پیت

/pit/

معنی انگلیسی:
can, large tin

لغت نامه دهخدا

پیت.( اِ ) پیپ. چلیک. چیلیک. تُنکه. خنب فلزین. چلیک فلزی ( آهنی ، حلبی ) برای نفت و روغن و امثال آن. ظرف از حلبی یا تنکه آهن مکعب مستطیل شکل برای حفظ و حمل نفت و روغن و مانند آن دو.

پیت. ( اِخ ) نام طبقه ای در جزیره پنجم از دیبات هفتگانه. ( رجوع به ماللهند بیرونی ص 127 شود ).

پیت. ( اِ ) پت. عُثة. بید. کرمی که در جامه افتد و تباه کند. مته پشم. سوس. ( منتهی الارب ).

پیت. ( اِ ) در تداول مردم قزوین ، پیچ پیتلی.

پیت. ( اِخ ) ویلیام ( لرد چاتام ) . سیاستمدار انگلیسی ( 1708 - 1778 م. ) مولد وستمینستر. وی در زمان جنگهای هفت ساله رهبری سیاست انگلستان کرد. صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: یکی از سیاسیون انگلستان است ، وی بسال 1708 م. در وستمینستر تولد یافت ، پدرش ، توماس پیت ، والی مدراس بود. وی در ابتدا بمشاغل نظامی پرداخت ، مزاجش مساعد این شغل نبود لذا بنای تحصیل علم حقوق و ادبیات را گذارد و دنبال فصاحت و بلاغت رفت و ملکه لازمه را در این فنون بدست آورد و بسال 1735 م. بعضویت مجلس شورا انتخاب گردید در آنجا به انتقاد کابینه پرداخت و در سایه نطق و بیان و فصاحت و بلاغت خویش بشهرت بزرگی نایل گردید بعدها از طرف جورج دوم پادشاه انگلستان مأموریتهای مهمی به وی داده شد. بسال 1755 م. بقصد انتقاد آزادانه از کابینه مأموریت خویش را ترک کرد و داخل مجلس شورا گشت و سال بعد بنظارت کابینه منصوب شدو متعاقباً رئیس وکلا گردید و اوضاع مالی را اصلاح نمود، و پیشرفتها و ترقیات بسیار در کشور ایجاد کرد و در نتیجه پیروزی عسکر انگلیس را در کشورهای فرانسه وآلمان و آمریکا تأمین کرد. ولی در موقع جلوس جورج سوم اعتنائی بوی نکردند، اما بسال 1766 م. بعنوان کُنت چاتام نایل گردید و بتشکیل کابینه مأمور شد پس هیأتی از ارباب اقتدار را بکار جلب کرد و خود بمنصب مهرداری قناعت نمود ولی پیری و وضع مزاجی وی اجازه فعالیت شدید نمیداد و لذا بسال 1768 از کار کناره گیری کرد و با این وصف از دخالت در امور سیاسی خودداری کردن نمی توانست و لذا بسال 1778 م. با وجود ضعف و ناتوانی شدید وسایل دخول بمجلس شورا را فراهم کرد و درآنجا با نطق مفصل و بلیغی با اعطای استقلال به آمریکا مخالفت آغاز کرد ولی ضعف و ناتوانی به اتمام آن نطق و خطابه اجازه نداد بهمان حال بخانه اش برگرداندند و پس از چند روز کشته شد. وی نطق ها و اشعاری دارد.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

ویلیام لردچاتهام سیاستمدار انگلیسی (و.وستمینستر ۱۷٠۸ ف. ۱۷۷۸ م. ) وی در زمان جنگهای هفت ساله سیاست انگلستان را رهبری میکرد.یا پسرویویلیام پیت جوانسیاستمدار انگلیسی ( و. ه. ۱۷۵۹ - ف.۱۸٠۶ م . وی با انقلاب فرانسه دشمنی داشت و سه بار ضد فرانسهاتحادیه تشکیل داد ولی نتوانست از فتوحات ناپلئون جلوگیری کند و همچنین نتوانست از شکست موقت تجارت بریتانیا ممانت بعمل آورد.
ظرف فلزی برای نفت یاروغن
( اسم ) چلیک فلزی ( آهنی یا حلبی ) برای نفت و روغن و مانند آنتنک. آهنی یا حلبی مکعب مستطیل شکل برای حفظ و حمل نفت و روغن و غیره .
نام نهری از شعب رود ینی سئی در ایالت ینی سئی

فرهنگ معین

(اِ. ) جعبه ای از آهن یا حلب برای نفت و روغن و غیره .
(اِ. ) = بید. پت : نک پید.

فرهنگ عمید

ظرف فلزی برای نفت یا روغن، چلیک.

گویش مازنی

/pit/ سن زده – کرم زده

واژه نامه بختیاریکا

به پیت اوُدِن
پیچ؛ دور؛ تاب
گره
( ● ) ؛ مدار

دانشنامه عمومی

پیت (دیزنی). پیت ( به انگلیسی:Pete ) یکی از شخصیت های کارتونی انیمیشن های والت دیزنی است. این شخصیت توسط والت دیزنی و آب آیورکس در سال ۱۹۲۵ خلق شد. در داستان های امروزی او به کلاربل علاقه مند است. اما کلاربل گوفی را دوست دارد.
عکس پیت (دیزنی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

پیت در زبان پهلوی�pitar_ pēt_ pit� به چم پدر
پیت در گویش لری بویراحمدی دو معنی دارد
یکی به معنای دبه ای برای روغن یا اب
یکی پیت به معنای گشتن و چرخ زدن
مثال: پیت کردن=گشت زدن
پیت در گویش بختیاری یعنی پیچ و تاب خوردن دور چیزی
ظرف فلزی برای نفت یا روغن
در گویش مردم بردسیر به معنی پوک
مثل
گردوی پیت = گردوی پوک
هل پیت = هل پوک
در زبان کردی به معنی حرف ( حروف الفبا ) میباشد
برای لباس

در گویش زبان بختیاری واژه ( Pit ) به معنای پیچ وتاب، پیچ خوردن میباشد.

بپرس