پیشنهادهای اسکندر شهبازی گهرویی (٦٨)
روگری ( رووری ) ترکیب شده است از دو واژه رو که مخفف همان روی یا بالا است و گر که به گویش بختیاری به معنای صخره است چون اکًثر روستاهای این منطقه در کر ...
گر به گویش بختیاری یعنی صخره بزرگ
جهت اطلاع عزیزان گهرو محل سکونت چندین تیره بختیاری است مانند: توشمال، روگری ( رووری ) ، زنبور، میر، الیاسی، گورویی، علاسوند، گندایی، شالو، شیخ رباط، ...
تیره روگری ( رووری ) یکی از تیر های طایفه بزرگ زراسوند دورکی باب از ایل جلیل هفت لنگ بختیاری می باشد که از نوادگان خلیل خان هستند که در قریه ده کهنه ...
وجه تسمیه گهرو گهرو شهریست از توابع شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری که از دو واژه تشکیل شده است گر که به گویش بختیاری به معنای صخره بزرگ است و ...
وجه تسمیه گهرو گهرو مرکب از دو واژه است: یکی گر که به گویش بختیاری به معنای صخره بزرگ می باشد و دیگری رود است که مخفف همان رودخانه است چون آب سرچشمه ...
فامیل شهبازی های گهرو از تش ظفری های تیره روگری طایفه زراسوند دورکی باب ایل هفت لنگ بختیاری است، htti/:Shahbazi27. parsiblog
تیره روگری یکی از تیره های بزرگ طایفه زراسوند دورکی باب است، طبق اسناد مکتوب و اقوال شفاهی که سینه به سینه به نسل های بعدی انتقال یافته ابدال خان شش ...
اسکندر شهبازی گهرویی کارشناس ارشد جامعه شناسی و عضو انجمن جامعه شناسی ایران و دبیر بازنشسته آموزش و پرورش شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری
شهبازی فامیل اسکندر شهبازی گهرویی کارشناس ارشد جامعه شناسی و عضو انجمن جامعه شناسی ایران می باشد
فامیل شهبازی یکی از تش های تیره روگری طایفه زراسوند دورکی باب از ایل جلیل هفت لنگ بختیاری می باشند که در شهر گهرو شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیا ...
نامی از تیره روگری که یکی از تیره های طایفه بزرگ زراسوند دورکی باب است برده نشده یا عامدانه این تیره را حذف کرده است
شهبازی گهرویی فایل یکی از تش های تیره روگری طایفه زراسوند دورکی باب هفت لنگ بختیاری است
قلعه ممکا روستای است در شهرستان کیار که ارمنی نشین بوده و به آن ماموکا میگفتن که به زبان ارمنی یعنی سخاوتمند صدای ناقوص کلیسای مریم مقدس در روستای ما ...
در سال ۹۸۲ شمسی شاه عباس صفوی ارامنه را از یازده منطقه ارمنستان به ایران کوچ داد که ارامنه قلعه ممکا از منطقه باسن بودند که امروزه جز کشور ترکیه است ...
تاریخ روستای ماموکا ( قلعه ممکا ) در سال ۹۸۲ خورشیدی شاه عباس صفوی ارامنه را از ارمنستان به ایران کوچ داد و تعدادی از آنها را در اصفهان ساکن کرد که ...
تیره روگری ( رووری ) از نوادگان خلیل خان فرزند ابدال خان دورکی می باشند، ابدال خان دارای شش پسر بود بنام های: ۱ - عزیز الله خان که در مریک ساکن شده ۲ ...
تیره روگری ( رووری ) شامل ۴ تش می باشد ۱ ظفری و شهبازی گهرویی ۲ احمدی ۳ خسروی ۴ طاصیدی که در گهرو، ده کهنه، سرمور، ریگک، سر چاه، هفت پیران، دوازده ام ...
باب دورکی یکی از ابواب اربعه هفت لنگ ایل جلیل بختیاری است که بزرگترین طایفه آن زراسوند است که از ۳۳ تیره تشکیل شده مانند: توشمال، میر ، زنبور، رووری ...
روگری یکی از تیره های طایفه بزرگ زراسوند باب دورکی ایل هفت لنگ بختیاری می باشد که از دو واژه رو که مخفف همان روی است و گر که به گویش بختیاری به معنای ...
به محل نگهداری دام های سبک مانند گوسفندان آهنگ می گفتند و به محل نگهداری دام های سنگین طویله که محل نگهداری گاو، الاق و اسب است
وسیله ای دندانه دار که از شاخه حیوانات ساخته می شد برای تیمار اسب، گاو و . . . . ابزاری مانند شانه که به بدن حیوان کشیده می شود
رود به گویش بختیاری یعنی فرزند ، عزیز ، پاره تن و هر چیز یا کس که اهمیت و ارزش دارد و اگر کسی فوت کند نزدیکان متوفی واژه رود را جهت مهم و با ارزش بود ...
روگری ( رووری ) منطقه ای در شهرستان اردی است که شامل چند پارچه آبادی از قبیل: ده کهنه، دوازده امام، ریگک، سرمور، سر چاه، هفت پیران، بالد، و . . . می ...
تارمی نوعی نرده چوبی است که جلو ایوان می گذارند
گاه رود یعنی محل با ارزش و اهمیت
گر : به گویش بختیاری یعنی صخره بزرگ است
کد به معنای خانه است و خدا یعنی رئیس و صاحب خانه و به افرادی که برای مدیریت و اداره یکپارچه روستا توسط خان منصوب می شدند کدخدا می گفتند معادل دهیار ا ...
به گویش بختیاری یعنی شیطون و نافرمان و سرکش
به گویش بختیاری یعنی باسن انسان
دونگ یعنی سرگیجه و هنگ کردن
پرپین به گویش بختیاری یعنی متبرک کردن
نوعی جوی باریک است که از داخل حیاط ها عبور می کرد
به گویش بختیاری یعنی وصله و پینه لباس
روگری ( رووری ) یکی از تیره های طایفه بزرگ زراسوند دورکی باب هست که از فرزندان خلیل خان فرزند ابدال خان می باشند
لیم به گویش بختیاری یعنی آرام و نرم شدن
چل به گویش بختیاری یعنی زیر بغل
پقر به گویش بختیاری یعنی مدفوع گاو و به مدفوع گوسفند پشگل می گویند
پایه به گویش بختیاری یعنی خرد شده گندم و جو در خرمن
به گویش بختیاری یعنی بسته های گندم و جو
شیرقی به گویش بختیاری یعنی اندام بسیار باریک
نوعی بیل بزرگ که زنجیر به آن وصل است و بوسیله آن دو نفری زمین را کرت بندی می کنند
عده ای عقیده :دارند که کلمه روور از دو واژه تشکیل شده است یکی رود و دیگری آورده که از ترکیب این دو کلمه به این منطقه رود ورده می گفتن که جهت آسانی و ...
ذل به گویش بختیاری یعنی پر نور و درخشان
به گویش بختیاری یعنی گاو نر اخته شده که بوسیله آن زمین شخم و شیار می زنند
نوعی زنگوله بزرگ که به گردن بز نر پیشرو گله می اندازند
پیت در گویش بختیاری یعنی پیچ و تاب خوردن دور چیزی
ور به گویش بختیاری یعنی پهنا و عرض پارچه ، قالی و . . .
به گویش بختیاری یعنی گوساله
قور نوعی زنگوله کوچک است که با ریسمان بافته شده از پنبه گردن میش، بز، سگ، گربه و . . . . می اندازند