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مفهوم شدن: دستگیر کسی شدن مفهوم و معلوم اوگش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
معلوم گشتن: دستگیر کسی شدن مفهوم و معلوم اوگشت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ان طور: آنطور که ناظم خبر می داد یکسالی بود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از هر لحاظ: روی هم رفته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از هر لحاظ: روی هم رفته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستی در صورت بردن: بزک کردن ، آرایش کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بزک کردن: دستی در صورت بردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
این دست و ان دست کردن: ( اصطلاح ) تعلل و فوت وقت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
همان دم: آناً
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در دم: آناً
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اطلاع: اینرا هم اطلاع داشته باشید که فقط د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وحشت گرفتن: وحشت گرفتن حامد وحشتش گرفته بود.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گود نشسته: چشم های گود نشسته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
همه: من همه اش درفکرِ . . . . . . . . بو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به سامان کردن: سر و صورت دادن منظم کردن سازمند ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سازمند کردن: سر و صورت دادن ، به سامان کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منظم کردن: سر و صورت دادن ، به سامان کردن ، سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرو صورت دادن: سر و سامان دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سرو صورت دادن: سر و سامان دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سروسامان دادن: سر و صورت دادن ، به سامان کردن ، سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دنبال کسی افتادن: ( اصطلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
متلک پیچ کردن: متلک پراندن بسیار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چرک گرفته: چرکین ، چرک شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خود ارا: قرتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سروسامان گرفتن: سر و صورت گفتن ، سازمند شدن ، سازما ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اخر رساندن: قال کار را کندن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به انتها رساندن: قال کار را کندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به انجام رساندن: قال کار را کندن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اخر رسانیدن: قال کار را کندن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تمام گردانیدن: قال کار را کندن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مایه گذاشتن: از چیزی مایه گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دفتر دستک: دفتر یادداشت و نگهداری حساب
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سندسازی: حساب سازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حساب تراشی: حساب سازی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی سر و زبان: کسی که نمی تواند مطلب خود را بی خجا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
طلب رحم کردن: از و چز کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خبر داشتن: خبرش را داشتم که چه بلاها به سرش می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اختلال مشاعر: dementia
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محول کردن: رجوع کردن کاری به او رجوع کردم=کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درشت استخوان: درشت هیکل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هیکل دار: درشت استخوان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گرپ: پشت سرم گرپ صدایی آمد.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جواب دهنده: طرف صحبت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هم سخن: طرف صحبت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صدای گریه: های های
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غمگساری کردن: دلداری دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ان روز: نه آن روز و نه هیچ روز دیگر.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی مقدمه: همین جوری و بی مقدمه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کسی را به کمک خواستن: ( اصطلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بوی چیزی را شنیدن: کنایه از متوجه چیزی شدن بوی چیزی ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بزک کرده: آرایش شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انوقت سال: آن وقت از سال
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به هوس افتادن: آب افتادن دهان / دهن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مشتاق چیزی شدن: آب افتادن دهان / دهن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به فکر چیزی افتادن: تازگی ها مازیار به فکر ازدواج افتاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حساب کاری چیزی را کردن: ( اصطلاح )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستش به دهنش می رسد: کنایه از سامانِ فرد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به تفصیل: با آب و تاب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی اب و تاب: به طور خلاصه و کلّی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با شرح جزییات: با آب و تاب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گوش تا گوش نشستن: تنگ هم نشستن، بیخ گوش همدیگر نشستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صاحب منصب: پایور ، پایه ور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
صاحب منصب: پایور ، پایه ور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در همانجا: فی المجلس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در همان مکان: فی المجلس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
همان جا: فی المجلس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درجا: بلافاصله، بی درنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
درجا: بلافاصله، بی درنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یادداشت کردن: ضبط و ربط کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نرمهٔ گوش: بناگوش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پس گوش: بناگوش
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بناگوش: تا بناگوش سرخ شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
میهمانی دادن: سور دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ضیافت کردن: سور دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مهمانی دادن: سور دادن ، ضیافت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درخت کاشتن: هر دو کوچهٔ مدرسه را درخت کاشتیم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کشاکش: حیص و بیص
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کج خلقی: بدخلقی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تندخلقی: کج خلقی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صاحب مقام: کاره
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پایه ور: کاره ، صاحب مقام
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
براورد کردن: تخمین کردن ، دید زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گل من گلی: گل گلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رنگ رنگ: رنگارنگ
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در همین حدود: دو هزار تومان یا در همین حدود.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ساکت نشستن: صم بکم نشستن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دلیر گردانیدن: تشجیع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تشجیع: شیر کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مخاصم: طرف مخاصم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صف ارایی: صف بندی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
همدردی نشان دادن: .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب خشک کن: نشافه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خشک کن: نشافه=خشک کن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
در عین حال: درآنِ واحد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تیغ ماهی را گرفتن: جدا کردن تیغه های استخوان های ماهی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کیابیا: کیابیا داشتن=پر طمطراق و صاحب جلال ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کوکبه: کیابیا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در ضمن کار: در حین کار ، میانهٔ کار ، اثنای کار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خطا گرفتن: تخطئة
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عیب گرفتن: تخطئة
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ضمنی: به تلویح
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دخالت کردن: پا در کفش کسی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
روابط حسنه با کسی چیزی داشتن: میانه داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به دردسر انداختن: کسی را به دردسر انداختن خود را به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به میل و رغبت: با علاقه و اشتیاق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اصرار کردن: کشتیار کسی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اصرار کردن: کشتیار کسی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لابه کردن: از و چز کردن ، کشتیار کسی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیشینه: ما سبق
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سابقه: ما سبق
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کوس رسوایی: کنایه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رنگ رفته: رنگ و رو باخته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رنگ و رو باخته: رنگ رفته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سگ به دهان بستن: کنایه از آماده شدن برای پرخاش و دشن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دشنام گویی: فحش و فحش کاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پادر میانی کردن: میانداری کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اعتماد به نفس کسی را از بین بردن: توی دل کسی را خالی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به وحشت انداختن: توی دل کسی را خالی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هراساندن: توی دل کسی را خالی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تنگنا: خنس ، خنس و فنس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تنگنا: خنس ، خنس و فنس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پست کردن: چیزی را به نام کسی پُست کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
overture: پیش درآمد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
corporation company: شرکت سهامی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
corporation company: شرکت سهامی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the grip of: . Europe suffers in the grip of rep ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scot free: Dred Scott was a black slave born i ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scot free: [مجازات] سالم ، قِسِر دررفته ، بی ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
almost: . It is almost 100 years since Chri ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
alike: . Peasant and lord alike flee to th ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دو راهه: Crossroads
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دو راهه: Crossroads
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
logic: ?What do you know of logic
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
notch: به شکل V بریدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
notched: بریده شده به شکل V
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
notched: بریده شده به شکل V
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pretty: . He was pretty as a girl
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crusaders: صلیبیون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crusaders: صلیبیون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
غبغب: غبغب=طوق گلو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ass: . A giant ass
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clear the road: get out of the door
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear the road: get out of the door
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mass: [کلیسای کاتولیک و ارتدوکس] قُدّاس [ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
forget: ?Have you forgotten
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خودکش: suicide, self - slayer
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خودکش: suicide, self - slayer
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in such away: Thusly
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stand up: !On your feet
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be at the very center of one's prayers: Idiom
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be at the very center of one's prayers: Idiom
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
melancholy: Fall into a melancholy
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn the other cheek: = To accept mistreatment without re ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with submission: To be courteous
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be courteous: With submission
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چندمرده حلاج بودن: . Let’s see what you’re made of
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چندمرده حلاج بودن: . Let’s see what you’re made of
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are in the hands of god: سرنوشتت در دست خداست.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هر چه قدر هم: Howsoever
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
هر چه قدر هم: Howsoever
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the helpless: بی پناهان و درماندگان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the helpless: بی پناهان و درماندگان
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quod sumus hoc eritis: Such as we are, you will be ( A L ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quod sumus hoc eritis: Such as we are, you will be ( A L ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
really: ?Truely
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
else: ?What else do you know
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
few enough: . It is not enough
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیابت گری: . Ruling for someone
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیابت داشتن: . Ruling for someone
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نیابت داشتن: . Ruling for someone
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rule for someone: . To issue a judgment that is in so ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rule for someone: . To issue a judgment that is in so ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
heir to the throne: وارث تاج و تخت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heir to the throne: وارث تاج و تخت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
yes: Aye= a word meaning yes, used espec ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gradually: . Little by little
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is talk of: صحبت از . . . . . . . . . . به گوش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rotten spite: کینهٔ دیرینه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
a second time: یک بار دیگر ، باری دیگر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beat up the eggs into an omelette: . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
whistle through the air: صفیرکشان.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at one and the same time: در آن واحد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make a package of: . . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
from there on: از آنجا به بعد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with decision: Decidedly
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bathing in sweat: خیس عرق بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with a heavy heart: . With much sadness; in a state of ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chalked up word: گچ نوشته
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chalk up: ''. to write something in chalk, as ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you didn't it from me: از من نشنیده بگیر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's god's will: خواست/مشیت الهی این است.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what's your condition: ?What do you do ?What's your job
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is you: خودتی؟
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
visit: دیدن کردن از . . . . . . . . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
یاس الود: یأس آمیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نومیدانه: یأس آلود ، یأس آمیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هویدا شدن: اشتهار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شهرت یافتن: اشتهار یافتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جویای نام: اشتهار طلب ، آوازه خواه، نامجوی
١ سال پیش